انجمنهای اسلامی دانشجویی

کد : 142700 | تاریخ : 07/09/1395

انجمنهای اسلامی دانشجویی

‏ ‏

‏ ‏

تحکیم وحدت

‏انجمن اسلامی دانشجویان امریکا و کانادا‏

‏     مرقوم شریف واصل، مطالبی که مرقوم شده است جزئی از مفاسد‏‎ ‎‏رژیم فاسد دست نشاندۀ حاضر است؛ و برگی از گرفتاریهای ملت‏‎ ‎‏مسلمان ایران است. مطالب پشت پرده بیش از آن است که ما بتوانیم‏‎ ‎‏تصور کنیم. کارهایی که تا کنون به دست این پدر و پسر ـ دو عنصر‏‎ ‎‏دست نشاندۀ اجانب ـ واقع شده مقدمۀ کارهای اساسی دیگر است که‏‎ ‎‏ملت ایران باید در انتظار آن باشند، اگر خدای نخواسته فرصت پیدا کند‏‎ ‎‏و ملت و سران آن فرصتها را از دست بدهند. اکنون به واسطۀ اوضاع‏‎ ‎‏داخلی و خارجی و انعکاس جنایات رژیم در مجامع و مطبوعات خارجی‏‎ ‎‏فرصتی است که باید مجامع علمی و فرهنگی و رجال وطنخواه و‏‎ ‎‏دانشجویان خارج و داخل و انجمنهای اسلامی در هر جا است بی درنگ‏‎ ‎‏از آن استفاده کنند و بی پرده به پا خیزند و به وضع حاضر و جنایات‏‎ ‎‏پنجاه سال حکومت غیر قانونی رژیم نوکرمآب پهلوی اعتراض کنند و‏‎ ‎‏صدای خود را به مجامع بین المللی برسانند و به رئیس جمهور امریکا‏‎ ‎‏بفهمانند که ملتهای اسلامی جنایات این خاندان را خصوصاً در سالهای‏‎ ‎‏اخیر از رؤسای جمهور امریکا می دانند. دولت امریکا با پشتیبانی از این‏‎ ‎‏عناصر در نظر مسلمین، در رأس ستمکاران و جنایتکاران تاریخ است.‏‎ ‎‏دولت امریکا برای استفادۀ رایگان از منابع زرخیز مسلمین، میلیونها‏‎ ‎‏مردم شریف را به چنگال عناصری کثیف و دور از انسانیت گرفتار کرده؛ و‏‎ ‎‏اگر رئیس جمهور فعلی‏‎[1]‎‏ تجدید نظر نکند و راه خود را از سلف ناصالح‏‎ ‎‏جدا نکند، مسئولیت همۀ جنایات که به دست مشتی از خدا بیخبر و دور‏‎ ‎‏از انسانیت می شود به عهدۀ اوست.‏


[[page 277]]

‏       نادیده گرفتن حقوق صدها میلیون مسلم و مسلط نمودن مشتی‏‎ ‎‏اوباش بر مقدرات آنها و مجال دادن به رژیم غیر قانونی ایران و دولت‏‎ ‎‏پوشالی اسرائیل برای غصب حقوق مسلمین و سلب آزادی و معاملۀ‏‎ ‎‏قرون وسطایی نمودن، جنایاتی است که در پروندۀ رؤسای جمهور‏‎ ‎‏امریکا ثبت می شود؛ و لازم است رئیس فعلی که وعده هایی داده است از‏‎ ‎‏کارهای جنایت بار دولتهای سابق اجتناب کند.‏

‏     ما اکنون در انتظاریم که ‏‏[‏‏آیا‏‏]‏‏ دولت فعلی امریکا شرافت خود و ملت‏‎ ‎‏خود را فدای منافع مادی می کند و با نفت ملتی فقیر و شریف، شرافت‏‎ ‎‏خود و ملتش را شستشو می کند؛ یا با ترک پشتیبانی از این عناصر کثیف‏‎ ‎‏اعادۀ حیثیت و شرافت حکومت خود را می نماید. من از انجمنهای‏‎ ‎‏اسلامی در هر جا هست تقاضا دارم که روابط خود را با هم هر چه بیشتر‏‎ ‎‏مستحکم کنند و عناصر مرموزی که در صدد تفرقه و شکاف بین‏‎ ‎‏آنهاست طرد کنند و به دیگران معرفی کنند و اسلام و احکام‏‎ ‎‏نجات بخش آن را سرلوحۀ برنامۀ خود قرار دهند. از خداوند تعالی‏‎ ‎‏توفیق و تأیید تمام مسلمین را در به کار بستن احکام نورانی قرآن و‏‎ ‎‏اسلام خواستارم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته. (378)‏

3 / 5 / 56

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نقش مذهب 

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

‏اتحادیۀ انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا‏

‏     مرقوم شریف واصل، نکته آنکه اینجانب خطاب به عموم نشریه‏‎ ‎‏دادم، علاقۀ خاص به وحدت و همبستگی عموم مسلمین و خصوصْ‏‎ ‎‏طبقۀ جوان و دانشمندان عزیز در خارج و داخل کشور بوده است.‏‎ ‎‏اینجانب از وفاداری انجمنهای اسلامی در خارج از کشور و از طبقۀ جوان‏‎ ‎
‎[[page 278]]‎‏  داخل و خارج کشور در اهداف اسلامی که کفیل سعادت بشر در دنیا و‏‎ ‎‏آخرت و تا ابدیت است، متشکرم.‏

‏     نفاق مشتی اوباش و عمال اجانب نباید آقایان را در مقصد عالی خود‏‎ ‎‏سست کند و مسلماً نخواهد کرد. اسلام با این عناصر در طول تاریخ‏‎ ‎‏مواجه بوده، و طبقۀ منافقین از صدر اسلام تا کنون لکۀ ننگی بوده اند که‏‎ ‎‏خواسته اند مسلمانان حقیقی را از راه حق با حیله و تظاهر به اسلام‏‎ ‎‏بازدارند.‏

‏     هم اکنون در عصر ما تظاهر به اسلام برای محو احکام مترقی آن‏‎ ‎‏سرلوحۀ برنامۀ شاه ایران و دار و دستۀ منفعت پرست اوست؛ و مع الأف‏‎ ‎‏این تظاهرات اسلام کُش، بهانه برای راحت طلبان سودجو است که‏‎ ‎‏می خواهند از زیر بار مسئولیت فرار کنند؛ غافل از آنکه کید آنها از نظر‏‎ ‎‏خداوند تعالی و بندگان بیدار متعهد مخفی نیست، با تظاهر به اسلام،‏‎ ‎‏احکام اسلام را یکی پس از دیگری پایمال می کند؛ تاریخ پرافتخار اسلام‏‎ ‎‏را محو و به جای آن تاریخ ننگین ستمکاران و جباران را جایگزین‏‎ ‎‏می کند؛ در ایران تظاهر به اسلام می کند و در مصاحبۀ خارجی می گوید‏‎ ‎‏مذهب هیچ نقشی در دولت ندارد! با سرِکار بودن این عنصر ناپاک باید‏‎ ‎‏مذهب نقشی نداشته باشد. اگر مذهب نقشی داشت کاخهای این عناصر‏‎ ‎‏چپاولچی را به سر آنها خراب می کرد؛ اگر مذهب نقشی داشت این رژیم‏‎ ‎‏فاسد خیانتکار به ملت و اسلام را برمی چید. اسلام در دولت تو نقشی‏‎ ‎‏ندارد که تمام مخازن کشور را در اختیار دشمنان اسلام گذاشته ای برای‏‎ ‎‏چند روز زندگی ننگین؛ مذهب نقشی ندارد که از یک طرف کاخهای‏‎ ‎‏آسمانخراش مشتی مفتخوار و در کنار آن کوخهای محقر مساکین و فقرا‏‎ ‎‏و مؤمنین است؛ مذهب نقشی ندارد که علمای محترم آن در حبس و‏‎ ‎‏شکنجه به سر می برند و فرزندان اسلام چه دانشگاهی و چه دانشجویان‏‎ ‎‏علوم اسلامی مورد هَتْک و لَطْم و شکنجه واقع می شوند؛ اگر مذهب‏‎ ‎
‎[[page 279]]‎

‏  نقشی داشت به مثل بستگان هیچکارۀ تو مجال نمی داد که سلب آزادی‏‎ ‎‏از دوشیزگان دانشگاه و سایر مدارس کند؛ اگر اسلام نقشی داشت به مثل‏‎ ‎‏شماها مجال نمی داد که زمزمۀ تغییر تعطیل جمعۀ مسلمین به تعطیل‏‎ ‎‏مسیحیان شود، به عذر سودجویی.‏

‏     تمام مصیبتهای ما این است که در حکومت تو، مذهب و اسلام‏‎ ‎‏نقشی ندارد. سرچشمۀ تمام مفاسد همین است: سلب استقلال کشور و‏‎ ‎‏به صورت مستعمره در آمدن آن، اختناق همه جانبه و گسترده در کشور،‏‎ ‎‏انباشته شدن زندانها از مردم آزاده، فقدان وسایل اولیۀ زندگی، چپاول‏‎ ‎‏رفتن مخازن کشور، قبضه نمودن اسرائیل بازار را و مجال ندادن به‏‎ ‎‏بازرگانان غیر یهود، همه و همه از آن است که مذهب در نزد شاه و دولت‏‎ ‎‏او نقشی ندارد.‏

‏     اکنون وظیفۀ شما طبقۀ روشنفکر و جوان، و سایر طبقات ملت از هر‏‎ ‎‏نوع و در هر شغل آن است که کوشش کنید که مذهب نقشی پیدا کند. با‏‎ ‎‏وحدت کلمه و کنار گذاشتن اختلافات موسمی و مبارزات منفی، و در‏‎ ‎‏موقعش مثبت، می توان مذهب را صاحب نقش کرد و مشتی محکم به‏‎ ‎‏دهان یاوه سرایان زد. از خداوند تعالی اصلاح امور مسلمین و توفیق‏‎ ‎‏خدمتگزاران به اسلام و مسلمین را خواهانم. والسلام علیکم و رحمة الله ‏‎ ‎‏و برکاته.(379)‏

4 / 5 / 56

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

اتحاد دانشجویان قدیم و جدید

‏انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی هند ـ ایّدهم الله تعالی‏

