مجله نوجوان 141 صفحه 15

کد : 139574 | تاریخ : 19/06/1395

کاغذ نمکی وقت اخراج مدیر مدرسه: ببینم آقا پسر!.. مدرسه قبلی ای که بودی، ازت راضی بودند؟ دانش آموز: بله آقا! ! چه جور هم، وقت اخراجم، بین معلّمها و بچّهها شیرینی پخش کردند! غیر قابل باور معلّم داشت تکالیف شب شاگردانش را می­دید. نوبت به سعید رسید. خوب که به حل مسأله سعید نگاه کرد، گفت: این باور کردنی نیست که یک نفر بتواند این همه غلط در حل مسأله داشته باشد! سعید با خوشحالی و غرور گفت: ولی خانم معلّم، کار یک نفر نبود، مادر و پدرم کمکم کردند!

[[page 15]]

انتهای پیام /*