مجله نوجوان 154 صفحه 15

کد : 139745 | تاریخ : 19/06/1395

ای کسانی که سالها کینۀ پیامبر خاتم، محمد مصطفی را پشت ایمان منافقانۀ­تان پنهان کرده بودید! هی قومی که مسلمانی­تان تنها نقابی بر جاهلیّت عربی­تان بود، بشتابید! اکنون جوانی به میدان آمده است که شبیه­ترین فرد به رسول خداست. صورتش مانند صورت محمد است و مهربانی­اش تمثال رحمت بیکران نبوی پیامبر خداست. ای فروخفتگان در جهل و شقاوت! هر چه می­توانید به کار بندید. آفتاب بر پیکر پاره پارۀ فرزند حسین بوسه خواهد زد و باد، عطر پیامبر را تا دورترین مرزهای حکومت انسان خواهد برد. آرام باش خواهر عاشورا! آرام باش و زیبایی خداوندگار را در آییـنۀ عاشـورا تماشا کن! بیتابی نکن! این کاروان تا مقصد راه زیادی در پیش دارد. آیا به جـز تو کـه دخـتر زهـرای اطهر و حیدر کرّاری، کس دیگری می­توانست بار این امانت بزرگ را را به دوش بکشد. بر شانه­هایـت مهر رسـالت بود. نبوت چگونه ختم می­شد. اگر نمی­بودی؟ آرام باش خواهر عاشورا پیامبران همواره در مصیبت زیسته­اند. صبور باش ای والا پیامبر عاشورا بزرگترین مصیبتها را چاره­ای جز صبورترین شانه­ها نیست.

[[page 15]]

انتهای پیام /*