2 ـ 3 ـ مفهوم ربا در روایات
این گونه تعبیرات و این شدت بیان و همچنین اگر به روایات باب که در «ابواب الربای» کتاب التجارة وسایل مذکور است مراجعه شود به شدت و اهمیت مسأله پی می بریم، مثلاً باب اول این ابواب «باب تحریمه» از هشام
[[page 40]]
بن سالم نقل می فرماید که امام صادق فرمود: درهم ربا (عندالله تهذیب و من لا یحضر) اشد من سبعین زنیه کلها بذات محرم». گناه یک درهم ربا از هفتاد زنای با محارم بدتر است.
و یا روایت دوم باب دارد سعد بن طریف از امام صادق(ع) نقل می کند «اخبث المکاسب کسب الرّبا».
و در روایت دوازدهم باب اول «ابواب الرّبا» آمده است عن انس محمد عن ابیه عن جعفر بن محمد عن آیاته عن النبی(ص) فی وصیته لعّلی(ع): «یا علی! الربا سبعون جزءً فایسرها مثل ان ینکح الرجل اُمّه فی بیت الله الحرام. یا علی درهم ربا اعظم عندالله من سبعین زنیه کلّها بذات محرم فی بیت اله الحرام.
روایت هیجدهم همین باب همین مضمون را دارد. یعنی امام صادق از پدرانش نقل می کند که از پیامبر(ص) در وصیت به حضرت علی(ع) می فرماید: ربا هفتاد جزء (هفتاد بدی و نتیجه فاسد) دارد که کمترین آن در ردیف آن است که انسان با مادرش در خانه خدا زنا کند، یک درهم ربا از هفتاد زنای با محارم در خانۀ خدا بدتر است. روایت هیجدهم همین باب نیز همین مضمون را دارد.
مرحوم شیخ حر عاملی صاحب و وسائل از ص 422 تا 456، ، به شرایط تحقق ربا و مقدار دلالت و حرمت و... پرداخته است و انصافاً این روایات دست هر فقیهی را در دوران فتوی به شدت می لرزاند. اما آنچه گفتنی است این که اساساً ربا چیست؟ اگر ربا اضافۀ حتی اسمی باشد حق با چنین فتوی دادن و قاطعیتی است. پس بد نیست تتبع مختصری در مفهوم ربا شود.
ابن اثیر در تعبیر این اصطلاح می گوید: «قد تکرر ذکر الربا فی الحدیث والاصل فیه الزیادة ربا المال یربوا ربواً اذا زاد و ارتفع، والاسم الرّبا مقصور و هو فی النشرع الزیادة علی اصل المال من غیر عقد تبایع و له احکام کثیرة فی الفقه»، یعنی در روایات به ربا زیاد اشاره شده است. ریشه این کلمه به
[[page 41]]
معنی زیادت است که مضارع آن یَربوا و اصل رُبُوّ است و این کلمات در موقعی به کار می رود که چیزی زیاد و افزون گردد. اسم از این کلمه با الف مقصوره «ربی» نوشته می شود و در شرع زیادت بر اصل مال بدون عقدی که با بیع باشد و احکام زیادی در فقه دارد. در لسان العرب می خوانیم: «ربا» یربُو و رباءً و ارببتُهُ: و فی التنزیل یربی الصدقات»، یعنی افزایش پاداش صدقه.
و در دائرة المعارف لغت نامه تسمیه شده مرحوم دهخدا داریم. ربا، سود، (لغت محلی شوشتر) (از برهان قاطع) ربوا (نفع) (لغت محلی شوشتر) بیش یعنی به نسیه خریدن و فزودن گرفتن در وام و بیع، (منتهی الارب) مأخوذ از اقرب الموارد خوری، (فرهنگ نفیسی ناظم الاطباء) زیاده گرفتن در وام و بیع، (منتخب اللغات) و (غباث اللغات) زیاد گرفتن در بیع، (از فرهنگ نظام) افزونی بر اصل پول بی آن که معامله ای انجام شده باشد، (از متن اللغة) آن لغتی است در زیادت و در شرع زیادتی مال است از عوض شرط برای یکی از دو طرف عقد؛ (تعریفات جرجانی) زیادتر گرفتن از آنچه قرض گرفته شده و (فرهنگ نظام و منتهی الارب) معاوضه یکی از دو جنس متماثل، مکیل یا مرزدن با دیگری به زیادت در یکی از آن دو یا اقتراض مالی یا تعهد به پرداخت چیزی بیش از مقدار قرض شده.
در فقه اسلامی با تأکیدات زیادی از ربا نهی شده است و همان طور که از تعریف مزبور بر می آید به دو قسم ربای معاوضه ای و ربای قرضی تقسیم شده است. در ربای قسم اول لازم است ثمن و مثمن در تحت لفظ و عنوان مخصوص مندرج و از نوع واحدی به شمار روند و به علاوه مکیل یا موزون هم باشند. زیادتی که وجود آن موجب تحقق ریاست ممکن است زیادتی حکمی
[[page 42]]
باشد و از همین لحاظ است در صورتی که زیادی شرط انجام عمل باشد، ربا صورت خارجی می یابد. و در ربای قرضی مکیل یا موزون بودن لازم نیست و مجرد زیادی که به نفع مقرض در عقد قرض شرط می شود، از برای تحقق ربا کافی است.
تا یک دهی به خلق دو خواهی ز حق چرا
آنرا ربا شمار که شمردی عطای خویش
(خاقانی)
[[page 43]]