درسهایی از نهج البلاغه؛

حق را جز به وسیله حق نمی ‏توان برپا داشت

کد : 140681 | تاریخ : 24/06/1395

درسهایی از نهج البلاغه؛

حق را جز به وسیله حق نمی‏توان برپا داشت

سلسه نشست های گوهر معرفت در نگارستان امام خمینی(ره) در دفتر نمایندگی موسسه در استان اصفهان با حضور دانشجویان و اساتید و علاقمندان به مباحث علمی برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی موسسه این نشست روز یکشنبه21 شهریور با موضوع جایگاه پایبندی به کیفیت استخدام وسیله- درسهایی از نهج البلاغه- و توسط استاد دکتر مصطفی دلشاد تهرانی برگزار شد.
دکتر دلشاد تهرانی گفت: انسان در زندگی پیوسته هدف‏هایی را دنبال می‏کند، و برای رفتن به سوی آن هدف‏ها، راه‏هایی را برمی‏گزیند و امکانات و ابزارهایی را به کار می‏گیرد. میان آن اهداف و این راه‏ها، و امکانات و ابزارها، سنخیتی تام برقرار است، و نمی‏توان به وسیله راه‏های منحرف و امکانات و ابزارهای نادرست به اهداف درست، دست یافت. نقل شده است که چهل سال پیش از بعثت پیامبر اکرم(ص) در خانه کعبه سنگی یافتند که در آن نوشته بود:« مَنْ یَزْرَعْ خَیْرًا یَحْصِدْ غِبْطَةً، وَ مَنْ یَزْرَعْ شَرًّا یَحْصِدْ نَدَامَةً؛ تَعْمَلُونَ السَّتِّئَاتِ وَ تُجْزَوْنَ الْحَسَنَاتِ؟ أَجَلْ، کَمَا لاَ یُجْتَنَی مِنَ الشَّوْکِ الْعِنَبُ! » ( سیره ابن هشام 1 / 213 )
هر که نیکی کارد هر آینه خرّمی بدرود، و هر که بدی کارد هر آینه پشیمانی بدرود. کارهای زشت انجام می‏دهید و پاداش نیک می‏خواهید؟ آری، هرگز از بوته خار، انگور نچینند. نمی‏توان زشتی و نادرستی کاشت، و زیبایی و درستی برداشت؛ نمی‏توان ستمگری کرد و دادگری نتیجه گرفت؛ نمی‏توان دروغ گفت و ریا ورزید و به راستی و پاکی دست یازید. هر راه و هر ابزاری، به نتیجه متناسب آن می‏کشاند،
چنان‏که از پیامبراکرم(ص) روایت شده است:
« کَمَا لاَ یُجْتَنَی مِنَ الشَّوْکِ الْعِنَبُ کَذلِکَ لاَ یَنْزِلُ الْفُجَّارُ مَنَازِلَ الْأَبْرَارِ، وَ هُمَا طَرِیقَانِ، فَأَیُّهُمَا أَخَذْتُمْ أَدْرَکْتُمْ إِلَیْهِ. » ( الجامع الصغیر 2 / 294 )
وی افزود: همان‏گونه که از بوته خار، انگور نچینند، بدکاران نیز در جایگاه‏های نیکوکاران فرود نمی‏آیند. این‏ها دو راه است، هر کدام را در پیش گیرید، بدان می‏رسید.