‏     مرقوم شریف آقایان در وقتی واصل شد که جنایات رژیم منحط‏‎ ‎‏پهلوی سلب آسایش نموده و فرصت رسیدگی به امور را نمی داد، و لهذا‏‎ ‎‏تأخیر در جواب شد. باید جوانان غیور اسلامی ما بدانند که تا دست‏‎ ‎
‎[[page 280]]‎‏  اتحاد به هم ندهند و هدف خود را اسلام که تنها مکتب نجات بخش بشر‏‎ ‎‏است و یگانه کفیل آزادی و استقلال ملتهای مستضعف است، قرار‏‎ ‎‏ندهند، امید پیروزی را نباید داشته باشند. امروز که به خواست خدای‏‎ ‎‏قادر، ملت ما با همۀ طبقات و ابعادش آگاهانه و مردانه به پا خاسته و‏‎ ‎‏مجال را بر شاه و دار و دستۀ اراذلش چنان تنگ کرده اند که حتی از سایۀ‏‎ ‎‏خود وحشت دارند، و همین وحشتزدگی موجب حرکات وحشیانه و‏‎ ‎‏جنون آمیز شده که به قتل عام 19 دی‏‎[2]‎‏ (29 محرّم 98) پناه برده تا از‏‎ ‎‏ناراحتیهای روزافزون و دلهره های پیاپی بکاهند و با خون آشامی‏‎ ‎‏ضحاک وار آسایش موقتی به دست آورند، لازم است شما جوانان‏‎ ‎‏دانشگاههای قدیم و جدید به هم پیوسته و با سایر طبقات ملت پیوند‏‎ ‎‏اخوت اسلامی برقرار کنید. ‏وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ الله ِ جَمیعاً وَلاٰ تَفَرَّقُوا؛‎[3]‎‏ این است‏‎ ‎‏دستور محکم نجات بخش قرآن کریم که باید نصب عین خود قرار دهیم‏‎ ‎‏و از تفرقه و تشتت، که جز شکست در مقابل طاغوت نتیجه ای ندارد،‏‎ ‎‏پرهیز نموده از خداوند تعالی نجات ملت را بخواهیم. من امید آن دارم‏‎ ‎‏که به فضل خداوند متعال بزودی دست این جنایتکاران قطع و آزادی و‏‎ ‎‏استقلال کشور تأمین شود.‏

‏     خبر تظاهرات مردانۀ دانشجویان عزیز ایران در هند در مقابل شاه‏‎ ‎‏ـ این عنصر جنایتکار که با لاف و گزافْ همۀ ملت را پشتیبان خود معرفی‏‎ ‎‏می کند ـ رسید. با آنکه در داخل و خارج همه جا با موج تنفر و انزجار‏‎ ‎‏عمومی رو به روست و تظاهرات اخیر سرتاسر کشور چنان او را دیوانه‏‎ ‎‏کرد که به قتل رجال علمِ حوزۀ علمیه و مردم غیور محترم قم دست زد تا‏‎ ‎‏ناراحتی روحی خود را جبران کند. لکن مقاومت مردانۀ ملت معظم او را‏‎ ‎‏بیش از پیش رسوا نمود. اکنون می خواهد این شکست مفتضحانه را با‏‎ ‎
‎[[page 281]]‎

‏  جار و جنجال مشتی سازمانی‏‎[4]‎‏ که در شهرستانها راهانداخته عربدۀ‏‎ ‎‏«جاوید شاه» سر می دهند، سرپوش نهد که جز رسوایی سودی نخواهد‏‎ ‎‏برد.‏

‏     من امید پیروزی دارم و به شما وعده می دهم. با توکل به خدای‏‎ ‎‏تعالی، پیوستن شما به اتحادیۀ دانشجویان اروپا بجاست. باید تمام‏‎ ‎‏اقشار به هم بستگی داشته و با یک صدا، آزادی و استقلال خود را به‏‎ ‎‏دست آورند. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.(380)‏

15 / 11 / 56

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

دوری از اقشار غیراسلامی

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

‏اتحادیۀ انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا ـ ایّدهم الله تعالی‏

‏     مرقوم محترم ضمیمۀ گزارشات جلسۀ سال گذشته و تصمیمات‏‎ ‎‏سال آینده واصل و موجب تقدیر گردید. در این سال که در عین خونین‏‎ ‎‏بودن و مواجه شدن ملت ایران با سخت ترین وحشیگریهای قرون‏‎ ‎‏وسطایی رژیم منحط پهلوی، نمودهای بارزی از ضعف و سستی‏‎ ‎‏پایه های لرزان حکومت طاغوتی به چشم می خورد، به هم پیوستگی‏‎ ‎‏قشرهای بیدار ملت و طبقات مختلف از روحانی تا دانشگاهی، از خطیب‏‎ ‎‏تا نویسنده، از بازاری تا کارگر و دهقان چنان لرزه بر اندام رژیم افکنده؛ و‏‎ ‎‏چنان بر اعصاب شاه خائن فشار آورده و ضربه زده که با حمله های‏‎ ‎‏سبُعانه به ملتی که سلاحش اسلام و پناهش قرآن مجید و شعارش کلمۀ‏‎ ‎‏توحید است، و به حوزۀ علمیۀ قم که دژ محکم وحی و عدالت و ملجأ‏‎ ‎‏مسلمین عدالتخواه است، و به مردم مسْلم محترم قم که هماره سرباز‏‎ ‎‏فداکار اسلام و پشتیبان مکتب قرآن است، و بالاخره با حمله به فرهنگ‏‎ ‎
‎[[page 282]]‎‏  نجاتبخش شیعه، خواست به فشار و حملۀ عصبی تخفیف دهد.‏

‏     مفتضح ترین حرکات مذبوحانه، بوقهای تبلیغاتی و تظاهرات‏‎ ‎‏ساختگی است از عده ای سازمانی و نفع طلب؛ و افرادی که مجبور به‏‎ ‎‏شرکت شده اند در حالی که در بوق رادیویی به صراحت اعتراف کردند که‏‎ ‎‏در تظاهرات شش بهمن‏‎[5]‎‏ بیش از یک ششم از دعوت شده ها شرکت‏‎ ‎‏نکردند؛ در صورتی که همه می دانند که این دعوی جز لاف و گزافه گویی‏‎ ‎‏نیست و در بین ملت مسْلم کسی موافق ندارد و نمی تواند داشته باشد.‏

‏     جنایتکاری که علیه تمام شعائر مذهبی و اسلامی مبارزه می کند و با‏‎ ‎‏همۀ مظاهر اسلامی مخالف است، نمی تواند در بین مسلمین موافق‏‎ ‎‏داشته باشد. جنایتکاری که می گوید مذهب در حکومت من نقشی‏‎ ‎‏ندارد، چطور ممکن است موافق داشته باشد؟ شخص منحرف و‏‎ ‎‏کهنه پرستی که در سفر اخیرش به هند، زرتشتیها و گبرها را نوازش و‏‎ ‎‏احترام می کند و از آتش پرستان و آتش پرستی تأیید می کند، و به خاطر‏‎ ‎‏مرام ارتجاعی آنها تاریخ پر ارزش و مترقی اسلام را تغییر می دهد،‏‎ ‎‏چگونه ممکن است موافق داشته باشد؛ جز همان فرقۀ کهنه پرست؟‏‎ ‎‏اکنون بر شما جوانان روشنفکر و بر تمام طبقات ملت است که:‏

‏     1. سرلوحۀ هدفتان اسلام و احکام عدالتپرور آن باشد؛ و ناچار بدون‏‎ ‎‏حکومت اسلامی عدالتخواه، رسیدن به این هدف محال است. تولاّ و‏‎ ‎‏تبرّا دو اصل اساسی اسلام است: باید با حکومت عدلْ موافق و به حاکم‏‎ ‎‏عادل دل ببندید؛ و از رژیم غیراسلام و غیر اسلامی که در رأس آن رژیم‏‎ ‎‏منحط پهلوی است تبرّا کنید؛ و با کمال صراحت مخالفت خود را اظهار و‏‎ ‎‏در سرنگون کردن آن کوشا باشید و در غیر این صورت روی استقلال و‏‎ ‎‏آزادی را نمی بینید.‏

‏     2. باید قشرهای غیراسلامی را که عقیده و عملشان برخلاف اسلام‏‎ ‎
‎[[page 283]]‎‏  است و دارای گرایش به مکتبهای دیگرند، هر نوع از آن باشد، به مکتب‏‎ ‎‏مترقی عدالتپرور اسلام دعوت کنید و در صورت نپذیرفتن، از آنها هر‏‎ ‎‏نوع که باشد و هر شخصیت که هست تبرّا یا لااقل احتراز کنید. و باید‏‎ ‎‏جوانان ما بدانند تا معنویت و عقیده به توحید و معاد در کسی نباشد،‏‎ ‎‏محال است از خود بگذرد و در فکر امت باشد. و باید بدانند که تبلیغات‏‎ ‎‏دامنه دار کمونیسم بین المللی همانند تبلیغات پر سروصدای‏‎ ‎‏امپریالیسم جهانی جز برای اغفال و استثمار توده های مستضعف‏‎ ‎‏نیست. باید این بوقهای استثماری شکسته شود.‏

‏     3. باید جوانان روحانی و دانشگاهی قسمتی از وقت را صرف کنند در‏‎ ‎‏شناخت اصول اساسی اسلام که در رأس آن توحید و عدل و شناخت‏‎ ‎‏انبیای بزرگ، پایه گذاران عدالت و آزادی است، از ابراهیم خلیل تا رسول‏‎ ‎‏خاتم ـ صلی الله علیه و آله و علیهم اجمعین ـ و در شناخت طرز تفکر آنها‏‎ ‎‏از نقطۀ اقصای معنویت و توحید تا تنظیم جامعه و نوع حکومت و شرایط‏‎ ‎‏امام و اولی الامر و طبقات دیگر، از امرا و ولات و قضات و فرهنگیان که‏‎ ‎‏علما هستند و متصدیان مالیات اسلامی و شرایط آنها تا برسد به شُرطه‏‎ ‎‏و کارمندان شهربانی؛ و ببینند اسلام چه کسانی را برای حکومت و‏‎ ‎‏کارمندان آن به رسمیت شناخته و چه کسانی از شغل حکومت و‏‎ ‎‏شاخه های آن مطرود است.‏

‏     4. باید شما دانشجویان دانشگاهها و سایر طبقات روحانی و غیره از‏‎ ‎‏دخالت دادن سلیقه و آرای شخصی خود در تفسیر آیات کریمۀ قرآن‏‎ ‎‏مجید و در تأویل احکام اسلام و مدارک آن جداً خودداری کنید، و ملتزم‏‎ ‎‏به احکام اسلام به همۀ ابعادش باشید. و مطمئن باشید آنچه صلاح‏‎ ‎‏جامعه است، در بسط عدالت و رفع ایادی ظالمه و تأمین استقلال و‏‎ ‎‏آزادی و جریانات اقتصادی و تعدیل ثروت به طور عاقلانه و قابل عمل و‏‎ ‎‏عینیت، در اسلام به طور کامل می باشد و محتاج به تأویلات خارج از‏‎ ‎
‎[[page 284]]‎‏  منطق نیست. و لازم است مراقب باشید با کمال دقت و هوشمندی که‏‎ ‎‏کسانی که التزام به اسلام ندارند به جمیع ابعادش ولو در اصلی از اصول با‏‎ ‎‏شما موافق نیستند، آنها را دعوت به التزام کنید؛ و اگر مؤثر نشد از شرکت‏‎ ‎‏دادن آنها در اجتماعات و انجمنهای اسلامی احتراز کنید. و گمان نکنید‏‎ ‎‏زیادی افراد هر چه باشد شما را به هدف نزدیک می کند و پس از وصول‏‎ ‎‏به هدف، آنها قابل تصفیه هستند. باید بدانید و می دانید که قشرهای‏‎ ‎‏غیرمسْلم یا غیرملتزم به اسلام، از پشت به شما خنجر می زنند و شما را‏‎ ‎‏قبل از وصول به هدف از کار می اندازند یا نابود می کنند. از تجربه های‏‎ ‎‏سابق عبرت بگیرید.‏

