مجله نوجوان 124 صفحه 6

کد : 139278 | تاریخ : 19/06/1395

نوجوانی شما چگونه گذشت؟ خیلی وقتها، نوجوانها فعالیتهایی می کنند که بعداً کاملا از آن دور می شوند اما اتفاقاً من کارهای هنری انجام می دادم و در مناسبتهای مختلف با گروه تئاتر مدرسه همکاری داشتم. یادش به خیر خانم «سوسن تسلیمی» هم در منطقۀ ما زندگی می کرد و با مرضیه هم مدرسه ای بود و با هم تئاتر کار می کردیم. البته گاهی فعالیتهایمان پیشرفته تر می شد و در تالار فرهنگ که برترین گروههای مناطق تهران اجرا داشتند، بازی می کردیم. خانوادۀ من یک خانوادۀ کارمندی اما علاقه مند به هنر بود.خُب من دیپلم ادبی گرفتم و در سن 21 سالگی ازدواج کردم اما مرضیه و راضیه به دانشکدۀ هنرهای زیبا رفتند. آیا همۀ آرزوهای دوران نوجوانی شما بر آورده شده است؟ خب ببینید، بعضی آرزوها که فقط رؤیاست ولی آرزوهایی هم هست که به دست آوردن یا نیاوردنشان به خود فرد بستگی دارد. فرض کنید من دوست داشتم روانپزشک باشم، حالا اگر نشدم این موقعیتی است که از دست داده ام. در این رابطه چه صحبتی با نوجوانان دارید؟ بچهها در نوجوانی مجذوب دوستانشان هستند و دوست دارند بیشتر وقتشان را با آنها بگذرانند. خانواده باید متوجه باشد و ارتباط آنها را کنترل کند. اما چیزی که من همیشه غبطۀ آن را می خورم، درس خواندن است. من فکر می کنم بهترین سن برای یادگیری نوجوانی است. بچهها اگر این سن را از دست بدهند دیگر نمی توانند آن را جبران کنند. شوق یادگیری در سنین نوجوانی و جوانی در اوج است و 80 درصد آن بعد از سپری شدن این دوران از بین می رود. البته با دوستان خوب هم می شود از موقعیتها به خوبی استفاده کرد. نظر شما دربارۀ مجریان جوان چیست؟ پیش از این مجریان فقط در یک کادر بسته و محدود اجرا داشتند، اما الان خیلی فرق کرده و آدم حس می کند که مجریان به نوعی بازیگری می کنند و اتفاقاً خیلی با استعدادند و برای بچهها هم بسیار محبوبند، مثل «عمو پورنگ» و «خاله نرگس». من واقعاً آنها را تحسین می کنم.

[[page 6]]

انتهای پیام /*