
زبالهها به دنبال یک جفت
کفش ورزشی برای پسرش
میگردد، یک توپ سبز رنگ مییابد.
این توپ بعداً تبدیل به یک توله سگ
فضایی میشود که تواناییهای خارق
العادهای از خود نشان میدهد. هنرهای
رزمی در این فیلم حرف اول را نمیزند
ولی در برخی از سکانسها نشان میدهد
که دغدغةاصلی سازندة فیلم، فیلمهایی
با مضمون هنرهای رزمی است.
فیلم سی جی هفت، داستان غم انگیزی
دارد. قصة فقر، تلخترین موضوع برای
تمامی گروههای سنّی است. با این
حال استفان چو انی موضوع تلخ را در
قالبی فانتزی ارائه میدهد. این قالب
فانتزی هم در بیان طنزآلود داستان
و دیالوگهای فیلم وجود دارد و هم در
اتفاقاتی که به تصویر کشیده میشود.
کاراکتر طراحی شده برای سی جی
هفت از طرفی شباهت زیادی به
پسرک اصلی داستان دارد و از طرفی ب ا
حرکات و میمیک خاص، بسیار دوست
داشتنی و محبوب است. بدن ژلاتینی و
کلّةپشمالوی او بالقوّه حالتهای زیبایی
را در برخورد با اشیا و در هنگام تحت
فشار قرار گرفتن ایجاد میکند.
این فیلم در کل به دنبال انتقال پیام
خاصّی نیست؛ پیام محبت تنها چیزی
است که بین تمام کاراکترها جریان
دارد. این ارتباط به کسی محدود
نمیشود و بین تمام افراد داستان
وجود دارد. حتی مدیر کارگاه نیز
که ظاهراً فرد ظالمی است، در زمان
مقتضی نشان میدهد که چقدر با
محبت است.
فضای رنگی فیلم بسیار شاد است.
حتی منزل پدر و پسر نیز که اتاقکی
در یک خانةنیمه مخروبةحاشیةیک
اتوبان است، تنوع رنگی زیادی دارد.
حضور سوسکها هنگام شام نیز نه تنها
چندش آور نیست بلکه به فضای شاد
فیلم میافزاید.
این فیلم بیان میکند که نه فقر
افتخار است و نه ثروت. آن چیزی
که مهم است، محبتّی است که در دل
افراد وجود دارد.
[[page 25]]
انتهای پیام /*