دهم: دو دست
مسأله 1 ـ در دو دست، دیۀ کامل است. و در هر یک از آن ها نصف دیه است. و فرقی بین راست و چپ نیست. و کسی که به جهت خلقت یا عارضه ای یک دست داشته باشد برای آن نصف دیه می باشد.
مسأله 2 ـ حدّ دست که در آن دیه می باشد «معصم» است، یعنی مفصلی که بین کف و ذراع می باشد؛ پس اگر یکی از آن ها از مفصل قطع شود در آن نصف دیه است. و اگر در آن انگشت ها هم باشند در این فرض، دیه ای برای انگشت ها نیست. و اگر انگشت ها به طور جدا، از کف قطع شوند پانصد دینار ـ نصف دیه ـ است.
مسأله 3 ـ در قطع کف با نبود انگشت ها، ارش است؛ خواه در خلقت بدون انگشت باشد یا به واسطۀ آفتی یا به جنایت جانی چنین باشد.
مسأله 4 ـ اگر کف دارای انگشت با زیاده ای از مچ قطع شود در دست پانصد دینار است. و همچنین است اگر آن را با مقداری از ذراع قطع نماید. پس آیا در این زیادی، حکومت است یا به حساب مساحت اعتبار می شود؟ در آن تردّد است.
مسأله 5 ـ در قطع دست از آرنج پانصد دینار است، کف داشته باشد یا نه. و از شانه همچنین است، آرنج داشته باشد یا نه. و اگر از بالای آرنج بریده شود پس در زیادی، هم
[[page 616]]احتمال حکومت است و هم احتمال حساب آن به مساحت است.
مسأله 6 ـ اگر بر یک مچ یا بر یک آرنج یا بر یک شانه دو دست داشته باشد پس در اصلی، دیۀ دست کامل است و در زیادی حکومت می باشد. و تشخیص اصلی از زیادی عرفی است یا موکول به اهل خبره است. و در صورت مشتبه بودن و عدم تمیّز، اگر یک نفر آن ها را با هم قطع نماید بر او دیه و ارش می باشد. و در صورتی که قطع کننده متعدد باشد، ظاهراً نسبت به هر یک از آن ها حکومت است. و اگر قطع کننده یک نفر باشد لیکن قطع دومی بعد از پرداخت حکومت باشد، ظاهراً دیۀ کامل بر او لازم می باشد.
[[page 617]]