دومین کنگره بین الملی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا

امام حسین(ع) و مصلحت اساسی اسلام

کد : 142255 | تاریخ : 01/01/1375

‏ ‏

امام حسین(ع) و مصلحت اساسی اسلام

‏ ‏

‏شیخ فؤاد کاظم المقدادی‏

‏ ‏

‏     در بررسی سیرۀ اهل بیت(ع)، در کنار شرایط گوناگونی که هرکدام از ایشان در آن می زیستند و شکلهای مختلفی که عملکرد آنها داشته است، خط مشترکی به چشم می خورد و آن «مصلحت اسلام» است. ‏

‏     تنها در نگاهی موشکافانه و شامل، عظمت و کمال این شیوه و خط مشترک را می توان دریافت. سر رفتار ائمه(ع) و ازجمله امام حسین(ع) در همین مصلحت خواهی برای اسلام و اصلاح گری در آن است. حادثۀ عاشورا دقیقاً در همین راستا معنی پیدا می کند. ‏

‏     سیرۀ سیدالشهدا(ع) در راستای مسیری است که از صدر اسلام و پس از ایشان، در خلال رفتار دیگر امامان شیعه(ع) برای حفظ و اصلاح دین رسول اکرم(ص) به انجام رسیده است و علیرغم تنوع رفتار سیاسی و اجتماعی ایشان، این وحدت هدف به روشنی دیده می شود. ‏

‏     شیوۀ امام حسین(ع) در این رابطه شامل چند مقطع اصلی است که عهد امام علی (ع)، امام حسن(ع)، و خود ایشان را در بردارد. ‏

‏     امام حسین(ع) در دوران امیرالمؤمنین(ع) با اطاعت کامل از پدر و همراهی او در حادثه ها و جنگها، در عهد امام حسن(ع) پشتیبانی امین و یاوری صدیق در مواجهه با معاویۀ بن ابی سفیان و درعهد امامت خویش، با ثبات قدم بر مبادی اسلام وتکیه بر سرچشمه های اصیل آن، به تکلیف خویش عمل می نمود. ‏

‏     دوران امامت ایشان نیز دارای دو بخش اصلی است، در مقطع اول در دوران  ‏


‎[[page 145]]‎‏معاویۀ بن ابی سفیان، ایشان به دو روش همزمان، یعنی التزام به صلح امام حسن(ع) و اظهار حق و اعلان آن در برابر معاویه عمل می نمود. ‏

‏     در مقطع دوم پس از نصب یزید به عنوان خلیفۀ مسلمین از جانب معاویه، امام(ع) بر این انحراف از خلافت رسول اکرم(ص) انگشت گذاشته و کراراً بر عمق این فاجعه و تبیین ثمرات آن تأکید می ورزید. این مقطع عملاً منجر به حوادث خونین عاشورا و سلسله رویدادهای پس از آن گشت. ‏

‎ ‎

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‎[[page 146]]‎

انتهای پیام /*