5 ـ 2 ـ تطورات پول در تاریخ
حال که از معنای پول و ماهیت آن آگاه شدیم و نقشهای آن را دریافتیم، بد نیست بطور اجمالی به تطورات و حالتهای مختلفی که بر آن رفته نظر کنیم، تا در تجریه و تحلیل نهایی راه حل را به خوبی بیابیم و بدانیم پولی که اکنون مورد استفادۀ ماست چه سابقه ای داشته است.
هر کس مطالعه پول را با این تصور شروع کند که چیزی در دنیا وجود دارد که «بالذات پول» است و در کلیۀ زمانها و مکانها به صورت پول به کار رفته است تاریخ پول را بسیار اسفناک خواهد یافت، چرا که یک عده اشیای ناممکن به صورت وسیله گردش معاملات به کار رفته اند، که صورت ناقصی از این اسناد در جدول زیر آمده است.
سُفال، بز، کج بیل، برنز
پوست حلزون، غلام و کنیز، گلدان، نیکل
پوست لاک پشت، برنج، قایق، چرم،
خرمهره، چای، چینی، کارت بازی،
دندان دولفین، توتون، سنگ، کاغذ
دندان نهنگ، زفت، آهن،
دندان خوک، پشم، مس
سر دارکوب، نمک، برنج (مفرغ)،
گاو، ذرت نقره، بدهی اشخاص
خوک، شراب، طلا، بدهی بانکها،
اسب، آبجو، آلیاژ طلا و نقره، بدهی دولت
گوسفند، چاقو، سرب
[[page 27]]
برخی اشیا و موارد بالا حیوان هستند، برخی گیاه و گیاهی و برخی محصولات معدنی تازه نیز در این طبقه بندی وجود دارد.
بعضی علاوه بر مصرف پولی، مصرف ذاتی نیز دارند. ولی بعضی حتی مصرف پولی داشته و عملاً برای مصرف غیر پولی بی ارزش اند.
برخی بادوام اند و برخی کم دوام تر، تقریباً تنها وجه مشترک تمام این کالاها و غیر کالاها این است که هر یک از آنها توانسته است در زمانی و مکانی به صورت وسیلۀ پرداخت قابلیت قبول عامه بیابد و دلیل این مقبولیت عامه نیز بطور مسلم در زمانها و مکانهای مختلف تفاوت دارد.
برخی نظر دارند که پول صرفاً در چهار چوب قانون تعیین می شود و مدعی هستند که پول آن چیزی است که قانون می گوید. شرایط قانونی مسلماً وارد است. یک شییء اگر قانون استفاده از آن را در پرداخت ممنوع سازد، احتمالاً در تحصیل قبول عامه در پرداخت با اشکال مواجه خواهد شد و بر عکس قانون می تواند یک شییء را یا اعلام پول بودنش در تحصیل قبول عامه کمک کند، و حتی پا را فراتر نهد و مزایای «پول رایج» به آن بخشد و بگوید برای باز پرداخت بدهی قدرت قانونی دارد تا بستانکاری که از قبول آن سر باز زدند توان مطالبۀ چیز دیگری نداشته باشد.
با همۀ مزایای قانونی بودن، تنها تعاریف قانونی کافی نیست؛ زیرا اولاً ممکن است مردم از قبول اشیایی که بر اساس قانون پول تعریف شده اند خودداری کنند. ثانیاً اشیایی که بر اساس قانون پول شناخته نمی شوند ممکن است برای پرداخت، مقبول یک عامه حاصل نمایند و حتی قسمت عمده ای از وسایل مبادله گردند، سپرده های بانکهای تجاری مثال بارزی از این موارد هستند.
گفته اند پول شامل کلیۀ اشیایی می شود که عمل پول را انجام می دهند همه
[[page 28]]
اقتصاددانان تقریباً موافقند چیزی که برای باز پرداخت وام و خرید کار و کالا عملاً مورد قبول عامه بود پول است، حال وضع قانونی آن هر چه باشد.
با چنین دیدی عرضه پول در بانکهای اغلب کشورها شامل سکه، پول کاغذی و سپردۀ دیداری یا سپرده جاری می شود. مطالبات مردم از بانکها به صورت سپردۀ حساب جاری مزایای پول رایج را ندارد، ولی در عمل همۀ مردم، آن را پول تلقی و برای پرداخت قبول می نمایند.
حتی این تعریف و شمول پول را بعضی از اقتصاددانان بیش از حد محدود کننده دانسته و می گویند سپرده های مدت دار و پس انداز در بانکهای تجاری، مطالبه از اتحادیه های اعتباری و وام ها جزء انواع پول هستند.
این موارد در پرداخت بطور کامل مقبولیت عامه ندارند و به محض مطالبه نیز قابل پرداخت نیستند و برای تبدیل به «پول» (به معنایی که گذشت) متضمن تأخیر کوتاهی بوده یا هزینه ای می برند، ولی با این حال جنبۀ پولی و نقدینگی آنها زیاد است. اینها جانشینانان خوبی برای پولند، البته باید گفت «شبیه پول اند» و اگر بنابر تعمیم باشد دیگر چندان وجه تمایزی بین پول و اشیای دیگر نمی ماند و مسأله به شدت مشکل می شود.