‏     5. باید برنامه و نشریات همۀ جناحها بدون ابهام متکی به اسلام و‏‎ ‎‏حکومت اسلامی باشد و در مقدمه، سرنگون کردن طاغوت و شاخها و‏‎ ‎‏شاخه های آن، که در کشور ما رژیم دست نشاندۀ پهلوی است، و جداً از‏‎ ‎‏خواستهایی که لازمه اش تأیید رژیم طاغوتی پهلوی است اجتناب کنید؛‏‎ ‎‏مثل آنچه در نوشته های بعضی احزاب و گفته های بعضی دیده می شود‏‎ ‎‏که هدفْ چهارچوب قانون اساسی است و باید در نشریات و خطابه ها هر‏‎ ‎‏جا ممکن است با صراحت ـ و الاّ با کنایه ـ نقطۀ اصلی مظالم و جنایات و‏‎ ‎‏خیانتها را که شخص شاه است معرفی کنید؛ و از توجه دادن آنها را به‏‎ ‎‏مأمورین یا هیأت حاکمه و دولت که لازمه اش دور نگه داشتن مجرم‏‎ ‎‏اصلی است جداً احتراز کنید؛ و نویسندگان و گویندگان را از این امر آگاه‏‎ ‎‏کنید.‏

‏     6. باید در هر فرصت در نشریات حزبی و غیرحزبی و در خطابه ها و‏‎ ‎‏تظاهرات، اعمال ضداسلامی و انسانی شاه تذکر داده شود. خصوصاً‏‎ ‎‏تغییر تاریخ اسلام که اهانت جبران ناپذیر به شخصیت معظم پیغمبر‏‎ ‎‏اکرم(ص) و اسلام و مسلمین و گرایش به زرتشتی گری  و پشت کردن به‏‎ ‎‏اسلام و خداپرستی است. باید این عنصر خائن رسوا شود و هیچ گاه از‏‎ ‎
‎[[page 285]]‎‏  ذکر جنایات او غفلت نشود. باید «15 خرداد» و «19 دی» جاوید و زنده‏‎ ‎‏نگه داشته شود تا جلادی شاه از خاطره ها نرود و نسلهای آتیه جرایم‏‎ ‎‏شاهان سفاک را بدانند.‏

‏     7. از اینکه در دستور اتحادیه، به هم پیوستگی همۀ دانشجویان‏‎ ‎‏مسلمان است، در هر نقطه هستند مثل امریکا و کانادا و هند و فیلیپین و‏‎ ‎‏دیگر جاها و می خواهید همه همکار و هم صدا به فعالیتهای اسلامی ـ‏‎ ‎‏انسانی خود ادامه دهید، تقدیر می کنم و توفیق همه را از خداوند تعالی‏‎ ‎‏خواهانم. لازم است پایگاههای اسلامی برای معرفی اسلام و نشر حقایق‏‎ ‎‏نجات بخشش در هر نقطه ای از جهان که امکان است برقرار باشد، و در‏‎ ‎‏تحت یک سازمان هماهنگ برای نشر عدالت و قطع ایادی ستمکاران و‏‎ ‎‏چپاولچیان مشغول فعالیت شوند. لازم است جوانان کم تجربۀ‏‎ ‎‏گول خوردۀ ما را با آشکار کردن انحراف سایر مکاتیب و آشنا نمودن با‏‎ ‎‏نظام اسلامی نجات دهید. ‏و مَن اَحیاها فَکَأَنَّما اَحیا النّاسَ جَمیعاً.‎[6]‎

‏    ‏‏8. لازم است فعالیتهای اسلامی و نشریات شما در ایران خصوصاً‏‎ ‎‏حوزۀ علمیۀ زندۀ قم و دانشگاههای بیدار، نشر و منعکس گردد تا قشر‏‎ ‎‏داخل و خارج به پشتیبانی هم دلگرم و با هم، هم صدا شوند و به‏‎ ‎‏همکاری با هم برخیزند. و لازم است پایگاههایی در داخل کشور به هر‏‎ ‎‏نحو ممکن و عملی است ایجاد شود برای فعالیت با هدف واحد. با این کار‏‎ ‎‏مطمئناً تقویت روحی همگان، و تضعیف و تزلزل روحی دشمن‏‎ ‎‏می شود.‏

‏     9. باید با کمال هوشیاری و مراقبت ، سایر انجمنها را به مراقبت از راه‏‎ ‎‏و روش اعضای انجمنها و گروهها‏‏[‏‏دعوت کنید‏‏]‏‏ که اشخاص مرموز و‏‎ ‎‏منحرف، یا محتمل الانحراف در داخل انجمنها و گروهها راه نیابند و اگر‏‎ ‎
‎[[page 286]]‎‏  راه یافتند، آنها را طرد کنند. لازم است دشمن را سخت مراقب و هوشیار‏‎ ‎‏فرض کنید و گمان اهمال و غفلت در او ندهید که در مراقبت‏‎ ‎‏سهل انگاری نمایید.‏

‏     10. از اختلافات مطلقاً به طور حتم خودداری کنید که آن چون‏‎ ‎‏سرطان ساری و مهلک قشرها را فرا می گیرد و فعالیتها را فلج می کند و‏‎ ‎‏هدف را از یاد می برد؛ و چه بسا که مسیر را عوض و جریان به ضد هدف‏‎ ‎‏[‏‏مبدّل‏‏]‏‏می شود. اشخاصی را که اختلاف می اندازند یا به آن دامن‏‎ ‎‏می زنند، از خود برانید که یا مأمورند یا سوءنیت دارند؛ و اگر فرضاً‏‎ ‎‏گروههایی به واسطۀ عذرهایی به انجمنها نپیوستند ولی فعالیت انسانی‏‎ ‎‏و اسلامی دارند، با آنها ضدیت نکنید که اختلاف حاصل و ضرر آن عاید‏‎ ‎‏همه شود. سعی کنید با ارشاد دوستانه، هم پیوستگی داشته باشید و اگر‏‎ ‎‏نشد، چون هدف واحد است با هم برادر و پشتیبان هم باشید. هدف‏‎ ‎‏اسلام است؛ باید هواهای نفسانیه و تقدم طلبی فراموش شود.‏

‏     11. لازم است طبقات محترم روحانی و دانشگاهی، با هم احترام‏‎ ‎‏متقابل داشته باشند. جوانان روشنفکر دانشگاهها به روحانیت و‏‎ ‎‏روحانیون احترام بگذارند. خداوند تعالی آنها را محترم شمرده و اهل‏‎ ‎‏بیت وحی، سفارش آنها را به ملت فرموده اند. روحانیت قدرت بزرگی‏‎ ‎‏است که با از دست دادن آن خدای نخواسته پایه های اسلام فرو می ریزد‏‎ ‎‏و قدرت جبار دشمن، بی معارض می شود.‏

‏     مطالعات دقیق اجانب استثمارگر در طول تاریخ به آن رسیده که‏‎ ‎‏باید این سد شکسته شود و تبلیغات دامنه دار آنها و عمال آنها در چند‏‎ ‎‏صد سال، موجب شده که مقداری از روشنفکران را از آنها جدا و به آنها‏‎ ‎‏بدبین کند تا جبهۀ دشمن، بی معارض شود. اگر احیاناً در بین آنها کسانی‏‎ ‎‏بی صلاحیت خود را جا بزنند لکن نوع آنها در خدمت هستند، به حسب‏‎ ‎‏اختلاف موقف و خدمت آنها ملت را پایبند اصول و فروع دیانت نموده، به‏‎ ‎
‎[[page 287]]‎‏  رغم اجانب و عمال آنها باید این قدرت را تأیید و حفظ نمود و با دیدۀ‏‎ ‎‏احترام نگریست. چنانچه روحانیون محترم باید به طبقۀ جوان‏‎ ‎‏روشنفکر که در خدمت اسلام و کشور اسلامی است و به همین جهت‏‎ ‎‏مورد حملۀ عمال اجانب است، احترام گذاشته آنها را چون فرزندانی‏‎ ‎‏عزیز و برادرانی ارجمند بدانند و این قدرت بزرگ که مقدرات‏‎ ‎‏ـ خواه ناخواه ـ در دست آنها خواهد افتاد، از دست ندهند؛ و از تبلیغات‏‎ ‎‏سوئی که بر ضد آنها در این چند صد سال شده و آنها را در نظر بعضی‏‎ ‎‏طور دیگر جلوه داده اند تا از تفرقه استفادۀ هر چه بیشتر برند، احتراز‏‎ ‎‏کنند. و کسانی را که جهلاً یا از سوءنیت موجب دور نگه داشتن این طبقۀ‏‎ ‎‏مؤثر است از روحانیت، از خود برانند و به آنها اجازۀ ایجاد تفرقه ندهند و‏‎ ‎‏مطمئن باشند که با ضم این دو قدرت بزرگ پیروزی به دست می آید و با‏‎ ‎‏جدایی روی آن را نخواهند دید.‏

‏     12. باید چه طبقۀ جوان روحانی و چه دانشگاهی، با کمال جدیت به‏‎ ‎‏تحصیل علم، هر یک در محیط خود ادامه دهند. این زمزمۀ بسیار‏‎ ‎‏ناراحت کننده که اخیراً بین بعضی جوانان شایع شده که درس خواندن‏‎ ‎‏چه فایده ای دارد، مطلبی است انحرافی و مطمئناً یا از روی جهالت و‏‎ ‎‏بیخبری است و یا با سوءنیت و از القائات طاغوتی شیطانی است که‏‎ ‎‏می خواهند طلاب علوم دینی را از علوم اسلامی باز دارند که احکام‏‎ ‎‏اسلام به طاق نسیان سپرده شود و محو آثار دیانت به دست خودمان‏‎ ‎‏تحقق پیدا کند، و جوانان دانشگاهی ما را انگل و متکی به قشرهای‏‎ ‎‏استعماری بار بیاورند که همه کس چون همه چیز وارداتی باشد و‏‎ ‎‏احتیاج به اجنبی در تمام ابعاد و رشته های علمی هر چه بیشتر‏‎ ‎‏روزافزون شود؛ و این خطر بزرگی است که کشور را هر چه بیشتر به عقب‏‎ ‎‏می راند. اگر علوم اسلامی مردانی متخصص نداشت، تا کنون آثار دیانت‏‎ ‎‏محو شده بود؛ و اگر پس از این نداشته باشد، این سد عظیم مقابل اجانب‏‎ ‎
‎[[page 288]]‎‏  منهدم می شود و راه برای استثمارگران هر چه بیشتر باز می شود و اگر‏‎ ‎‏دانشگاهها خالی از مردانی دانشمند و متخصص شوند، اجانب‏‎ ‎‏منفعت طلب چون سرطان در تمام کشور ریشه دوانده و زمام امور‏‎ ‎‏اقتصادی و علمی ما را در دست می گیرند و سرپرستی می کنند. باید‏‎ ‎‏جوانان با این فکر غلط استثماری مبارزه کنند؛ و بهترین و مؤثرترین‏‎ ‎‏مبارزه با اجنبی، مجهز شدن به سلاح علم دین و دنیاست. و خالی کردن‏‎ ‎‏این سنگر و دعوت به خلع این سلاح، خیانت به اسلام و مملکت اسلامی‏‎ ‎‏است.‏

