مجله نوجوان 18 صفحه 21

کد : 139859 | تاریخ : 19/06/1395

قصه مسابقه طنابکشی اشاره: این قصه یکی از قصههای معروف عامیانه آفریقاست که شخصیت اصلی آن پرنده ریسباف است. پرنده ریسباف یک پرنده معمولی آفریقایی است که مثل گنجشک در کشورمان همه جا پیدا میشود! یکی بود یکی نبود. روزی روزگاری یک پرنده ریسباف، جفتش و سه جوجهشان با خوبی و خوشی با هم زندگی میکردند. آنها یک روز هوس آبتنی میکنند و در برکه کمعمقی نزدیک لانهشان، به آبمیزنند. هنوز حسابی شلپو شولوپ نکرده بودند که صدای خشن و بلندی آنها را بر جا خشک میک ند. صدا، صدای تمساح بدجنس بود که ادعا میکرد صاحب رودخانه است. او میگفت: این برکه مال من و خانوادهام است و اگر یک بار دیگر شماها را اینجا ببینم، با یک ضربه دمم، برای همیشه نابودتان میکنم. پرنده نر ریسباف یعنی پدر خانواده که به این راحتیها زیر بار حرف زور نمیرفت. گفت: خیلی خوب، بیا با هم زورآزمایی کنیم: اگر تو قویتر بودی، قول میدهیم که دیگر در رودخانه آبتنی نکنیم. اما از شما چه پنهان، خود پدر خانواده هم نمیدانست چرا این حرف را زده و اصلاً چه جوری میخواهد با این تمساح بجنگد. او و خانمش! جوجهها را خواباندند و دوتایی سر یک شاخهای نشسته بودند و عزا گرفته بودند که یک صدای ناجور دیگری شنیدند. صدا متعلق به آقا فیله بود و میگفت این درخت مال من است و شما باید از اینجا بروید. پدر خانواده که آب از سرش گذشته بود، آقافیله را هم به زورآزمایی دعوت کرد. بعد از قرار گذاشتن با آقافیله، خانم و آقای پرنده عقلهایشان را روی هم ریختند و همه دوستهایشان را خبر کردند و یک طناب بلند بافتند. آنها یک سر طناب را به آقافیله دادند و گفتند آقافیله صبر کن تا ما آماده بشویم و وقتی گفتیم شروع، طناب را بکش، بعد سراغ تمساح رفتند. سر دیگر طناب را به او دادند و همان حرفها را تکرار کردند و بعد داد زدند: شروع شد. تمساح بکش، فیل بکش ... فیل بکش، تمساح بکش. طناب یک ذره هم تکان نخورد. پرنده هم وسط طناب نشسته بود و رجز میخواند. بالاخره فیل و تمساح خسته شدند و نفسنفسزنان طناب را رها کردند. پرنده ریسباف به جابی رفت که تمساح خسته و وامانده نفسنفس میزد. تمساح نالهکنان گفت: خیلی خوب، تو میتواند در برکه آبتنی کنی. پرنده تشکر کرد و سراغ فیل رفت. فیل منتظر نشد که خسته نباشید پرنده را بشنود و گفت، باشد. تو میتوانی روی هر درختی که دوست داری زندگی کنی و این طور شد که پرندههای ریسباف، با خوشی و خرمن هر جا که میخواستند لانه میساختند و هر جا که دوست داشتند، شنا میکردند. ملخهای شاخآفریقا ملخها یکی از انواع حشرات گیاهخوار هستند و غالباً بین علفها و گیاهان سبز به سر میبرند. مادام که تعداد آنها خیلی کم است، ضرری ندارند ولی در قسمتهایی از آفریقا و دیگر کشورهای گرمسیری، بعضی اوقات، ملخها نازل میشوند و ناگهان فوج عظیمی ملخ در مزارع کشاورزان فرود میآید و تمام محصولات آنها را حریصانه میخورند و نابود میکنند. آفت ملخ یکی از آفتهایی است که حضرت موسی، به روایت تورات، بر مصر نازل نمود. در سفر خروج فصل دهم میگوید: «ملخها چندان زمین را از خویش آکنده سازند که آسمان تیرهگون شود و از آن پس نه برگ بر درخت و نه گیاه در مزارع به جای ماند.» مگسهای تسهتسه آفریقای استوایی پایگاه اصلی مگسهای تسهتسه در بخشی از منطقه آفریقایی استوایی است. با این حال همین پایگاه محدود، دردسرهای زیادی را برای دانشمندان، اهالی منطقه و حیوانات اهلیشان درست کرده است. این مگسها ظاهر قابل توجهی ندارند، فقط بزرگتر از مگسهای معمولیاند و رنگشان خاکستری یا قهوهای تیره است. این حشره نیشهایی در جلوی سر دارد که در مواقع تغذیه برای فرو بردن در بدن حیوانات و مکیدن خون از آنها استفاده میکند. این حشره حیواناتی را که دارای پوست تیره هستند. برای حمله ترجیح میدهد چون گورخر را که نوارهای سفیدی روی بدنش دارد یا بز کوهی که رنگش روشنتر است را نیش نمیزند. علت خطرناک بودن این حشره این است که آنها ناقل میکروبی به نام تریپانوزوم هستند و اگر مگس ناقل این میکروب، انسان، گاو، اسب و یا سگ خانگی را نیش بزند. همگی به بیماری خواب مبتلا میشوند. امروزه امکان معالجه افرادی که به بیماری خواب دچار میشوند. وجود دارد ولی گاوها معمولاً تلف میشوند.

[[page 21]]

انتهای پیام /*