و اما جریان ملاقات آقای صدر با دکتر شریعتی! در فصل مربوط به فعالیتهای دانشجویی به تفصیل گفتهام که در آن مقطع، یعنی سالهای 1355 و 56 انجمنهای اسلامی به یک قدرت دانشجویی سیاسی و مذهبی قوی تبدیل شده بودند. به همین جهت آمدن دکتر شریعتی به خارج از کشور، میتوانست در آن شرایط خیلی منشا اثر
[[page 46]]باشد. بسیاری از دوستان ایشان، از جمله دکتر حبیبی یا دکتر چمران نیز در خارج از کشور بودند. تلاش داییجان این بود که با تاسیس «حسینیه ارشاد در تبعید» و تلاش دکتر شریعتی، یک پایگاه علمی ـ مذهبی در پاریس یا لندن بوجود آورند. حتی در راه که از بوخوم به پاریس میرفتیم، تاکید داشتند که این کار هر قدر هزینه لازم داشته باشد، با همکاری و همت دوستان دکتر در ایران و نیز لبنانیهای مهاجر در آفریقا، آنرا تامین خواهند کرد. بنابراین زمینه این ملاقات از این قرار بود. جلسهای که تشکیل شد، بیشتر جنبه تعارفات اولیه و تشویق و تحسین داشت. فرض بر آن بود که مدتی زمان نیاز هست تا دکتر مستقر گردد، خانوادهاش به او ملحق شوند و در نتیجه آرامش روحی پیدا کند. در آنجا قرار گذاشته شد تا جلسات دیگری نیز برقرار گردند که متاسفانه تقدیر یار نبود و دکتر چند روز بعد از آن رحلت نمود. از وفات دکتر هم ایشان خیلی افسرده شدند.
[[page 47]]