‏     اینجانب با کمال تواضع دست خود را به طرف تمام جناحها که در‏‎ ‎‏خدمت اسلام هستند دراز می کنم و از همه استمداد می کنم که با‏‎ ‎‏هم پیوستگی همه جانبه در راه بسط عدالت اسلامی که یگانه راه‏‎ ‎‏سعادت ملت است، کوشا باشند؛ و از سایر جناحها که در تحت تأثیر‏‎ ‎‏تبلیغات سوء اجانب واقع شده اند و مطالعات صحیحی در قوانین اسلام‏‎ ‎‏به همۀ ابعادش ندارند، تقاضا می کنم که در کار خود تجدید نظر کنند و با‏‎ ‎‏احتراز از غرض و تعصب، به مکتب بزرگ همه جانبۀ اسلام نظر و در آن‏‎ ‎‏مطالعۀ دقیق کنند، و پس از بستن عقیده به آن، مکتبهای دیگر را رها و‏‎ ‎‏به گروه مسلمین پیوسته تا با وحدت کلمه از دخالت اجانب و عمال خائن‏‎ ‎‏نالایق آنها در امور کشور جلوگیری و آنها را از کشور خود برانند. از خداوند‏‎ ‎‏قادر متعال توفیق همگان را در خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم.‏‎ ‎‏والسلام علیکم و رحمة الله .(381)‏

24 / 11 / 56

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

بسط انجمنهای اسلامی در همه جا

‏کوشش کنید اسلام را بشناسانید به مردم. این انجمنهای اسلامی‏‎ ‎‏کوشش کنند که این متاعی که ما داریم و هیچ کس ندارد، این قرآنی که ما‏‎ ‎
‎[[page 289]]‎

‏  داریم، این سنتی که ما داریم و هیچ کس ندارد در دنیا، این را معرفی‏‎ ‎‏کنید. کارشناسها را پیش خودتان ببرید از آنها استفاده کنید و این را‏‎ ‎‏توسعه بدهید که یک وقت ان شاءالله ایران بشود انجمن اسلامی ایران،‏‎ ‎‏نه فقط فرض کنید در نیروی هوایی یا در نیروی زمینی یک انجمن‏‎ ‎‏اسلامی؛ همه انجمن اسلامی.(382)‏

10 / 6 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

وظایف انجمن اسلامی

‏من در باب دانشگاهها بنا دارم، در وقتی که بناست دانشگاهها باز بشود،‏‎ ‎‏مسائلی را بگویم ان شاءالله آنجا مفصّلش را بیان می کنم، ولی حالا شما‏‎ ‎‏آقایان که از انجمنهای اسلامی و نمایندۀ انجمنهای اسلامی هستید،‏‎ ‎‏لابد عدد مسلمانها در دانشگاهها بیشتر از دیگران است، دیگران در‏‎ ‎‏اقلیت واقع اند؛ یعنی آنهایی که منحرف اند، اینکه حالا با شما که دانشگاه‏‎ ‎‏اسلامی هستید و انجمن دانشگاههای اسلامی و... اسلامی دانشگاهها‏‎ ‎‏هستید، عرض می کنم، یک جهت راجع به اینکه خود انجمنها وظایف‏‎ ‎‏اسلامی را عمل کنند. از ما نمی پذیرند که ما اسلامی هستیم مگر‏‎ ‎‏خودمان به اسلام عمل بکنیم؛ نه اینکه فقط بگوییم ما اسلامی هستیم.‏‎ ‎‏چنانچه جمهوری اسلامی از ما پذیرفته نیست، مگر اینکه محتوایش‏‎ ‎‏هم اسلامی باشد. ما همین بگوییم ما در یک مملکتی هستیم که‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی است، لکن هر جایش دست بگذاریم اسلامی نباشد،‏‎ ‎‏این پذیرفته نیست. این یک لفظ بی معناست. همین طور انجمنها، هر‏‎ ‎‏جا که باشد. خوب، الآن انجمنهای اسلامی زیاد است، هم انجمنهای‏‎ ‎‏اسلامی در دانشگاهها زیاد است و هم جاهای دیگر، شاید در بسیاری از‏‎ ‎‏ادارات هم انجمن اسلامی دارند، اوّل وظیفه این است که این اشخاصی‏‎ ‎‏که انجمن اسلامی را تشکیل می دهند خودشان راهشان همان راه‏‎ ‎
‎[[page 290]]‎‏  اسلام باشد، عملشان عمل اسلامی باشد، اخلاقشان اخلاق اسلامی‏‎ ‎‏باشد، خودشان را ساخته باشند و بسازند، اگر ساخته هستند ـ که‏‎ ‎‏ان شاءالله موفق بشوند که ساخته تر بشوند ـ و اگر ساخته نیستند، جدّیت‏‎ ‎‏کنند که خودشان را بسازند؛ یعنی همه چیزشان را تطبیق بدهند با‏‎ ‎‏احکام اسلام و بینش از احکام اسلام، به همۀ ابعادش هم، تا آن حدودی‏‎ ‎‏که برایشان ممکن است پیدا بکنند؛ اسلام برای چه آمده است، چه‏‎ ‎‏می خواهد بگوید، این چه جور مکتبی هست، تمییز بدهند بین مکتب‏‎ ‎‏اسلام با سایر مکتبهایی که ادعاها را دارند و واقعیتها را ندارند. آن وقت‏‎ ‎‏مشغول فعالیت بشوند.‏

‏     و فعالیتهای اسلامی در دانشگاهها، که از سایر جاها حساستر است،‏‎ ‎‏یعنی از دانشگاهها باید انسانها درست بشوند و بعد هم مقدَّرات مملکت‏‎ ‎‏ما به دست همینهاست که از دانشگاهها بیرون می آیند و چنانچه‏‎ ‎‏می دانید چون مقدَّرات مملکت دست جوانهایی است که بعد از ‏‏[‏‏آنکه از‏‏]‏‎ ‎‏دانشگاه که بیرون آمدند دیگر مشغول فعالیت می شوند و مملکت دست‏‎ ‎‏اینهاست، از این جهت است که آنهایی که می خواهند مملکت ما به یک‏‎ ‎‏سر و سامانی نرسد روی دانشگاه حساسیت دارند و دانشگاه را‏‎ ‎‏نمی خواهند که یک دانشگاه مفید برای جامعۀ مملکت ما باشد. این یک‏‎ ‎‏مطلبی است که باید خیلی با هوشیاری در آن دقت بشود که مبادا ما‏‎ ‎‏بگوییم انجمن اسلامی و کذا و رخنه کنند در ما و همین انجمن اسلامی‏‎ ‎‏را به اسم انجمن اسلامی منحرفش کنند. اینها یک شیاطینی هستند؛‏‎ ‎‏یعنی خارجیها، آنهایی که می خواهند که همه چیز ما را ببرند و‏‎ ‎‏دانشگاهی نباشد تا بتوانند مقابلشان بایستد، دانشگاه روحانی نباشد تا‏‎ ‎‏بتواند مقابلشان بایستد ـ آنها ممکن است در همین انجمنهای اسلامی‏‎ ‎‏هم عمّالشان رخنه بکنند و منحرف بکنند؛ با اسم اسلام، مسائلی دیگر‏‎ ‎‏را پیش بیاورند. باید خیلی از کسانی که در این انجمنها وارد هستند‏‎ ‎
‎[[page 291]]‎‏  هوشیار باشند که دیگران نفوذ نکنند و آنها متحرک به حرکت دیگران‏‎ ‎‏نباشند. در خیلی از جاها همین طور دارد می شود و شده است و سابقاً‏‎ ‎‏هم بوده است که با همان اسم اسلام و با اسم قرآن و امثال ذلک،‏‎ ‎‏چیزهایی که مربوط به اسلام نبوده بلکه برخلاف مسیر اسلام بوده‏‎ ‎‏است؛ تحویل جامعه می دادند.‏

‏     این یک مسأله ای است که تا این را با تمام قوا و تمام هوشیاری‏‎ ‎‏خودتان در مسائلی که می خواهید طرح بکنید، درست مطالعه نکنید و‏‎ ‎‏رسیدگی نکنید و افرادی که به شما می خواهند متصل بشوند درست‏‎ ‎‏شناسایی نکنید و ندانید چه جوری است سابقه اش را تا ندانید، افراد را‏‎ ‎‏باید خیلی در آن دقت بکنید، چه بسا افرادی هستند که اینها به حسب‏‎ ‎‏ظواهرشان و بر حسب ادعاهایشان از شما بیشتر ادّعای مسلمانی‏‎ ‎‏می کنند و از شما هم بیشتر فرض کنید آدابش را به جا می آورند، لکن‏‎ ‎‏وقتی به حالشان مطالعه می کنید می بینید که رَویّه شان با رَویّۀ شما‏‎ ‎‏فرق دارد؛ آن اسلامی که آنها می گویند، غیر از این اسلامی است که‏‎ ‎‏اسلام می گوید، در بین اینها هست یک همچو اشخاصی. و لهذا این‏‎ ‎‏اشخاصی را که می خواهید در انجمن خودتان وارد کنید اشخاصی باشند‏‎ ‎‏که بشناسید آنها را؛ سوابقشان را مطّلع باشید چه جور اشخاصی‏‎ ‎‏هستند، چه رَویّه ای دارند، چه مقاصدی دارند، تا آن وقت بتوانید یک‏‎ ‎‏انجمن اسلامی که حقیقتاً اسلامی باشد و به دردخور جامعۀ ما و مُهَذِّبِ‏‎ ‎‏دانشگاه و اینها باشد، البته کار مشکل است؛ در تمام دانشگاههای ایران‏‎ ‎‏بخواهد یک همچو کاری انجام بگیرد، انجام گرفتنش مشکل است لکن‏‎ ‎‏مشکلات را باید تحمل کرد. کسانی که بخواهند یک کاری انجام بدهند،‏‎ ‎‏یک کار مثبتی انجام بدهند، یک خدمتی بکنند، آن هم یک همچو‏‎ ‎‏خدمت ارزندۀ بزرگی بخواهند بکنند، بخواهند در سرتاسر کشور‏‎ ‎‏دانشگاههایش را اصلاح بکنند، از افراد فاسد تصفیه بکنند، کار مشکل‏‎ ‎
‎[[page 292]]‎‏  است لکن چون یک کار بسیار ارزنده ای است؛ مشکلات باید تحمل بشود.‏