فرد، جامعه، سازمان و حکومت پیوسته در حال برگزیدن راه‏ها و ابزارهایی برای رسیدن به مقاصداند، و همیشه این دغدغه وجود دارد که کدام راه و کدام ابزار انتخاب شود؛ و بسیاری از اوقات راه‏ها وابزارهایی مطرح می‏شود که به وسیله آن‏ها راحت‏تر و سریع‏تر، امور پیش می‏رود؛ راه‏ها و ابزارهایی خلاف حق و
عدالت، و آلوده به گناه و خیانت. این‏جاست که پایبندی به کیفیت استخدام وسیله خود را می‏نمایاند و اجازه نمی‏دهد که برای پیشبرد امور و دستیابی به مقاصد از وسایل نادرست استفاده شود، که چنین کاری، عین تباهی و انحرافی اساسی است . امکان ندارد با وسایل ناپاک بتوان به اهداف پاک رسید؛ و این اصلی اساسی درمنطق دین و تربیت‏یافتگان آن است، چنان‏که امیرمؤمنان علی(ع) در سخت‏ترین و بحرانی‏ترین شرایط نیز حاضر نشد از این اصل دوری گزیند و کم‏ترین انحراف را بیابد. او تربیت شده مدرسه قرآن کریم و پیامبری است که پایبندی به کیفیت استخدام وسیله را در هر شرایطی لازم دانسته‏اند، که حق جز بدین
پایبندی، برپا نمی‏شود. امام علی(ع) در توصیف پیامبر اکرم(ص) و راه و رسم وی بیانی این‏گونه دارد:« اِجْعَلْ شَرَائِفَ صَلَوَاتِکَ، وَ نَوَامِیَ برَکَاتِکَ عَلَی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ،الْخَاتِمِ لِمَا سَبَقَ، وَ الْفَائِحِ لِمَا انْغَلَقَ، وَ الْمُعْلِنِ الْحَقَّ بِالْحَقِّ. » ( نهج البلاغه ، خطبه 72 )
خداوندا، شریف‏ترین درودهای پیاپی، و رویان‏ترین برکات خود را بر محمد، بنده و فرستاده خود، مخصوص گردان. همان خاتم پیشینیان، و گشاینده درهای بسته [ خیرات و معارف برای آیندگان]، و آشکارکننده حق به وسیله حق.
دکتر مصطفی دلشاد تهرانی تصریح کرد: علی(ع) در این مدرسه آموخته است که حق را جز به وسیله حق نمی‏توان برپا داشت، و آن‏چه به وسیله ناحق پیش رود، بی‏بهره از حقیقتِ حق است؛ وپیروزی به وسیله ناپاکی، عین شکست و نابودی است؛ به بیان امام علی(ع): « مَا ظَفِرَ مَنْ ظَفِرَ الاْءِثْمُ بِهِ، وَ الْغَالِبُ بِالشَّرِّ مَغْلُوبٌ. » ( نهج البلاغه ، حکمت 327 )
کسی که به وسیله گناه پیروز شود، پیروز نیست، و کسی که با شرّ و ستم چیره گردد، در واقع شکست خورده است.
فرد، جامعه، سازمان، و حکومتی که به وسایل نادرست کاری را پیش ببرند، به سبب همان کار، خود را از ماهیت انسانی، و سلامت اجتماعی، سازمانی وحکومتی بیرون برده‏اند؛ و این دگرگونی در ماهیت و سلامت، با به کار گرفتن وسایل نادرست در خدمت اهداف و مقاصد درست، قرین است، و این‏گونه
نیست که چنین استحاله‏ای بعد روی دهد، بلکه این دو، همدم و همراه یکدیگرند.

تا انسان دریافتی دقیق از واقعیت به کار گرفتن وسایل نادرست در جهت اهداف درست نیابد، و درک نکند که این امر چه بر سر او و اهداف درستش می‏آورد وچگونه او و اهدافش را دچار قلب ماهیت می‏کند، نمی‏تواند به خوبی و با استوارگامی، از به کار گرفتن وسایل نادرست در جهت اهداف درست پرهیز کند. امام علی(ع) این واقعیت را آموخته و خود به تمام معنا ـ در هر شرایطی ـ از به کار گرفتن وسایل نادرست در جهت اهداف خویش اجتناب کرده است.

