مجله نوجوان 15 صفحه 11

کد : 139705 | تاریخ : 19/06/1395

سلمان هراتی پیش از تو پیش از تو آب معنی دریا شدن نداشت شب مانده بود و جرئت فردا شدن نداشت بسیار بود رود در آن برزخ کبود اما دریغ زهره دریا شدن نداشت در آن کویر سوخته، آن خاک بی بهار حتی علف اجازه زیبا شدن نداشت دلها اگر چه صاف ولی از هراس سنگ آیینه بود و میل تماشا شدن نداشت چون عقده ای به بغض فرو برد حرف عشق این عقده تا همیشه سر واشدن نداشت

[[page 11]]

انتهای پیام /*