‏     ‏‏همیشه کارهای ارزنده اشکالاتش شاید بیشتر باشد از کارهای دیگر.‏‎ ‎‏از این جهت باید توجه به این معنا باشد که سفارش ‏‏[‏‏می کنم‏‏]‏‏ به همۀ‏‎ ‎‏انجمنهای اسلامی که در سرتاسر کشور هست و می خواهند شروع به‏‎ ‎‏فعالیت بکنند و چند روز دیگر هم اوّل باز شدن دانشگاهها هست، باید‏‎ ‎‏این توجهات باشد: اولاً خود افراد، افراد متعهد باشند؛ افراد صددرصد‏‎ ‎‏اسلامی باشند، مواظب کارهای خودشان و اعمال خودشان باشند، بهانه‏‎ ‎‏دست آنها ندهند که تویی که ادعا می کنی اسلامی هست مثلاً اعمالت‏‎ ‎‏اسلامی نیست؛ اخلاقت اسلامی نیست. اول باید انسان از خودش شروع‏‎ ‎‏کند، کسی که می خواهد یک جامعه ای را تهذیب کند تا خودش مُهَذَّب‏‎ ‎‏نباشد نمی تواند. گروهی هم که می خواهند یک مرکزی را مُهَذَّب کنند و‏‎ ‎‏اسلامی کنند تا خودشان ابتدائاً مهیّای برای این کار نشده باشند و ابتدائاً‏‎ ‎‏خودشان را اصلاح نکرده باشند، نمی توانند دیگران را اصلاح بکنند.‏‎ ‎‏آدمی که خودش مرتکب مثلاً مسائلی است که برخلاف اسلام است‏‎ ‎‏نمی تواند به دیگری بگوید تو برو این کار را انجام بده. خوب، حرف این‏‎ ‎‏است که تو خودت چرا نمی کنی؟ و آنکه مهم است همین قضیه ای است‏‎ ‎‏که عرض کردم که ممکن است در بین این انجمنها یک اشخاص با صورت‏‎ ‎‏اسلامی و با جهات اسلامی وارد بشوند، لکن مسیرشان مسیر شما‏‎ ‎‏نباشد؛ بخواهند منحرف کنند و آن وقت کم کم آنها انحراف را از‏‎ ‎‏خودشان سرایت به بعضی بدهند و باز در مقابل شما یک گروهی درست‏‎ ‎‏کنند که شما می خواهید اسلام را درست کنید، آنها با اسم اسلام و‏‎ ‎‏صورت اسلام می خواهند یک چیز دیگر را درست کنند و این نمی شود‏‎ ‎‏الاّ اینکه شناسایی بشوند. افرادی که در انجمنها وارد می شوند، معلوم‏‎ ‎‏باشد کی هست این، سوابقش چه بوده، پدر و مادرش چه کسی است،‏‎ ‎‏کجا زندگی کرده، تحصیلاتش چه هست، چه رشته هایی دارد، اینها همه‏‎ ‎
‎[[page 293]]‎

‏  بررسی بشود، مطالعه بشود تا آن وقت یک انجمن مُهَذَّبی باشد و بتواند‏‎ ‎‏کار مثبت، کار اسلامی مثبت؛ کاری که به درد مملکتتان بخورد انجام‏‎ ‎‏بدهد.(383)‏

29 / 6 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

شروع اصلاح از خود اعضای انجمن اسلامی

‏اگر آن کسی که می خواهد مربی یک جامعه ای باشد، مربی یک‏‎ ‎‏دستگاهی باشد، اینها را به اسلام دعوت کند، اولش باید خودش را‏‎ ‎‏اسلامی کند و خودش را، باطن خودش را دعوت به اسلام بکند. اسلامی‏‎ ‎‏بکند تا دیگران را بتواند اسلامی کند. اگر خودش را اسلامی نکند‏‎ ‎‏نمی تواند دیگران را اسلامی کند. معلمین آموزش و پرورش اگر‏‎ ‎‏خودشان یک پرورش صحیح نداشته باشند و یک تعلیم صحیح،‏‎ ‎‏نمی توانند جوانها را تعلیم کنند و آموزش بدهند و پرورش بدهند. مبدأ‏‎ ‎‏هر امری از خود آدم شروع می شود. پیغمبر هم وقتی که تشریف آوردند،‏‎ ‎‏از خودشان، خودشان کامل بودند، از منزل خودشان شروع کردند.‏‎ ‎‏حضرت خدیجه را دعوت کردند، او هم قبول کرد. امیر المؤمنین ـ سلام‏‎ ‎‏الله علیه ـ بچه بود آن وقت، دعوت را قبول کرد. قوم و خویشهای‏‎ ‎‏خودشان را جمع کردند و فرمودند که یک همچو مسأله ای است. یک‏‎ ‎‏دسته ای قبول کردند، یک دسته ای قبول نکردند. از خودش انسان باید‏‎ ‎‏شروع کند. منی که می خواهم بگویم شما فلان کار را نکنید، فلان کار را‏‎ ‎‏نکنید، اگر خودم فاسد باشم، این حرفم هیچ تأثیری هم ندارد. شمایی‏‎ ‎‏که انجمن اسلامی دارید، و هرکس که انجمنهای اسلامی را تأسیس‏‎ ‎‏کرده است، ان شاءالله خداوند همه را حفظ کند، لکن توجه داشته باشید‏‎ ‎‏که از خودتان شروع کنید. و این انجمن یک انجمنی باشد به همه معنا‏‎ ‎‏اسلامی، اخلاقْ اسلامی، عقایدْ اسلامی، اعمالْ اسلامی، یعنی تزکیه‏‎ ‎
‎[[page 294]]‎

‏  شده باشد و کتاب و حکمت را هم تعلیم دیده باشد نه به آن معنای مرتبۀ‏‎ ‎‏عالی اش، به همان مقداری که کتاب دعوت می کند که آنچه صلاح‏‎ ‎‏شماست، و منع می کند از آنچه بر خلاف مصلحت شماست. شما آقایان‏‎ ‎‏اول باید خودتان را اصلاح کنید، و امید است که اصلاح بکنید. و همه مان‏‎ ‎‏در این صدد باشیم تا بتوانید جامعه را اصلاح بکنید.(384)‏

10 / 4 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

دو تکلیف اساسی انجمنهای اسلامی

‏من نسبت به انجمنهای اسلامی همۀ کشور، اعم از انجمنهای اسلامی‏‎ ‎‏دبیرستانهای سراسر کشور یا سایر انجمنهای اسلامی، که در همه جا‏‎ ‎‏بحمدالله تحقق پیدا کرده است، چند کلمه ای صحبت دارم. ‏

‏     یکی اینکه این نامگذاری که «انجمن اسلامی» در هر جا باشد، این‏‎ ‎‏یک تعهدی است از طرف انجمنها نسبت به اسلام و آن تعهدِ اسلامی‏‎ ‎‏بودن و اسلامی کردن است. فقط اسم نیست که گروهی دور هم جمع‏‎ ‎‏بشوند و اسم خودشان را انجمن اسلامی بگذارند. این یک تعهد است که‏‎ ‎‏شما برای خاطر اسلام، در سرتاسر کشور و در تمام جاهایی که در آنجا از‏‎ ‎‏اسلام هست همه چیز، شما متعهدید که اسلامی باشید و اسلام را در‏‎ ‎‏آنجاها که هستید پیاده کنید. پس شما دو تعهد دارید: یکی اسلامی‏‎ ‎‏بودن خودتان، یکی اسلامی کردن آنجایی که این انجمنها در آنجا‏‎ ‎‏هست.‏

‏     راجع به اسلامی کردن خودتان دو تا مطلب هست: یکی اینکه توجه‏‎ ‎‏به این معنا باشد که در این انجمنها اشخاص منحرف، غیر متعهد به‏‎ ‎‏اسلام، بلکه دشمن اسلام، نباشد. آنهایی که نمی خواهند اسلام در این‏‎ ‎‏کشور تحقق پیدا بکند و از اسلام سیلی خورده اند در همه جاهایی که با‏‎ ‎‏اسم اسلام یک انجمنی هست، یک مساجدی هست و جاهای دیگر،‏‎ ‎
‎[[page 295]]‎‏  اینها کوشش دارند که در آنجاها نفوذ کنند. تکلیف انجمنهای اسلامی،‏‎ ‎‏چه در مدارس و چه در سایر جاهای کشور، که بحمدالله همه جا هست،‏‎ ‎‏تکلیف اولی این است که اشخاصی که در این انجمنها وارد می شوند‏‎ ‎‏شناسایی شده باشد؛ سابقۀ قبل از انقلابشان و در انقلاب چه کردند و‏‎ ‎‏چه بودند و قبل از انقلاب اینها داخل چه امری بودند و چه کارهایی‏‎ ‎‏می کردند، خانواده های اینها خانواده های متعهد به اسلام است؟ خود‏‎ ‎‏این فرد قبل از انقلاب متعهد به اسلام بوده است و بعد از انقلاب هم به‏‎ ‎‏همان حال باقی مانده است، یا نه؟ ممکن است که یک اکثریتی از این‏‎ ‎‏انجمنها اشخاص متعهد، سالم، مؤمن به انقلاب و مؤمن به اسلام باشند،‏‎ ‎‏لکن اگر یک اقلیت، ولو دو نفر هم در بین انجمنها، هر انجمنی، منحرف‏‎ ‎‏باشد، یک وقت می بینید که همان دو نفر منحرف، انجمن اسلامی را به‏‎ ‎‏انحراف می کشند و انجمن اسلامی آنجایی را که می خواهد اسلامی‏‎ ‎‏بکند رو به انحراف می برد. این یکی از مهمات انجمنهای اسلامی است.‏‎ ‎‏شاید مکرر این مطلب به من گفته شده است که در انجمنهای اسلامی‏‎ ‎‏اشخاصی هستند که اسلامی نیستند، اشخاصی هستند که به اسم‏‎ ‎‏اسلام و صورت اسلام در این انجمنها آمدند و می خواهند انحراف ایجاد‏‎ ‎‏کنند. این یکی از وظایف انجمنهاست که باید توجه داشته باشند این‏‎ ‎‏اشخاصی که در این انجمنها وارد می شوند چه جور اشخاصی هستند؛‏‎ ‎‏سوابقشان را، لواحقشان را، خانواده شان را، باید بررسی بکنید و آن وقت‏‎ ‎‏فرد را بپذیرید. اینطور نباشد که شما بدون توجه، یک وقت اشخاصی که‏‎ ‎‏انحراف دارند، اشخاصی که تعهد به اسلام ندارند، اشخاصی که با اسلام‏‎ ‎‏دشمن هستند، مخالف هستند، اینها وارد بشوند و ـ خدای نخواسته ‏‎ ‎‏اصل انجمن اسلامی را به فساد بکشند و اصل آن ارگانی که این انجمنها‏‎ ‎‏برای اصلاح آنها تحقق پیدا کرده است. یک وقت رو به فساد برود. این‏‎ ‎‏یکی از تکالیف شماهاست، که همۀ آنهایی که انجمنهای اسلامی را به‏‎ ‎
‎[[page 296]]‎