دلشاد تهرانی افزود: تا انسان از واقعیت به کار گرفتن وسایل نادرست در جهت اهداف درست آگاه نشود و درنیابد که چنین کاری با جان او، و حقیقت انسانی و ایمانی او چه می‏کند، به درستی و با جدّیت از آن دست نمی‏شوید. امیرمؤمنان علی(ع) درتبیین این واقعیت آموزه‏ای شگفت دارد؛ آن‏جا که سخن از شخصی به میان
می‏آورد که شبانه نزد او آمده و در پی آن بوده که با رشوه‏ای، به خواسته‏ای برسد،و امام (ع) بیان می‏کند که آن وسیله نادرست را چه می‏دیده است:
« وَ أَعْجَبُ مِنْ ذلِکَ طَارِقٌ طَرَقَنَا بِمَلْفُوفَةٍ فِی وِعَائِهَا، وَ مَعْجُونَةٍ شَنِئْتُهَا،کَأَنَّمَا عجِنَتْ بِرِیقِ حَیَّةٍ أَوْ قَیْئِهَا؛ فَقُلْتُ: أَصِلَةٌ أَمْ زَکَاةٌ أَمْ صَدَقَةٌ، فَذلِکَ مُحَرَّمٌ عَلَیْنَا أَهْلَ الْبَیْتِ. فَقَالَ: لاَ ذَا وَ لاَ ذَاکَ، وَلکِنَّهَا هَدِیَّةٌ. فَقُلْتُ: هَبِلَتْکَ
الْهَبُولُ! أَعَنْ دِینِ اللّه‏ِ أَتَیْتَنِی لِتَخْدَعَنِی؛ أَمُخْبِطٌ أَنْتَ أَمْ ذُوجِنَّةٍ أَمْ تَهْجُرُ؟! وَ اللّه‏ِ لَوْ أُعْطِیتُ الْأَقَالِیمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلاَکِهَا عَلَی أَنْ أَعْصِیَ اللّه‏َ فِی نَمْلَةٍ أَسْبُلُهَا جُلْبَ شَعِیرَةٍ مَا فَعَلْتُهُ. » ( نهج البلاغه ، کلام 224 )
و شگفت‏تر از آن این که شب هنگام کسی ما را دیدار کرد، و ظرفی سرپوشیده آورد. درونش حلوایی سرشته، با روغن و قند آغشته؛ چنانش ناخوش داشتم که گویی آب دهانِ مار بدان آمیخته یا زهرمار بر آن
ریخته. گفتم: صله است یا زکات، یا برای رضای خداست که گرفتن صدقه بر مانارواست؟ گفت: نه این است و نه آن، بلکه ارمغان است. گفتم: مادر بر تو بگرید! آمده‏ای مرا از راه دین خدا بگردانی یا خِرَد
آشفته‏ای یا دیوانه‏ای یا به بیهوده سخن میرانی؟ به خدا سوگند، اگر هفت اقلیم را با آن‏چه زیر آسمان‏هاست به من بدهند، برای این که در حقّ مورچه‏ای خدای را نافرمانی نمایم و پوست جُوی را از دهانش بربایم،
چنین نخواهم کرد.
دکتر مصطفی دلشاد تهرانی تصریح کرد: در واقع امیرمؤمنان علی(ع) می‏آموزد که به وسیله نادرست چگونه باید نگریست. اگر این نگرش ایجاد شود، انسان در دام به کار گرفتن وسایل نادرست نمی‏افتد، زیرا ماهیت آن را درمی‏یابد. در منطق علی(ع) به کار گرفتن وسیله نادرست زهر نوشیدن و خودکشی کردن است، و بی‏گمان عاقل چنین نمی‏کند؛ و
نیز آن حضرت برخلاف ظاهربینان و کوته‏اندیشان می‏آموزد که کسی با به کار گرفتن وسایل نادرست به چیزی درخور نمی‏رسد، و آن‏چه این‏گونه حاصل می‏آید، جز تباهی و گمراهی نیست . امام علی(ع) با دریافتی عمیق از واقعیت راه یافتن به کارگیری وسایل نادرست در زندگی انسان، با همه وجود خویش از این امر پرهیز کرده و هرگز وسیله‏ای نادرست را به کار نگرفته است؛ نه دروغی ـ به هر شکلی و هر اندازه‏ای که باشد ـ ، نه خیانتی، نه زیرپاگذاشتن حقّی، و نه تجاوز از مرزی. او حاضر نبود همه جهان را به پایش بریزند و در ازای آن، پاسداشت کیفیت استخدام وسیله را نادیده گیرد. او حاضر بود جانش را بدهد ولی به کار گرفتن وسیله نادرست درزندگی‏اش راه نیابد.
