نقش عزاداری در حفظ ملت و کشور

کد : 142079 | تاریخ : 25/08/1395

‏ ‏

نقش عزاداری در حفظ ملت و کشور

‏ ‏

‏عاشورا را زنده نگه دارید که با نگه داشتن عاشورا کشور شما آسیب‏‎ ‎‏نخواهد دید.(117)‏

4 / 8 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏تمام این وحدت کلمه ای که مبدأ پیروزی ما شد، برای خاطر این مجالس‏‎ ‎‏عزا و این مجالس سوگواری و این مجالس تبلیغ و ترویج اسلام شد. سید‏‎ ‎‏مظلومان یک وسیله ای فراهم کرد برای ملت که بدون اینکه زحمت باشد‏‎ ‎‏برای ملت، مردم مجتمعند.(118)‏

25 / 7 / 61

*  *  *

‏ ‏

‏این هماهنگی که در تمام ملت ما در قصۀ کربلا هست، این بزرگترین امر‏‎ ‎‏سیاسی است در دنیا. و بزرگترین امر روانی است در دنیا. تمام قلوب با‏‎ ‎‏هم متحد می شوند. اگر خوب راهش ببریم، ما برای این هماهنگی پیروز‏
‎[[page 85]]‎‏هستیم. و قدر این را باید بدانیم. و جوانهای ما توجه به این مسائل داشته‏‎ ‎‏باشند.(119)‏

29 / 8 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏همین مساجد و همین روضه ها و همین روضه های هفتگی، همینها توجه‏‎ ‎‏مردم را و همان هماهنگی را ایجاد می کند. اگر دولتهای دیگر بخواهند‏‎ ‎‏هماهنگی بین تمام قشرها پیدا کنند میسور نیست برایشان. با صدها‏‎ ‎‏میلیارد تومان هم برایشان میسور نیست.‏

‏     ما را سیدالشهدا این طور هماهنگ کرده. ما برای سیدالشهدایی که این‏‎ ‎‏طور هماهنگ کرده اظهار تأسف نکنیم، ما گریه نکنیم؟ همین گریه ها نگه‏‎ ‎‏داشته ما را. گول این شیاطینی که می خواهند این حربه را از دست شما‏‎ ‎‏بگیرند گول اینها را نخورند جوانهای ما. همینها هست که ما را حفظ کرده.‏‎ ‎‏همینها هست که مملکت ما را حفظ کرده.(120)‏

29 / 8 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏حق پیروز است. حق پیروز است. منتها ما رمز پیروزی را باید پیدا بکنیم‏‎ ‎‏که رمز پیروزی ما چه بوده است. و رمز بقای شیعه در این طول زمان ـ از‏‎ ‎‏زمان امیرالمؤمنین ـ سلام الله علیه ـ تا حالا ... ‏

‏     یکی از رمزهای بزرگی که بالاترین رمز است، قضیۀ‏‎ ‎‏سیدالشهداست... اگر ما بخواهیم مملکتمان یک مملکت مستقلی باشد،‏‎ ‎‏یک مملکت آزادی باشد، باید این رمز را حفظ بکنیم. ‏


‎[[page 86]]‎‏     این مجالسی که در طول تاریخ برپا بوده است و با دستور ائمه‏‎ ‎‏ـ علیهم السلام ـ این مجالس بوده است، خیال نکنند بعضی از این‏‎ ‎‏جوانهای ما که این مجالس، مجالسی بوده است که گریه در آن بوده است؛‏‎ ‎‏حالا ما باید گریه دیگر نکنیم. این یک اشتباه است که می کنند.(121)‏

29 / 8 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏تقریباً ما به این مرتبه رسیده ایم که ملت ما یکدفعه یک انقلابی کرد و یک‏‎ ‎‏انفجاری درش حاصل شد که نظیر آن در هیچ جا نبود. یک ملتی که همه‏‎ ‎‏چیزش وابسته بود و این رژیم سابق همه چیز این را از دست داده بود و‏‎ ‎‏همۀ شرافت انسانی این کشور را از دست داده بود و همه چیز ما را وابسته‏‎ ‎‏کرده بود، یکدفعه یک انفجاری حاصل شد که این انفجار در برکت همین‏‎ ‎‏مجالسی ‏‏[‏‏بود‏‏]‏‏ که همۀ کشور را، همۀ مردم را دور هم جمع می کرد و همه‏‎ ‎‏به یک نقطه نظر می کردند.(122)‏

31 / 3 / 61 

*  *  *

‏ ‏

‏اینها چنانچه ملی هستند ـ ما کار نداریم که آیا به خدا هم کار دارند یا نه ـ ‏‎ ‎‏اگر ملی هستند، اگر کشورشان را می گویند می خواهیم، اگر ملت را‏‎ ‎‏می گویند که ما می خواهیم، اینها باید دامن بزنند به این روضه خوانیها،‏‎ ‎‏برای اینکه این روضه خوانیها این ملت شما را حفظ کرده، این‏‎ ‎‏روضه خوانیها و مصیبت و گریه است که کشور شما را حفظ کرده.(123)‏

