گفتاری در مورد انفال

کد : 141184 | تاریخ : 29/12/1394

گفتاری در مورد انفال

‏انفال، چیزهایی است که امام ‏‏علیه السلام‏‏ به طور اختصاصی از جهت منصب امامتش، مستحق‏‎ ‎‏آن می باشد همان طور که به دلیل ریاست الهی که پیغمبر ‏‏صلی الله علیه و آله وسلم‏‏ داشت، انفال متعلق به او‏‎ ‎‏بود. و انفال چند چیز است:‏

از آن جمله است:‏ هرچیزی که با اسبان و سواران بر آن تاخته نشده است (و از طریق‏‎ ‎‏جنگ با کفار به دست مسلمانان نیفتاده است) زمین باشد یا غیرزمین، اهالی آن از آن کوچ‏‎ ‎‏کرده باشند و یا آن را با میل و رغبت به مسلمانان تسلیم نموده باشند.‏

و از آن جمله است:‏ «زمین مواتی» که تا آباد یا اصلاح نشود قابل استفاده نیست برای‏‎ ‎‏آن که نیزار است یا برای این که آب از آن قطع شده است یا برای این که آب آن را فراگرفته و‏‎ ‎‏یا برای غیر این ها، چه در ملک دیگری واقع نشده باشد مانند صحراهای بی آب و علف، یا‏‎ ‎‏ملک کسی بوده ولیکن مالک آن از بین رفته و الآن شناخته نشود. و قریه ها و شهرهایی که‏‎ ‎‏اهل آن ها کوچ کرده سپس خراب شده است مانند بابل و کوفه و مانند این ها به زمین موات‏‎ ‎‏ملحق می شود، پس زمین این شهرها و آثار آن مانند سنگ ها و مثل آن ها از انفال می باشد.‏‎ ‎‏و زمین مواتی که در زمین مفتوح عنوةً واقع شده بنابر اقوی مانند غیر آن (جزء انفال)‏‎ ‎
‎[[page 416]]‎‏است. البته اگر معلوم باشد که در حال فتح، آباد بوده و بعد از آن، حالت موات بر‏‎ ‎‏آن عارض شده است پس در این که از انفال است یا برملک مسلمین باقی می باشد ـ‏‎ ‎‏مانند زمینی که فعلاً آباد است ـ تردید و اشکال است که دومی آن ها خالی از‏‎ ‎‏رجحان نیست.‏

و از آن جمله است:‏ سواحل دریاها و کناره های نهرها، بلکه هرزمینی که صاحب‏‎ ‎‏نداشته باشد ـ البته اطلاق آن اشکال دارد، اگرچه خالی از قرب نمی باشد ـ اگرچه موات‏‎ ‎‏نباشد و بدون زحمت و تکلّف قابل استفاده باشد، مانند جزائری که در دجله و فرات و‏‎ ‎‏مانند آن ها بیرون می آید.‏

و از آن جمله است:‏ سر کوه ها (ارتفاعات و قله ها) و آنچه که از گیاه و درخت ها و‏‎ ‎‏سنگ ها و مانند آن ها در آن ها می باشد، و عرصۀ وادی ها و «آجام» و آن زمین هایی‏‎ ‎‏است که به نی و درختان پوشانده شده است. و در این سه، بین آن که در زمین امام ‏‏علیه السلام‏‏باشد‏‎ ‎‏یا در مفتوح عنوةً یا در غیر این ها باشد فرقی نمی کند؛ البته آنچه که ملک شخصی باشد‏‎ ‎‏سپس مثلاً نیزار شود برآنچه که بوده است باقی می ماند (و ملک صاحبش می باشد).‏

و از آن جمله است:‏ آنچه که مال (اختصاصی) شاهان بوده است از زمین ها و‏‎ ‎‏چیزهای برگزیده.‏

و از آن جمله است:‏ غنیمت ممتاز و برجسته ، مانند اسب سواری نجیب و لباس‏‎ ‎‏گران قیمت و شمشیر بُرنده و زره فاخر و مانند این ها.‏

و از آن جمله است:‏ غنیمت هایی که با اذن امام ‏‏علیه السلام‏‏ نباشد.‏

و از آن جمله است:‏ ارث کسی که وارثی نداشته باشد.‏

و از آن جمله است:‏ معدن هایی که به تبع زمین یا به واسطۀ احیای آن، ملک مالک‏‎ ‎‏خاصی نباشد.‏

مسأله 14 ـ ‏ظاهر آن است که همۀ انفال در زمان غیبت (حضرت مهدی7) برای عموم‏‎ ‎‏شیعه مباح می باشد، به صورتی که حکم ملک بر آن جریان دارد بدون آن که بین غنی و فقیر‏‎ ‎‏شیعه فرقی باشد، مگر در مورد ارث کسی که وارثی ندارد؛ زیرا احتیاط (واجب) اگر اقوی‏‎ ‎
‎[[page 417]]‎‏نباشد، آن است که فقیر بودن در آن معتبر است، بلکه احتیاط (واجب) آن است که بین‏‎ ‎‏فقرای شهر میّت تقسیم شود و اقوی آن است که (در صورت امکان) باید به حاکم شرع‏‎ ‎‏رسانده شود، چنان که اقوی آن است که اگر غیر شیعه آنچه را که در انفال است از گیاه و‏‎ ‎‏علف و هیزم و غیر این ها حیازت کند، مالک آن می شود، بلکه اگر زمین موات را هم احیا‏‎ ‎‏کنند مانند شیعه ملکیت برایشان حاصل می شود.‏

‎ ‎

‎[[page 418]]‎

انتهای پیام /*