امام علی (ع) سیاست را تلاش برای به سامان آوردن مردمان با ارشاد و راهنمایی آنان به راه نجات در زندگی این جهانی و زندگی آن جهانی، می‏دید، و در این مسیر، در هرشرایطی که قرار گرفت هرگز از وسیله نادرست بهره نگرفت؛ نه در دوران پیامبر(ص)، نه در دوران خلفا، و نه در دوران حکومت خود. در دوران خلفا بارها اموری پیش آمد که علی(ع) را بر سر دو راهی قرار داد: استفاده کردن از وسایل نادرست و به دست آوردن حکومت یا موقعیت ممتاز در آن، و یا استفاده نکردن از وسایل نادرست و محروم ماندن از حکومت یا در فشار قرار گرفتن! واو هرگز کم‏ترین تمایلی به بهره گرفتن از وسایل نادرست نشان نداد.

و این شاخصی اساسی در تشخیص سیاست او و جز اوست،چنان‏که خود در تبیین سیاست خویش و سیاست معاویه فرموده است:
« وَ اللّه‏ِ مَا مُعَاوِیَةُ بِأَدْهَی مِنِّی، وَلکِنَّهُ یَغْدِرُ وَ یَفْجُرُ؛ وَ لَوْ لاَ کَرَاهِیَةُ الْغَدْرِلَکُنْتُ مِنْ أَدْهَی النَّاسِ. وَ لکِنْ کُلُّ غُدَرَةٍ فُجَرَةٌ، وَ کُلُّ فُجَرَةٍ کُفَرَةٌ. وَ لِکُلِّ غَادِرٍ لِوَاءٌ یُعْرَفُ بِهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ. وَ اللّه‏ِ مَا اسْتَغْفَلُ بِالْمَکِیدَةِ، وَ لاَ اسْتُغْمَزُ
بِالشَّدِیدَةِ. » ( نهج البلاغه ، کلام 200 )
به خدا سوگند، معاویه زیرک‏تر (سیاستمدارتر) از من نیست، لیکن شیوه او پیمان‏شکنی و پرده‏دری است [ و برای رسیدن به هدف خویش مرتکب انواع گناه و خیانت می‏شود]؛ و اگر خیانت و پیمان‏شکنی ممنوع
نبود، زیرک‏تر از من کسی نبود (من در این میدان نیز سیاستمدارترین مردمان بودم)؛ امّا هر خیانت و پیمان‏شکنی گناه است، و هر گناهی نوعی کفر است. و روز رستاخیز خیانتکار و پیمان‏شکن را درفشی است افروخته و او بدان درفش رسوا شده. به خدا سوگند که مرا با فریب غافلگیر نتوانند کرد و با سختگیری ناتوانم نتوانند ساخت.
علی(ع) سیاست را به هیچ گناه و پرده‏دری آلوده نساخت، و نشان داد که می‏توان در این عرصه به تمام معنا پایبند کیفیت استخدام وسیله بود و راه درست را پیمود.
وی گفت: حکومت بدون پایبندی به کیفیت استخدام وسیله، به هر مسیری می‏رود، و برای دستیابی به اهدافش هر ستم و تجاوزی را روا می‏دارد. با توجّه به آن‏چه حکومت در اختیار دارد و اقداماتی که می‏تواند انجام دهد، چنان‏چه پایبندی به کیفیت استخدام وسیله بر آن حاکم نباشد، به قدرتی خطرناک و درنده تبدیل می‏شود. از
این‏رو پایبندی به کیفیت استخدام وسیله در حکومت‏ها جایگاهی ویژه دارد؛ و سیره امام علی(ع) در این عرصه نمونه‏ای ممتاز است.

در دیدگاه پیشوای عدالتخواهان، امیرمؤمنان علی(ع) حکومت تنها زمانی اعتبار دارد که وسیله‏ای در جهت تحقّق اهداف انسانی و الهی، و ابزار برپایی عدالت ورفاهت همگانی، و حفظ حرمت و حقوق انسانی، و بستر تعالی آدمی باشد.
امام علی(ع) با چنین مبنایی، بر پایبندی به کیفیت استخدام وسیله در حکومت پافشرد و حتّی یک گام در مسیر خلاف آن پیش نبرد. مواضع و سخنان آن حضرت در تمام دوران حکومتش، گویای این واقعیت است.
