مجله کودک 264 صفحه 38

کد : 141455 | تاریخ : 23/09/1385

تامپر و هفت کوتوله قسمت ششم منظورت اینه که تو اونارو دوست نداری؟ اُه! نه اخمو! پدرم همیشه می گه:« هرچی می ذارن جلوت بخور و شکایت نکن! اما اگه همه رو تنهایی بخورم، حتماً دل درد می گیرم!! (فکر بکری کردم)!! متشکرم خنگول از همکاریت! تو یه رفیق واقعی هستی! بعد از شام کوتوله ها آماده شدند برای یک سرگرمی شبانه. امشب نوبت قصه گفتنه! قصه؟ من عاشق قصه هستم! او به جان که مشغول صحبت با دکتر است می­گوید که انگار مشکلی روی داده است و کسی به اشتباه سوار ماشین شده است.

[[page 38]]

انتهای پیام /*