مجله نوجوان 03 صفحه 28

من نه! ولی یه دختر کوچولو هست که به کمک احتیاج داره. اون با فکرش چیزهارو آتیش می زنه. قبل از اینکه یکی دیگه رو بکشه، باید پیداش کنیم. ببین کی اینجاست. بذار حدی بزنم. حتماً به کمک احتیاج پیدا کردی که اینجاها پیدات شده. آفرین، آقایون. خوب حسابش رو رسیدید. شماها همیشه از این نمایشهای محشر برپا می کنین. تو این هفته دومین باره که مجبور شدم یه بچه رو از یک وضعیت بحرانی نچات بدم. اگر این دختر بچه یک هیولا شده باشه که خودم از پسش بر می آم. اما امیدوارم قبل از اینکه یه هیولا شده باشه، خودم پیداش کنم. فقط تو نیستی که منتظر و مراقبی. ببینم چه کار می توینم بکنیم. به هر حال بچهها، شماها از پسش بر می آیید. منم از دور مراقبتونم. .. ادامه دارد. ..