17 / 4 / 58


‎[[page 87]]‎‏ملت ما قدر این مجالس را بدانند، مجالسی است که زنده نگه می دارد‏‎ ‎‏ملتها را. در ایام عاشورا زیاد و زیادتر و در سایر ایام هم غیر این ایام‏‎ ‎‏متبرکه، هفته ها هست و جنبشهای این طوری هست. اگر بُعد سیاسی اینها‏‎ ‎‏را اینها بفهمند، همان غربزده ها هم مجلس بپا می کنند و عزاداری‏‎ ‎‏می کنند، چنانچه ملت را بخواهند و کشور خودشان را بخواهند. من‏‎ ‎‏امیدوارم که هر چه بیشتر و هر چه بهتر این مجالس بر پا باشد.(124)‏

31 / 3 / 61 

*  *  *

‏ ‏

‏ملت ما را این مجالس حفظ کرده. بیخود نبود که رضاخان ـ مأمورین‏‎ ‎‏ساواک رضاخان ـ تمام مجالس عزا را قَدَغَن کردند. این همین طوری نبود.‏‎ ‎‏رضاخان همچو نبود که از اصل مخالف با این مسائل بشود، رضاخان‏‎ ‎‏مأمور بود، مأمور بود ‏‏[‏‏برای‏‎ ‎‏]‏‏آنهایی که کارشناس بودند؛ آنهایی که ملتفت‏‎ ‎‏بودند مسائل را. دشمنهای ما، که مطالعه کرده بودند در حال ملتها و‏‎ ‎‏مطالعه کرده بودند در حال ملت شیعه، می دیدند آنها که تا این مجالس‏‎ ‎‏هست و تا این نوحه سراییهایِ بر مظلوم هست و تا آن افشاگری ظالم‏‎ ‎‏هست، نمی توانند برسند به مقاصد خودشان. زمان رضاخان قدغن‏‎ ‎‏کردند، به طوری که تمام مجالس در ایران قدغن شد، کارهای خودشان را‏‎ ‎‏انجام دادند. دست اهل منبر را، دست علما را بستند و نگذاشتند که اینها‏‎ ‎‏تبلیغات خودشان را بکنند؛ و آنها تبلیغات را از آن طرف شروع کردند، و‏‎ ‎‏ما را به عقب راندند و تمام مخازن ما را به چپاول بردند. در زمان‏‎ ‎‏محمدرضا هم به همین معنا، منتها با فرم دیگر، به فرم دیگر، نه با آنطور‏‎ ‎‏سرنیزه، به یک جور دیگر، این طایفه را می خواستند کنار بگذارند. حالا‏
‎[[page 88]]‎‏هم همانها ‏‏[‏‏هستند‏‏]‏‏ منتها جوانهای ما را بازی می دهند. همان مسأله است.‏‎ ‎‏همان مسأله زمان رضاخان است که مجالس را او قدغن کرد.(125)‏

30 / 7 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏شما گمان نکنید که اگر این مجالس عزا نبود و اگر این دستجات سینه زنی‏‎ ‎‏و نوحه سرایی نبود، 15 خرداد پیش می آمد. هیچ قدرتی نمی توانست 15‏‎ ‎‏خرداد را آنطور کند، مگر قدرت خون سیدالشهدا. و هیچ قدرتی‏‎ ‎‏نمی تواند این ملتی که از همه جوانب به او هجوم شده است و از همۀ‏‎ ‎‏قدرتهای بزرگ برای او توطئه چیده اند، این توطئه ها را خنثی کند، الاّ‏‎ ‎‏همین مجالس عزا.(126)‏

30 / 3 / 61 

*  *  *

‏ ‏

‏راهپیمایی، عزاداری را از شما نگیرد. عزاداری کنید و با عزاداری راه‏‎ ‎‏بروید. همه با هم مجتمع بشوید به عزاداری. وقتی کلمۀ راهپیمایی پیش‏‎ ‎‏می آید، خیال نکنید که معنایش این است که عزاداری نمی خواهیم. ما از‏‎ ‎‏همین اسلام و مظاهر اسلام و شهدای اسلام می توانیم کارهایمان را انجام‏‎ ‎‏بدهیم، والاّ نه توپ ما و نه تانک ما مقابله با تانک و توپ امریکا ندارد،‏‎ ‎‏شوروی ندارد.(127)‏

25 / 8 / 59 

*  *  *

‏ ‏

‎ ‎

‎[[page 89]]‎

انتهای پیام /*