مجله نوجوان 17 صفحه 27

کد : 139793 | تاریخ : 19/06/1395

اداره پلیس برگردیم، رئیس پلیس منتظر گزارش فوری این پرونده است.» هیچ کس نمیداند آقای برنز و هوگان چقدر تعجب کردند! وقتی که در خروجی را باز کردند و با سه پلیس مسلح درشت هیکل مواجه شدند که پشت در ایستاده بودند. آقای راجرز با لبخند پلیسها را برانداز کرد و چند ثانیه بعد آقای هوگان و آقای برنز، دستبند به سدت گوشهای ایستاده بودند. آقای هوگان فقط برای چند ثانیه بر وحشت و شگفتزدگیاش غلبه کردو پرسید: «آقای راجرز، این کارها چه ممعنی دارد؟» و راجرز با همان لبخند سردش جواب داد: «خیلی ساده است، تنها بدشانسی که آوردید این بود که من رئیس پلیس این شهر هستم!»

[[page 27]]

انتهای پیام /*