مجله نوجوان 133 صفحه 3

کد : 139383 | تاریخ : 19/06/1395

سرمقاله سهراب سپهری جنبش واژه ی زیست پشت کاجستان،برف برف یک دسته کلاغ جاده یعنی غربت. باد،آواز،مسافر، و کمی میل به خواب. شاخ پیچک،و رسیدن،و حیاط. من،ودلتنگ،و این شیشه ی خیس. می نویسم،وفضا. می نویسم،و دو دیوار، و چندین گنجشک. یک نفر دلتنگ است. یک نفر می بافد. یک نفر می شمرد. یک نفر کی خواند زندگی یعنی:یک سار پرید. از چه دلتنگ شدی؟ دلخوشیها کم نیست: مثلا این خورشید، کودک پس فردا، کفتر آن هفته. یک نفر دیشب مرد و هنوز،نان گندم خوب است. و هنوز،آّب می ریزد پایین، اسبها می نوشند. قطرهها در جریان، برف دبر دوش سکوت و زمان روی ستون فقرات گل یاس. .

[[page 3]]

انتهای پیام /*