‏  وجود می آورند، این را باید بسیار توجه به آن بکنند.‏

‏     یک جهت دیگر، راجع به اسلامی بودن خود این انجمنهاست. اسلام‏‎ ‎‏ابعاد مختلفی دارد که اگر یک نفر یا یک جمع بخواهند واقعاً، مسلم‏‎ ‎‏باشند، باید تمام ابعاد را در نظر بگیرند. یک بعد اسلام بعد عقاید است،‏‎ ‎‏عقاید اسلامی. باید انجمنهای اسلامی عقاید اسلامی را داشته باشند.‏‎ ‎‏اینطور نباشد که یک فرد یا افرادی پایبند به عقاید اسلامی نباشند و‏‎ ‎‏انجمن اسلامی درست کرده باشند. اگر معتقد به تمام اصول اسلام‏‎ ‎‏نباشند، اینها نمی توانند انجمن اسلامی تشکیل بدهند، یا اسلام را‏‎ ‎‏بخواهند پیاده بکنند.‏

‏     و یک بعد دیگر اخلاق اسلامی است. چه بسا اشخاصی عقاید‏‎ ‎‏اسلامی را به حسب واقع هم تا حدودی دارند، لکن اخلاق اسلامی را‏‎ ‎‏ندارند.(385)‏

11 / 1 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

مسئولیت انجمن اسلامی

‏اگر ـ خدای نخواسته ـ انحرافی در شما باشد، یا بگذارید انحرافی در‏‎ ‎‏انجمنها باشد، یا بگذارید انحرافی در تعلیماتی که می خواهد بشود،‏‎ ‎‏انجام بشود، بشود، شما به واسطۀ همین اسمی که روی خودتان‏‎ ‎‏گذاشتید مسئول هستید؛ سؤال می شود که تو که گفتی من داخل‏‎ ‎‏انجمن اسلامی هستم، چرا خودت اسلامی نبودی. و چرا بچه هایی که با‏‎ ‎‏تربیت معلمینی که شما بودید تربیت شدند، اسلامی نشدند و چرا‏‎ ‎‏انحراف در این انجمنهای اسلامی بوده است.(386)‏

11 / 1 / 60

*  *  *


[[page 297]]

دقت کافی در عضوگیری

‏شمایی‏‎[7]‎‏ هم که در سرتاسر کشور خودتان و رفقایتان انجمنهای اسلامی‏‎ ‎‏تشکیل دادید، اینطور نبود که یک کسانی آن بالا بنشینند و بگویند که‏‎ ‎‏انجمن اسلامی درست کنید. خودتان احتیاج دیدید که باید یک کشوری‏‎ ‎‏که اسلامی است، همه چیزش اسلامی باشد، این احتیاجی که شما‏‎ ‎‏دیدید اسباب این شد که همان طوری که پاسدارها مملکت را محتاج‏‎ ‎‏می دانستند به اینکه باید حفظ بشود، مشغول شدند، شما هم گفتید که‏‎ ‎‏باید چهرۀ اسلام حفظ بشود و در همه جا این معنا را قیام بر آن کردید.‏

‏     لکن باید این مطلب را انجمنهای اسلامی سرتاسر کشور بدانند که با‏‎ ‎‏این انجمنهای اسلامی، اشخاصی هستند که دشمن اند و با صورت‏‎ ‎‏دوست در بین شما وارد می شوند و می خواهند که انجمنهای اسلامی‏‎ ‎‏شما را به فساد بکشند. باید هر یک از شما توجه به این معنا داشته باشید‏‎ ‎‏که اینهایی که در انجمن اسلامی می خواهند وارد بشوند و فعالیت‏‎ ‎‏بکنند، زندگی قبل از انقلابشان چه بوده، یک ساواکی نباشد که حالا‏‎ ‎‏آمده باشد یک تسبیحی دستش گرفته باشد و یک ریشی گذاشته باشد‏‎ ‎‏و شما را بخواهد بازی بدهد، ببینید قبلاً این چکاره بوده، خانواده اش چه‏‎ ‎‏خانواده ای است، خودش چه بوده است، تحصیلاتش کجا بوده؛ و چه‏‎ ‎‏بوده است فکرش، چه جور فکری بوده است. اینها را باید از قبل از‏‎ ‎‏انقلابشان ما شناسایی بکنیم. زمان انقلاب همه انقلابی هستند. الان از‏‎ ‎‏اشخاصی که ـ فرض کنید ـ در ساواک بودند الان هم اینها می گویند که ما‏‎ ‎‏آن وقت هم مخالف بودیم با رژیم! حالا همه اظهار مخالفت با رژیم سابق‏‎ ‎‏می کنند، لکن عده ایشان هستند که نوکر همانها هستند و چشمشان را‏‎ ‎‏دوخته اند به اینکه دوباره آن آمال و آرزوهایی که داشتند، دوباره برگردد‏‎ ‎‏به حال خودش و این خیال خام را در سر خودشان می پزند و وارد‏‎ ‎‏می شوند در این ارگانهایی که جوانهای عزیز ما، متعهد ما، دارند خدمت‏‎ ‎
‎[[page 298]]‎‏  می کنند و تشکیل دادند. اینها ممکن است که در اینها وارد بشوند و بدون‏‎ ‎‏اینکه شماها توجه بکنید، یک وقت توجه بکنید به اینکه به فساد کشیده‏‎ ‎‏شده این انجمن. انجمن اسلامی باید از افرادی باشد که خانواده اش‏‎ ‎‏مسلم؛ خودش مسلم، زمان قبل از انقلابش آدم متعهد مسلم، بعد از‏‎ ‎‏انقلابش اینطور، یک همچو افرادی باید باشند، نه اینکه هر کس آمد‏‎ ‎‏خواست وارد بشود و یک قدری هم ـ فرض کنید ـ که اظهار انقلابی بودن‏‎ ‎‏کرد و اظهار اسلام کرد، شما بازی بخورید. باید با دقت افراد را بررسی‏‎ ‎‏کنید که مبادا ـ خدای نخواسته در بین شما اشخاصی باشند که انجمن‏‎ ‎‏اسلامی را به تباهی بکشند و دنبال او صورت اسلام را در دنیا مشوّه کنند.‏‎ ‎‏این یک تکلیف شرعی ـ الهی است برای همۀ این ارگانهایی که یا به‏‎ ‎‏عنوان «انجمن اسلامی» یا به عنوان «کمیته» یا به عنوان «جهاد‏‎ ‎‏سازندگی». همۀ اینها خدمتگزار هستند و به عنوان خدمتگزاری در این‏‎ ‎‏کشور دارند خدمت می کنند، برای اینکه کشور را از خودشان می دانند،‏‎ ‎‏لکن توجه به این معنا لازم است که افراد انتخاب بشوند، خصوصاً، در‏‎ ‎‏انجمنهای اسلامی که اسم اسلام و انجمن اسلامی روی آن گذاشته شده‏‎ ‎‏است. باید درست، با کمال دقت، ملاحظه بشود و اگر فردی یا افرادی را‏‎ ‎‏دیدند که سوابق این، آن سوابقی که باید باشد نیست، آنها را وارد نکنند‏‎ ‎‏در این انجمنها، نه اینکه آنها را از جامعه طرد بکنند؛ کارهای دیگری‏‎ ‎‏جامعه دارد، بروند کارهای دیگر را انجام بدهند. لکن انجمن اسلامی که‏‎ ‎‏می خواهد بلندگوی اسلام باشد و می خواهد در هر جا اسلام را پیاده کند‏‎ ‎‏به افرادی که سابقاً، سوابقشان اسلامی نبوده، اطمینان نمی توانید شما‏‎ ‎‏بکنید. ‏

‏     بنابراین، یکی از وظایف شما انتخاب افراد است؛ افراد مؤمن قبل از‏‎ ‎‏انقلاب و در زمان انقلاب، خانواده چه خانواده ای بوده و امثال ذلک. یکی‏‎ ‎‏هم قضیۀ عهده داری شماست یک همچو محلی را، که در هر جا‏‎ ‎
‎[[page 299]]‎

‏  می گویید ما انجمن اسلامی داریم، این یک مسأله ای است که یک‏‎ ‎‏عهده داری بر انسان تحمیل می شود. انسان وقتی که ادعا کرد که من‏‎ ‎‏مسلمانم، این عهده دار کأنّه پیمانی است بین او و خدای تبارک و تعالی‏‎ ‎‏که به اسلام عمل کند و به اسلام معتقد باشد. شمایی که الآن می گویید‏‎ ‎‏ما «انجمن اسلامی» هستیم، انجمن اسلامی معلمین، انجمن اسلامی‏‎ ‎‏ارتش، انجمن اسلامی فلان اداره، فلان کارخانه، باید خودتان توجه به‏‎ ‎‏این معنا بکنید که مبادا ـ خدای نخواسته ـ از افراد جوانی که تجربه شان‏‎ ‎‏کم است از اینها یک وقت یک حرکاتی صادر بشود، یک چیزهایی واقع‏‎ ‎‏بشود که برخلاف مقاصد اسلام باشد. انجمن اسلامی در همه جا خوب‏‎ ‎‏است، لکن نه به این معنا که در هر جا که رفتند، بخواهند قدرت به دست‏‎ ‎‏بگیرند؛ به این معنا که هر جا رفتند بخواهند ارشاد بکنند مردم را. یک‏‎ ‎‏مدرسه باشد، در یک جایی که ـ فرض بفرمایید ـ پیشتر نبوده است. این‏‎ ‎‏شمایی که انجمن اسلامی معلمین هستید باید معلمین را ارشاد بکنید‏‎ ‎‏به اینکه راه و روش باید چه باشد. آنهایی که انجمن اسلامی در ارتش‏‎ ‎‏هستند، آنها هم تبلیغ باید بکنند، ارشاد باید بکنند، اما دخالت نظامی‏‎ ‎‏نباید بکنند.(387)‏

7 / 2 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تزریق خودیابی و خودباوری در دانشگاهها