چون امام(ع) به اصلاحاتی اساسی پرداخت و روابط و مناسبات ستمگرانه پیشین را برانداخت و راه سوءاستفاده‏های مالی را مسدود ساخت، مخالفت‏هایی تند شکل یافت و حکومت امام در تهدید قرار گرفت. پس کسانی آن حضرت را به تغییر راه و رسم خود و استفاده از وسایل نادرست برای پیشبرد کار و حفظ
قدرت خواندند؛ و امام(ع) سخت در برابر چنین سخنانی ایستاد .
ایشان تصریح کرد: عرصه اقتصادی، عرصه‏ای پر وسوسه در به کار گرفتن هر وسیله‏ای به منظور دستیابی به سود و بهره‏مند شدن است، و چنان‏چه پایبندی شدید به کیفیت استخدام وسیله نباشد، هر کس در این عرصه می‏لغزد و به آلودگی مالی تن می‏سپارد، چنان که بسیاری از مجاهدان صدر اسلام که در کنار پیامبر اکرم(ص) فداکاری‏ها نموده بودند، پس از فتوحات و سرازیر شدن امکانات اقتصادی، خود را باختند، و در تباهگری مالی، ویژه‏خواری، چپاولگری، و مفت‏خواری، بر یکدیگر پیشی جستند. بدین ترتیب طبقه‏ای ثروتمند شکل گرفت که ثروتش، حاصل کار و تلاش اقتصادی نبود، بلکه ثروتی باد آورده بود که حاصل نظام ستمگرانه و پرتبعیضی بود که چندی پس از فتوحات شکل گرفت و به تعبیر امام علی(ع)، به شکمبارگی ستمگر و گرسنگی ستمدیده: «کِظّه ظالم و سَغَب مظلوم» ( نهج البلاغه ، خطبه 3 ) منجر شد. چون امام علی(ع) زمام امور را به دست گرفت و به اصلاحاتی اساسی در عرصه اقتصادی پرداخت تا ستم‏های اقتصادی زدوده و تبعیض‏های مالی برچیده شود، آن قدرتمندان اقتصادی به مخالفت برخاستند و
کمر همّت بستند تا کار او پا نگیرد و دست آنان از چپاولگری و مفت‏خواری کوتاه نشود. تهدید چنان بود که برخی یاران امام(ع) از او خواستند تا چون گذشته، بگذارد تا دارایی‏های عمومی در حلقوم جمعی قدرتمند فرو رود وحکومت از تهدید آنان در امان مانَد؛ پس امام(ع) فرمود:
« أَتَأْمُرُونِّی أَنْ أَطْلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْرِ فِیمَنْ وُلّیِتُ عَلَیْهِ؟ وَ اللّه‏ِ لاَ أَطُورُ بِهِ مَا سَمَرَ سَمِیرٌ، وَ مَا أَمَّ نَجْمٌ فِی السَّمَاءِ نَجْمًا! لَوْ کَانَ الْمَالُ لِی لَسَوَّیْتُ بَیْنَهُمْ،فَکَیْفَ وَ إِنَّمَا الْمَالُ لَهُمْ [ مَالُ اللّه‏ِ]! أَلاَ وَ إِنَّ إِعْطَاءَ الْمَالِ فِی غَیْرِ حَقِّهِ تَبْذِیر وَ إِسْرَافٌ، وَ هُوَ یَرْفَعُ صَاحِبَهُ فِی الدُّنْیَا، وَ یَضَعُهُ فِی الاْخِرَةِ، وَ یُکْرِمُهُ فِی النَّاسِ، و یُهِینُهُ عِنْد اللّه‏ِ. وَ لَمْ یَضَعِ امْرُؤٌ مَالَهُ فِی غَیْرِ حَقِّهِ وَ لاَ عِنْدَ غَیْرِ أَهْلِهِ إِلاَّ حَرَمَهُ اللّه‏ُ شُکْرَهُمْ، وَ کَانَ لِغَیْرِهِ وُدُّهُمْ، فَإِنْ زَلَّتْ بِهِ النَّعْلُ یَوْمًا فَاحْتَاجَ إِلَی مَعُونَتِهِمْ فَشَرُّ خَلِیلٍ وَ الْأَمُ خَدِینٍ. » ( نهج البلاغه ، کلام 126 )
