مجله نوجوان 146 صفحه 24

کد : 139682 | تاریخ : 19/06/1395

به حرمت میلادت... به نذر تو می­نویسم که بدانی چه قدر دلم می­خواهد به پابوست بیایم. دلم می­خواهد در ایستگاه «سلام» به تو سلام دهم. دلم می­خواهد از قطار که پیاده شدم فوراً به دیدارت بیایم. دلم می­خواهد وقتی از دور، گنبد زیبایت را دیدم دست بر سینه بگذارم و به احترام تو تعظیم کنم. دلم می­خواهد پیچ پیچ رواقها و صحنهای حَرَمت را طی کنم تابه ضریح زیبای تو برسم. دلم می­خواهد آستان حرمت را ببوسم و صورتم را با دردهای بزرگ هر ورودی ،متبرک کنم. کودکانی را ببینم که بر روی دستهای پدرانشان به ضریح زیبایت دست می­کشند.

[[page 24]]

انتهای پیام /*