‏ما با تخصص مخالف نیستیم، انجمنهای اسلامی هم همین طور. کدام‏‎ ‎‏انجمن اسلامی می تواند با تخصص مخالف باشد؟ کدام انجمن اسلامی‏‎ ‎‏نمی خواهد که تمام جوانهای ما در رشته های مختلف متخصص باشندو‏‎ ‎‏خودکفا باشند؟ همه می خواهند، لکن دانشگاههای زمان سابق را‏‎ ‎‏دیدید که ما بعد از چندین سال، سالهای طولانی، که دانشگاه داشتیم،‏‎ ‎‏آن وقت یک کسی که به عنوان رئیس مملکت خودش را جا زده بود، آن‏‎ ‎
‎[[page 300]]‎

‏  شاه مخلوع، برای آپاندیس یکی از بستگان خودش از خارج آدم آورد و‏‎ ‎‏طبیب آورد که عمل کند! برای اینکه او در مغز پوکش می دانست این‏‎ ‎‏معنا را که جوری این ایران را وابسته کرده که خودشان از عهدۀ این معنا‏‎ ‎‏برنمی آیند و اگر برآیند هم، باید کاری کرد که به همۀ ملتها فهماند که ما‏‎ ‎‏هیچ نیستیم. ما حتی عمل آپاندیس هم بعد از مدتها دانشگاه ‏‏[‏‏داشتن‏‏]‏‎ ‎‏نمی توانیم انجام بدهیم! ما می خواهیم این فکر را از توی کله ها بیرون‏‎ ‎‏کنیم. انجمن اسلامی باید در صدد این معنا باشند که این فکر را از اذهان‏‎ ‎‏بیرون کنند و خودشان را بیابند، بعد ازاینکه قرنها تقریباً، خودشان را گم‏‎ ‎‏کرده بودند. ما می خواهیم طوری باشد و افرادی تربیت بشود ‏‏[‏‏مانند ابن‏‎ ‎‏سینا‏‏]‏‏ که کتاب قانون او‏‎[8]‎‏ در اروپا الان هم مورد استفاده است، نه اینکه‏‎ ‎‏اشخاصی باشند که الفبای مسائل اسلامی را نمی دانند و تا صحبت‏‎ ‎‏می شود می گویند اسلام نمی تواند.(388)‏

4 / 3 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ممانعت از نفوذ منحرفین در انجمنهای اسلامی

‏راجع به انجمنهای اسلامی هم من یک تذکری که دایماً داده ام، لازم‏‎ ‎‏است باز هم بدهم و آن این است که چشم و گوش خودتان را باز کنید که‏‎ ‎‏در انجمنهای اسلامی هم ممکن است که از این غربزده ها و شرق زده ها‏‎ ‎‏وارد بشوند و به شما بگویند، اینطور ارائه بدهند که ما صد درصد اسلامی‏‎ ‎‏هستیم و شرقی و غربی نیستیم؛ در صورتی که شرقی باشند یا غربی‏‎ ‎‏باشند. باید شما توجه بکنید که انجمنهای اسلامی طوری باشند،‏‎ ‎‏اشخاصی باشند، که آزمایش شده باشند، سوابق آنها معلوم باشد،‏‎ ‎‏کارهایی که قبل از انقلاب می کردند معلوم باشد، کارهایی که بعد از‏‎ ‎‏انقلاب کرده اند معلوم باشد که ـ خدای نخواسته ـ در انجمنهای اسلامی‏‎ ‎
‎[[page 301]]‎‏  یک وقت یک وضعی پیش نیاید که توجه شما سلب بشود از واقعیت و‏‎ ‎‏یک وقت ببینید که انجمن اسلامی هم گرایش پیدا کرده است به شرق یا‏‎ ‎‏گرایش پیدا کرده است به غرب. در همۀ انجمنهای اسلامی این سفارش‏‎ ‎‏را من کرده ام مکرر. و در انجمنهای اسلامی دانشگاهها، علم و صنعت،‏‎ ‎‏اهمیتش از همه جا بیشتر است و باید با تمام قدرت، با تمام توجه و با‏‎ ‎‏تمام بررسی، این معنا را شما پیگیر باشید که در انجمنهای اسلامی‏‎ ‎‏شما، اشخاص منحرف نباشد و بدانید که امروز چون نمی توانند به اسم‏‎ ‎‏غیر اسلام یک مسأله ای را عنوان کنند، با اسم اسلام درست می کنند.‏‎ ‎‏همان منحرفین هم با اسم اسلام می خواهند مسائل خودشان را پخش‏‎ ‎‏کنند. همان اشخاصی هم که اسلام را سد راه خودشان می دانند و با‏‎ ‎‏اسلام صد در صد مخالف هستند با اسم اسلام وارد میدان می شوند، نه‏‎ ‎‏اینکه وارد بشوند و بگویند ما مسلمان نیستیم، نه، خطر آنها خیلی زیاد‏‎ ‎‏نیست. خطر آنهایی که با اسم اسلام در ادارات، در دانشگاه، در سایر‏‎ ‎‏ارگانهای دیگر، با اسم اسلام وارد می شوند و به اسلام اعتقاد ندارند‏‎ ‎‏بیشتر از خطر آنهایی است که اسلام را می گویند ما قبول نداریم و‏‎ ‎‏چهره شان واضح است؛ مردم از آنها احتراز می کنند و آنها نمی توانند یک‏‎ ‎‏خطر مهمی داشته باشند. باید انجمنهای اسلامی و خصوصاً، انجمنهای‏‎ ‎‏اسلامی دانشگاهها، توجه به این معنا را داشته باشند.(389)‏

4 / 3 / 60

*  *  *

 

 

دانشجویان مسلمان، رهبران آینده

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

‏انجمن اسلامی دانشجویان در امریکا و کانادا ‏

‏     خواهران و برادران عزیز، پیام سرتاسر تعهد به اسلام و ارزشهای‏‎ ‎‏انسانی شما واصل شد. از سوابق فعالیت و زحمات شما عزیزان آگاهی‏‎ ‎
‎[[page 302]]‎

‏  دارم و تشکر و تقدیر خود را به شما تقدیم می کنم.‏

‏     جوانان متعهد در طول تاریخ و خصوص دانشجویان مسلمان در‏‎ ‎‏نسل حاضر و در نسلهای آینده سرمایه های امیدبخش اسلام و‏‎ ‎‏کشورهای اسلامی هستند. اینانند که با تعهد و سلاح و استقامت و‏‎ ‎‏پایداری می توانند کشتی نجات امت اسلامی و کشورهای خود باشند. و‏‎ ‎‏این عزیزانند که استقلال و آزادی و ترقی و تعالی ملتها مرهون زحمات‏‎ ‎‏آنان است. و اینانند که هدف اصلی استعمار و استثمارگران جهانند و هر‏‎ ‎‏قطبی در صدد صید آنان است؛ و با صید آنان است که ملتها و کشورها به‏‎ ‎‏تباهی و استضعاف کشیده می شوند.‏

‏     ‏‏و اکنون ای جوانان عزیز، و ای دانشجویان و دانشمندان، و ای امید‏‎ ‎‏امروز و فرداهای امت و اسلام، امانت بزرگ استقلال و آزادی که از دام دو‏‎ ‎‏قطب شرق و غرب با مجاهدت و فداکاری ملت عظیم الشأن ایران به‏‎ ‎‏دست آمده است، به شما عزیزان سپرده شده و مسئولیت بزرگی به‏‎ ‎‏عهدۀ همه گذاشته است. همۀ ملت و خصوص دانشجویان مسلمان که‏‎ ‎‏رهبران آینده هستند، مسئول نگهبانی از این امانت بزرگ الهی‏‎ ‎‏می باشند.‏

‏     مخالفان جمهوری اسلامی و ما و شما در داخل و خارج، دو قطب‏‎ ‎‏ابرقدرت جهانخوار و جوانان به صید کشیده شدۀ آنان، است. دشمنهای‏‎ ‎‏بزرگ اسلام و مسلمانان با صیدهای خودشان و بازیخوردگان مکتبشان‏‎ ‎‏شما را در خارج، و کشور شما را در داخل مورد هجوم تبلیغاتی وسیع و‏‎ ‎‏تسلیحاتی قرار داده و می دهند. ما در اینجا و شما در خارج باید کوشش‏‎ ‎‏کنیم و جوانان گول خوردۀ خود را از دام این صیادان شیاد رهایی‏‎ ‎‏بخشیم. این نوجوانان بی خبر از دامهای گستردۀ بازیگران و‏‎ ‎‏سیاستبازان، آنچنان چشم و گوش بسته تسلیم آنان شده اند که تمام‏‎ ‎‏دروغها و تهمتهای آنان را به مقامات جمهوری اسلامی و به پاسداران‏‎ ‎
‎[[page 303]]‎‏  انقلاب و به مسلمانان جانباز در راه اسلام و کشور، بی چون و چرا پذیرفته‏‎ ‎‏و خود را در راه سران دغلکار خود که با تباهی آنان برای خود و مطامع‏‎ ‎‏غیرانسانی خود بهره می گیرند، فدا می کنند و چشم و گوش بسته، خون‏‎ ‎‏ملت دلاور و شجاع را در راه سران از خدا بی خبر و در نتیجه برای‏‎ ‎‏امریکای جنایتکار نثار می کنند.‏

‏     شما جوانان عزیز هوشیار با دوستان داخل کشور خود دست به‏‎ ‎‏دست هم دهید و این نوباوگان بی خبر را ارشاد و از دام صیادان شیاد‏‎ ‎‏برهانید. و از وظایف دینی و ملی ما و شماست که تبلیغات بوقهای‏‎ ‎‏امریکایی و صهیونیستی را که با پخش دروغ و افترا می خواهند‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی را لکه دار کرده و به انزوا بکشند خنثی کنیم و از‏‎ ‎‏جنایات شایعه سازان تا حد ممکن پرده برداریم و به ملت محروم خود‏‎ ‎‏که جرمی جز گرایش به اسلام و ارادۀ استقلال و آزادی ندارند، با تمام‏‎ ‎‏توان کمک کنیم، و مطمئن باشیم که ملت بزرگ ایران راه خود را که‏‎ ‎‏همان صراط مستقیم انسانی است یافته و در تمام ابعاد با آگاهی کامل در‏‎ ‎‏صحنه حاضر است و اجازۀ برگشت قوای کفر را به کشور خود نمی دهد و‏‎ ‎‏با چنگ و دندان از اسلام عزیز و کشور خود دفاع می کند؛ و بحمد الله و با‏‎ ‎‏خواست خداوند قادر، جنگ افروزان را به جای خود می نشاند و‏‎ ‎‏تبهکاران وابسته را به انزوا می کشاند، و مشکلات خود را هر چه باشد با‏‎ ‎‏همت والای خود از سر راه جمهوری اسلامی بر می دارد و در جمیع‏‎ ‎‏جبهه ها پیروزمندانه به پیش می رود، و با اتکال به خدای بزرگ و اعتماد‏‎ ‎‏به نفس، از هیچ قدرتی هراس ندارد.‏