آیا مرا فران می‏دهید تا پیروزی بجویم به ستم کردن درباره آنان که سرپرست ایشانم؟ سوگند به خدا که به چنین چیزی نزدیک نشوم تا آن‏گاه که شبانه‏روزان از پی یکدیگر آید، و تا هنگامی که ستاره‏ای در
آسمان به دنبال ستاره‏ای دیگر برآید! اگر دارایی از آنِ خود من بود، همگان را برابر می‏داشتم [ که چنین تقسیم سزاست]، تا چه رسد که دارایی از آنِ خودشان است [ یا دارایی خدایی است]. هان بدانید و هُش
دارید که دادن و بخشیدن دارایی در جایی که سزاوار و شایسته نیست، همان ریخت و پاش، و گزاف‏کاری و گزاف خرجی است. چنین کاری انجام‏دهنده‏اش را در این جهان بلند گرداند، و در جهان دیگر به
زمین زند و خوار سازد؛ و در چشم مردم گرامی نماید، و در نزد خدا بی‏مقدار گرداند. و هرگز کسی دارایی خود را در جای ناشایست، و به کسانی که سزاوار آن نیستند، [ به دهش] ننهاده است، جز این‏که خداوند او را از سپاس آنان بی‏بهره ساخته است، و دوستی گرم آنان را بهره دیگری نموده است. پس اگر روزی پایش بلغزد، و به یاری همان کسان نیازمند گردد، برای وی بدترین دوستدار و سرزنش‏کننده‏ترین یارمی‏باشند.
بدین‏ترتیب امام علی(ع) بر پایبندی به کیفیت استخدام وسیله در عرصه اقتصادی پابرجا ماند و هیچ گامی به عقب ننهاد.
دکتر تهرانی در بخش پایانی سخنان خود گفت: گذشته از قدرتمندان اقتصادی که در پیِ بازگرداندن وضع اقتصادی به دوران پیش و مناسبات تبعیض‏آمیز و ستمگرانه اقتصادی بودند، کسانی از دوستان، شیعیان و هواداران امیرمؤمنان علی(ع) نیز خواهان آن بودند که امام پایبند به کیفیت استخدام وسیله در عرصه اقتصادی نباشد و به بذل و بخشش دارایی‏های عمومی بپردازد و ویژه‏خواری و مفت‏خواری را برای آنان مجاز شمارد. عبداللّه‏ بن زَمَعه که از یاران و پیروان امیرمؤمنان علی(ع) بود، خواهان بهره‏مندی‏ای این‏چنین بود. پس نزد امام آمد و خواستار مالی شد، پس امام(ع) به او گفت:
« إِنَّ هذَا الْمَالَ لَیْسَ لِی وَ لاَ لَکَ، وَ إِنَّمَا هُوَ فِیءٌ لِلْمُسْلِمِینَ، وَ جَلْبُ أَسْیَافِهِمْ؛ فَإِنْ شَرِکْتَهُمْ فِی حَرْبِهِمْ کَانَ ذلِکَ مِثْلُ حَظِّهِمْ، وَ إلاَّ فَجَنَاةُ أَیْدِیهِمْ لاَ تَکُونُ لِغَیْرِ أَفْوَاهِهِمْ. » ( نهج البلاغه ، کلام 232 )
بی‏گمان این مال نه از آنِ من است، و نه از آنِ تو. بلکه درآمد عمومی است، و از آنِ همه مسلمانان است، و فراهم‏آمده شمشیرهای آنان ( زحمات ایشان ). پس اگر تو در جنگ ( زحمت کشیدن ) با ایشان همراهی کرده‏ای، بهره‏ای همانند با آنان داری،وگرنه، چیده‏های دست آنان برای دهان‏هایی جز دهان خودشان سزاوارنمی‏باشد.
امام علی(ع) در تمام عرصه ها این‏گونه پایبند به وسایل درست بود و در این راه سختی‏های بسیار را تحمّل نمود ولی از حق و عدالت عدول ننمود .

انتهای پیام /*