عمران صلاحی شعر بادها نوحه خوان بیدها دسته زنجیرزن لالهها سینه زنان حرم باغچه *** بادها درجنون بیدها واژگون لالهها غرق خون *** خیمه خورشید سوخت برگها گریه کنان ریختند آسمان کرده به تن پیرهن تعزیه طبل عزا را بنواز ای فلک