‏     انقلاب اسلامی ایران با تأیید خداوند منان در سطح جهان در حال‏‎ ‎‏گسترش است، و ان شاء الله با گسترش آن، قدرتهای شیطانی به انزوا‏‎ ‎‏کشیده خواهند شد و حکومت مستضعفان برپا و زمینه برای حکومت‏‎ ‎‏جهانی مهدی آخر الزمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشریف و ارواحنا‏‎ ‎
‎[[page 304]]‎

‏  لتراب مقدمه الفداه ـ مهیا خواهد شد.‏

‏     هان ای مستضعفان جهان، بر مستکبران آدمخوار بشورید و حق‏‎ ‎‏خود را از آنان بگیرید که خداوند با شماست و وعدۀ او تخلف ناپذیر است.‏‎ ‎‏از خداوند قادر متعال پیروزی اسلام را خواهانم.‏

‏     سلام بر شهدای راه اسلام و بر همۀ مسلمانان جهان، و درود بر‏‎ ‎‏رزمندگان عزیز ایران زمین، و سلام بر شما جوانان دانشجوی انجمن‏‎ ‎‏اسلامی در امریکا و کانادا و سایر نقاط جهان که به وظایف انسانی ـ‏‎ ‎‏اسلامی خود در مرکز حکومت طاغوت و شیطان عمل می کنید و در مهد‏‎ ‎‏قدرت آنان به خود هراسی راه نمی دهید. مرگ و نفرت بر جهانخواران‏‎ ‎‏شرق و غرب خصوصاً امریکای جنایتکار.(390)‏

12 / 8 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

دو اصل حاکم بر فعالیتهای انجمن اسلامی

‏انجمنهای اسلامی که در سرتاسر کشور هستند و بسیار ارزشمند‏‎ ‎‏هستند، لازم است دو جهت را ملاحظه کنند: یک جهت اینکه خیلی‏‎ ‎‏توجه کنند که در بین آنها افرادی نفوذ نکند از غیرمتعهدها. بدانید که اگر‏‎ ‎‏یک نفر در یک انجمن اسلامی از این اشخاص منحرف نفوذ کند، آن‏‎ ‎‏انجمن را به کجی می کشد. من این را کراراً گفتم که برای انتخاب افراد‏‎ ‎‏برای انجمنهای اسلامی باید با کمال دقت بررسی بشود؛ از تاریخ زندگی‏‎ ‎‏آنها، زندگی خانوادۀ آنها، دوستان سابق آنها، کیفیت عمل آنها در قبل از‏‎ ‎‏انقلاب و بعد از انقلاب و بعد از پیروزی، بعد از اینکه پروندۀ او بطور‏‎ ‎‏شایسته بررسی شد و او را یافتید که یک انسان کامل است، یک انسانی‏‎ ‎‏است که می خواهد به این کشور خدمت کند، به اسلام خدمت کند، او را‏‎ ‎‏انتخاب کنید. و باز یک نصیحت دیگری که به این آقایان می کنم این‏‎ ‎‏است که در عین حال که با کمال دقت باید ناظر احوال افرادی که مشغول‏‎ ‎
‎[[page 305]]‎

‏  کار در وزارتخانه ها، در ارتش، در هر جا، در ادارات هستند، لکن کار آنها‏‎ ‎‏فقط ارشاد است، و اگر ارشاد آنها به جایی نرسید، باید اطلاع بدهند به‏‎ ‎‏کسانی که در رأس واقع هستند مثل قوه قضاییه. خود آنها اگر بخواهند‏‎ ‎‏دخالت بکنند، برخلاف قانون است، برخلاف شرع است و البته نباید‏‎ ‎‏همچو کاری بکنند و نمی کنند. و اگر دیدند یکی از آنها یک همچو‏‎ ‎‏پیشنهادی کرد، بدانند که می خواهند اینها شما را به انحراف‏‎ ‎‏بکشند.(391)‏

7 / 10 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نظارت نه دخالت

‏این انجمنهای اسلامی، خود انجمن اسلامی یک چیز خوبی است،‏‎ ‎‏مطلوبی است و افرادش هم ان شاءالله ، اکثراً خوبند، لکن باید توجه‏‎ ‎‏داشته باشد این انجمنها که افرادی که در این انجمن وارد می شوند، اینها‏‎ ‎‏چه کاره هستند و وارد می شوند. یک وقت شما می بینید که انجمن‏‎ ‎‏اسلامی منحرف شده است و بدنام شده است. اگر چند جا یک‏‎ ‎‏خلافهایی را انجام بدهند تعمدی و بخواهند بدنام کنند این انجمنهای‏‎ ‎‏اسلامی را، یک وقت می بینید در سطح کشور انجنهای اسلامی را‏‎ ‎‏می گویند: بله، اشخاص مخالفی هستند اینها. باید خود اشخاصی که‏‎ ‎‏تماس دارند با افراد، در هر جا که هستند، خودشان باید دنبال این‏‎ ‎‏مطلب بروند که اصلاح  کنند قضیه را، و افراد با شناسایی، با شناسایی‏‎ ‎‏بروند. اگر فرض کنید یک انجمن اسلامی باشد که بیاید و کم کم بخواهد‏‎ ‎‏یک جایی که هست آنجا را به هم بزند، اداره ای را حیثیت اداری اش را به‏‎ ‎‏هم بزند، بدانید این «انجمن اسلامی» نیست. انجمن اسلامی باید ناظر‏‎ ‎‏به امور باشد و معین هرجا که هست، باشد. اگر چنانچه انجمن اسلامی‏‎ ‎‏ـ مثلاً، در بانک که هست ـ بخواهد افراد صالح را هی بگوید چطور و‏‎ ‎
‎[[page 306]]‎

‏  بیرون کند و افراد ناصالح وارد بکند، این انجمن اسلامی نیست.(392)‏

14 / 1 / 61

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نظارت به همه جهات دانشگاه

‏آن چیزی که من به نوع قشرهایی که ملاقات کرده ام سفارش کرده ام و‏‎ ‎‏امروز به شما جوانهای عزیز سفارش می کنم و تأکید می کنم این است که‏‎ ‎‏انجمنهای اسلامی باید توجه کنند که در بین این انجمنها از این‏‎ ‎‏منحرفین نفوذ نکنند. شما مطمئن باشید که این منحرفین و منافقین و‏‎ ‎‏آنهایی که دستشان از این کشور کوتاه شده است، با هر حیله ای که شده‏‎ ‎‏است می خواهند در همه جای کشور، خصوصاً در دانشگاه، که مرکز علم‏‎ ‎‏و مرکز همۀ جهات کمالی انسانی است، نفوذ کنند. و چه بسا اشخاصی با‏‎ ‎‏ظاهر بسیار صالح و در حضور شماها بیشتر از شماها ‏‏[‏‏در‏‏]‏‏ قید و بند‏‎ ‎‏اسلام و فریاد «وا اسلاما» می زند ‏‏[‏‏و‏‏]‏‏ ـ خدای ناخواسته ـ از منحرفین‏‎ ‎‏باشد. آنها، همانطوری که شیطان با هر صورتی درمی آید و با هر حیله ای‏‎ ‎‏انسان را منحرف می کند، اینها هم شیاطین انسی هستند که به هر‏‎ ‎‏صورتی و به هر شکلی درمی آیند و ممکن است که در بین شما ـ خدای‏‎ ‎‏نخواسته ـ یک نفوذی بکنند. و اگر ـ خدای نخواسته ـ یک همچو نفوذی‏‎ ‎‏بشود، بدانید که انحراف در پیش است؛ گرچه به کوتاه مدت نشود، در‏‎ ‎‏دراز مدت انحراف خواهد شد. و لهذا، باید سعی خودتان را، کوشش‏‎ ‎‏خودتان را در انتخاب افراد برای این انجمنها بکنید و دقت کنید که افراد،‏‎ ‎‏افرادی باشند که سابقۀ آنها و قبل از انقلاب آنها و در انقلاب ‏‏[‏‏آنها‏‏]‏‎ ‎‏درست معلوم باشد و با شناخت کامل در این انجمنها راه داده بشوند. این‏‎ ‎‏انجمنها فعالیتشان بسیار ارزش دارد، لکن یک همچو مسئولیتهایی‏‎ ‎‏دارند که مسئولیتشان هم بزرگ است. چنانچه مسئولیت توجه به همۀ‏‎ ‎‏جهات دانشگاه و نظارت به همۀ جهات دانشگاه راجع به اینکه انحرافی‏‎ ‎
‎[[page 307]]‎‏  واقع نشود، استاد منحرفی ـ خدای نخواسته ـ وارد نشود و متصدیان‏‎ ‎‏امور ـ خدای ناخواسته ـ منحرف نباشند، این هم از امور مهمی است که‏‎ ‎‏باید بسیار رویش دقت بشود. لکن توجه به این معنا که برای هر امر‏‎ ‎‏جزئی نباید شما به عنوان اینکه حزب الله هستید، برای یک امر جزئی‏‎ ‎‏افرادی ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ که صالح هستند، ولو سابق یک خطایی یا یک کاری که‏‎ ‎‏الزامی بوده است کردند، نباید کنار بگذارید. باید هر چه بکنید جاذبه‏‎ ‎‏داشته باشید و اشخاصی که اینها در حال حاضر خوب کار می کنند و‏‎ ‎‏مفید هستند، در دانشگاهها باشند و تعلیم و تربیت را بکنند، با نظارتی‏‎ ‎‏که همۀ دانشجویان در امور دارند.‏

‏     در هر صورت کار، کار مهمی است و این کار مهم مسئولیتش هم مهم‏‎ ‎‏است. و من امیدوارم که شما برادرهای عزیز و عزیزان ملت موفق بشوید‏‎ ‎‏در این کار اسلامی ـ انسانی.(393)‏

6 / 9 / 61

*  *  *

‏ ‏

‎ ‎

‎[[page 308]]‎

  • )) منظور، جیمی کارتر رئیس جمهور وقت امریکا بوده است.
  • )) اشاره به قتل عام روز 19 دی ماه 1356 که دژخیمان شاه، مردمی را که در اعتراض به مقاله توهین آمیز به امام در روزنامه اطلاعات مورخ 17 / 10 / 56 به خیابانها ریخته بودند به گلوله بستند.
  • ))       صفحه 113، پاورقی 1.
  • )) منظور، افراد عضو سازمان اطلاعات و امنیت کشور(ساواک) بوده اند.
  • )) سالروز رفراندوم فرمایشی انقلاب شاه و ملت.
  • )) اشاره به آیۀ «و من احیاها فکانّما احیا الناس جمیعاً؛ و هرکس نفسی را حیات بخشد مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده است»؛ (مائده / 32).
  • )) اعضای انجمنهای اسلامی معلمان استان مازندران.
  • ))       صفحه 212، پاورقی 1.

انتهای پیام /*