کرامات امام

فرزند فلج من در حرم امام شفا گرفت

کد : 140910 | تاریخ : 05/07/1395

‏در سومین سالگرد ارتحال امام یکی از آقایان که خیلی در این ایام ‏‎ ‎‏فعالیت می‌کرد و شب و روز هم نمی‌شناخت، یک روز که به مراسم ‏‎ ‎‏اصلی سالگرد مانده بود، ‌گفت: الحمدلله کارها تمام شد. فقط دو تا از ‏‎ ‎‏ایستگاه‌های صلواتی را باد به هم ریخته که باید آنها را ترمیم کنم. بعد به ‏‎ ‎‏من گفت دعا کن امروز موفق بشوم کارم را به پایان رسانم. از او سوال ‏‎ ‎‏کردم: فلانی شما ظاهرتان خیلی حزب‌اللهی نیست ولی خیلی تلاشگر و ‏‎ ‎‏بی‌ادعا هستید و بعد گفتم شنیده‌ام بابت کاری که می‌کنید پول زیادی هم ‏‎ ‎‏می‌گیرید. گفت: شما هر طور می‌خواهید حساب کنید. از او خواهش ‏‎ ‎‏کردم جواب مرا درست بدهد. در پاسخ گفت: برای خرید لوله و بست و ‏‎ ‎‏کرایه ماشین پول می‌گیرم اما برای خودم هیچگونه دستمزدی دریافت ‏‎ ‎‏نمی‌کنم، پرسیدم: چرا دستمزدی نمی‌گیرید؟ گفت: چون من از امام ‏‎ ‎‏معجزه دیده‌ام. بعد گفت: اگر معجزه امام را به تو بگویم آن را باور ‏‎ ‎‏می‌کنی؟ گفتم: بگو اگر خدا قبول کند ما هم خودمان را از امام می‌دانیم. ‏‎ ‎‏گفت: حاج آقا، به خدا قسم من بچه فلجم را از در شمالی حرم امام وارد ‏‎ ‎‏کرده و بر روی دستم گرفتم. از در جنوبی که می‌گذشتم بچه من روی ‏‎ ‎‏پایش ایستاد و شروع کرد به راه رفتن. دوست من می‌گفت: چه از این ‏‎ ‎‏بهتر و چه توفیقی از این بالاتر که به امت این امام خدمت کنم. خدا را ‏‎ ‎‏شاکر و سپاسگزارم که مرا با امام و حرمش آشنا کرد.‏

‎[[page 201]]‎

انتهای پیام /*