مجله نوجوان 45 صفحه 32

کد : 138784 | تاریخ : 19/06/1395

هنر مهرداد هراتی جاده های سبز موسیقی در شماره های قبل نتیجه گرفتیم که اگر تصمیم داری به سراغ یادگیری موسیقی بروی باید باور کنی که راهی طولانی در پیش داری و باید بدانی که اراده، استقامت، صبوری و غیرت راه تو را برای کسب مهارت و نتیجه لازم بسیار هموار خواهد کرد. پس مطمئنا من اکنون با دوست نوجوانی در ارتباط هستم که سطح بینش خود را بسیار بالا برده و پس از اندیشیدن های فراوان به موسیقی به دید یک حرفه و تخصص نگاه کرده و ذهن خود را به ساده پنداری و رویا پردازیهای بیهوده آلوده نکرده است و این یعنی تو قدم اول را محکم و استوار برداشته ای. قدم دوم: قدم دوم، برنامه ریزی صحیح آموزشی و عدم تداخل آموزش موسیقی با سایر برنامه ها و اولویت های زندگی است که اگر بتوانی چنین کنی در هر لحظه از زندگی می توانی خودت را یک هنرمند بدانی. تو باید بدانی که در جامعه ما تحصیل و آموختن علم و دانش از هر چیزی مهم تر است و از نظر والدین و مسئولین فرهنگی کشور درس خواندن اولویت اول به حساب می آید. پس طبیعی است که حساسیت والدین را در قبال هر چیزی که بخواهدتو را از رسیدن به چنین مقصدی دور کند بسیار بالا برده و با آن به مخالفت خواهند پرداخت که البته این حساسیت بسیار هم منطقی است. ناگفته نماند که امروزه با بالا رفتن سطح فرهنگی خانواده ها، والیدن به این نتجیه رسیده اند که فقط درس خواندن بسیار مخرب است و حتی نتیجه معکوس خواهد داشت به همین خاطر عنصری تحت عنوان فعالیتهای فوق برنامه به مجموعه فعالیتهای آموزشی نوجوانان اضافه شده است و هر دوست عزیز نوجوان فراخور توانمندی و علاقه خود جذب یکی از رشته های ورزشی، فرهنگی و هنری می شود. خوب این بسیار عالی است ولی به شرط آنکه تو در این راه یعنی در راه کنار هم قرار گرفتن علم و عمل استادانه عمل کنی و بتوانی با ایجاد تعادل، هم در تحصیل و هم در فعالیتهای فوق برنامه موفق باشی. مطلبی را که اکنون برایت بازگو خواهم کرد به نوعی تجربه کرده ای، دیده یا شنیده ای فرقی نمی کند. حتما با خانواده هایی برخورد داشته ای که فرزندانشان را در هزار و یک کلاس فوق برنامه از قبیل آموزش زبان، شنا، خطاطی، نقاشی، موسیقی و ... به طور هم زمان ثبت نام کرده اند تا آنجا که سر آخر دوست ما از حجم این همه آموزش به ستوه آمده و از همه چیز زده شده و در بین راه با خستگی و کلافگی وحشتناک به همه چیز پشت می کند و این یعنی زمانی که بیهوده از بین رفته و عمری که بیهوده تلف شده است ولی از حق نگذریم که خیلی جاها هم خود ما مقصر هستیم یعنی بعضی اوقات، حسابی ارزش الویتها را فراموش کرده و به فرع بیشتر از اصل می پردازیم. یکی آنقدر به ورزش اهمیت می دهد که درسش را فراموش می کند. یکی دیگر آنقدر غرق دنیای هنر می شود که به کلی فراموش می کند درس و مدرسه ای هم هست و خوب طبیعی است که در این مرحله باز هم دوست ما باخته است چون با مخالفت شدید خانواده و جامعه آموزشی رو به رو خواهد شد. غیر از این درگیریهای ذهنی او را آسیب پذیر خواهد ساخت و در فضای خانواده نیز آرامش لازم از بین خواهد رفت. پس بر می گردیم به حرف اول من، یعنی: 1- ایجاد تعادل در بین اولویتهای زندگی به گونه ای که بتوانی برای هر کدام به حد کفایت وقت و انرژی مصرف کنی تا در انتهای راه، کسب درجات اعتبار و موفقیت، پاداش تو از برنامه ریزی خوب و عمل به آن باشد. 2- در راه انتخاب فوق برنامه ها به توانایی های خود آگاه باشی و براساس آن برنامه ریزی کنی و سعی نکنی بیهوده اطراف خود را شلوغ کنی. خودمانی بگویم با یک دست نمی شود چند تا هندوانه بلند کرد. مطمئن باش وقتی این گونه عمل کنی با اعتماد و اطمینانی که به خانواده تزریق خواهی کرد همواره از حمایت آنان برخوردار خواهی بود. چه بسا والدین تو، بزرگترین و بهترین مشوق های تو باشند. فراموش نکن که تو می توانی .... تا هفته بعد خداحافظ

[[page 32]]

انتهای پیام /*