آیینهای سحر و وقت شناس
موقع سحر، در بسیاری نواحی ایران از روی
موقعیت ستارگانی مثل پروین و دب اصغر و اکبر
تشخیص داده میشد و این ستارگان که با نامهای
مختلفی مشهور بودند، در واقع، مشخص کنندۀ اوقات
شرعی بودند. ناگفته نگذاریم که شناخت وقت سحر
و موقعیت ستارگان، کار همۀ افراد نبود. بسیاری
از مردم درآن دورهها، حتی نام ستارگان را نیز
نمیدانستند و بنابراین افرادی به عنوان«سحرخوان»
متصدی وقتشناسی بودند. سحرخوانان موظف بودند
وقت سحر را تشخیص بدهند و آن را به مرم اعلام
کنند. سحرخوانی در دورههای بسیاری از تاریخ ما،
یک سنت رایج بودکه سالها در یک خانواده میماند
و از پدر به پسر و همین طور به نسلهای بعدی
میرسید. بعد از تشخیص سحر توسط سحرخوانان،
شیوههای متفاوتی برای اعلام سحر به عموم مردم
رایج بود. از در کوبیدن و نقاره نوازی در شهرهای
مذهبی مثل مشهد و قم گرفته تا طبل کوبی،
شیپورزنی، سرنانوازی،
( با نام دم دم سحری) و
جارزدن، همه شیوههای
رایج اعلام وقت شروع و پایان سحر بودند.
اما مهم ترین شیوه و شاید رایج ترین آنها، سنت
قدیمی و فراگیر« چراغ گذاران» بود که در بسیاری
نواحی ایران بخصوص نواحی مرکزی رواج داشت.
در این شیوه، بعداز شناخت وقت سحر توسط
« سحر خوانان »، تعداد زیادی چراغ بر سر منارهها و
گلدستههای مساجد گذاشته میشد و بعد از پایان وقت
سحر هم برداشته میشد. مردم نیز برای تشخیص
موقع سحر و شروع و پایان آن، به چراغهای روشن
نگاه میکردند. در برخی موارد نیز، این چراغها خیلی
معروف بود و مرجع میشد؛ مثل « چراغ ملاکاظم» که
در گلدستههای مسجد جامع یزد گذاشته میشد.
« بوق حمام» نیز یکی دیگر از شیوههای اعلام شروع
و پایان سحر بود. در قدیم، آغاز و پایان کار حمامها
،به وسیلۀ بوقی اعلام میشد که « تون تاب» حمام آن
را مینواخت. در ماه رمضان، این بوقها برای اعلام
وقت سحر وافطار نیز به کار میرفت.
نکته جالب دیگر این که
سحر خوانان، طبالان و
چراغ گذاران و کلاً سایر
خبر دهندگان سحر به
صورت عمومی، مواجبی
نیز دریافت میکردند که
از همۀ مردم جمع آوری و
به آنها پرداخت میشد .
رمضان
[[page 25]]
انتهای پیام /*