حال که از این نظریات گذشتیم، سیر تحول پول را بدین گونه می توان دسته بندی کرد: ابتداً اشیا و حیوانات نقش پول را ایفا نمودند. سپس با گسترش مبادلۀ تقسیم کار فلزات جایی یافتند، که سرانجام فلزات قیمتی مناسبترین وسیلۀ شناخته شدند، طلا و نقره به علت حجم کم و ارزش زیاد و سهولت حمل و نقل به عنوان بهترین وسیله بودند، مضاف بر آنکه ارزش و نجابت، یعنی زنگ نزدن و یکنواختی ارزش، که قطعان آنها تفاوت کمّی را می رساند و تفاوت و کمّی تفاوت ارزش را در پی داشت و خاصیت تقسیم پذیری زیاد و باز پیوند قطعات نیز ارزش دیگری بود که به آنها می داد.
[[page 29]]
تا قرن حاضر و اوایل این قرن فلزات قیمتی؛ یعنی طلا و نقره و (تا حدود کمی مس) این نقش را داشت، که ابتدا با وزنهای متفاوت و سپس با وزنهای مشخص و عیار معین بیانگر ارزش بودند.
با توسعۀ اجتماعات، اوراقی از طرف صرافان به جریان گذاشته شد و سپس بانکها و خزانه داری ها نیز این اوراق را به جریان انداختند که معرّف وزن مشخص از طلا و نقره بودند و تفاوت زیادی با پول کاغذی نداشتند در استفاده از پول فلزی (فلز قیمتی) دو شکل وجود داشت: اولاً عیار ثانیاً، وزن و لذا سکه زدن، یعنی تضمین و تأمین این دو امر، درستکاری در عیار مسکوکات به این مسأله عدم تأمین و تضمین تزریق نمود البته سکه های پر ارزش توسط امپراتوری های بزرگ و ثروتمند نیز ضرب شد که به برکت سلامت و ثبات ارزش از اعتبار جهانی برخوردار گردید، مثل دینار که در امپراتوری اسلامی مورد استفاده قرار گرفت.
پول کاغذی (fiatmoney) شاید از مهمترین دست آوردهای بشری نباشد، اما بدون تردید از پربرکت ترین آنهاست، ماشینهای جادویی ضرابخانه های امروز در چند لحظه چنان ثروتی خلق می کنند که در خیال هیچ کیمیاگری هم نمی گنجید. این ثروت کاغذی به همه چیز از جمله به زر و سیم تبدیل شدنی است، بی شک به همین دلیل بوده است که مارکوپولو وقتی که برای نخستین بار در دربار خاقان چین با این پدیدۀ شگرف مواجه شد آن را «عین کیمیاگری» خواند.
اما این پدیدۀ شگفت چرا در گذشته رواج چندانی نداشت؟ در حالی که می توانست دوای درد همۀ فرمانروایان نیازمند تاریخ باشد، کسانی که با رسوایی عیار مسکوکات را تغییر می دادند، چرا به ضرب قانون همه را وادار به تسلیم در مقابل اسکناس چاپ شده و یا تهیه شده خود نکردند؟ شاید گفته شود که چاپ
[[page 30]]
اختراع نشده بود، ولی این دلیل قانع کننده ای است، چه یک کاتب خوشنویس با یک مهر سنگی می توانست روزانه صدها اسکناس خطی، با مهر سلطنتی و به هر ارزشی که می خواست، ضرب کنند. چنانچه «قوبیلای قاآن» می نموده است.
اینکه انصاف و مرّوت فرمانروایان مانع از این کار بود نیز دلیل قانع کننده ای نیست. صحیح نیست که گفته شود فرمانروایان گذشته، انصاف و مروتشان مانع بود که مشتی کاغذ یا چرم مهر شده را به مردم جای پول بقبولانند چرا که اینها برای اخاذی ازمردم به ندرت جانب انصاف و مروّت را نگاه می داشتند.
شاید جواب صحیح این باشد که اساساً در مخلیه ابتدایی شهریاران نمی گنجیده است که مشتی کاغذ را به عنوان پول بپذیرند و در ازای کار مردم و برنج و گندم آنها بدهند و یا وادار کردن مردم به پذیرش چنین چیزهایی به جای کالا و کالای خود را مستلزم سرکوب و خشونتی می دانسته اند که در خود سراغ نداشتند و دلیل این مطلب اینکه پادشاه خودکامه ای همچون ناصرالدین شاه آن هم پس از صد سال از رواج اسکناس به طور گسترده در اروپا صادقانه معتقد بودند که «مردم باید خیلی نادان باشند که کاغذ پاره چرند را به جای طلا و نقره قبول کنند» این فرضیه و یا جواب تا حدودی تقویت شد ولی باز رواج این نوع پول در چین قرون وسطی چگونه توجیه می شود همچنین کوشش یکی از فرمانروایان این مملکت در چاپ و نشر اسکناس که به لحاظ ذکاوت و هوش و یا حتی از حیث سبعیت و درنده خویی پدیدۀ استثنایی به شمار نمی رفت، قابل تأمل است و.
به هر حال رواج گستردۀ اسکناس پدیده ای است مربوط به گذشتۀ نزدیک که حداکثر دو قرن از پیدایش آن می گذرد. مُروری بر تاریخچه پیدایش اسکناس و به عبارت دقیق تر رواج آن در سطحی وسیع، علل عدم مقبولیت آن درگذشته و رواج فراگیر آن در دو قرن اخیر را روشن می سازد. این بررسی در عین حال،
[[page 31]]
پاسخگوی سؤال «منشاء ارزش پول» است و ضمناً به مسألۀ بانکداری که توسعه «پول» و تکامل «پول کاغذی» نیز حداقل همسو با آن است، اشاره ای دارد.
[[page 32]]