کتاب دیات

ششم: زبان

گفتاری در جنایت اطراف و در آن چند مقصد است

کد : 142769 | تاریخ : 13/09/1395

ششم: زبان

مسأله 1 ـ ‏در زبان سالم اگر تماماً قطع شود، دیۀ کامل است. و در زبان شخص لال در‏‎ ‎‏صورت قطع تمام آن، ثلث دیه است.‏

مسأله 2 ـ ‏اگر قسمتی از زبان شخص لال را قطع نماید، پس به حساب مساحت آن‏‎ ‎‏است. و اما شخص سالم، پس قطع زبان او به حروف معجم بررسی می شود و دیه بر تمام‏‎ ‎‏آن ها به طور مساوی پخش می شود. و فرقی بین خفیف و سنگین آن و حروف لسانی (که‏‎ ‎‏به وسیلۀ زبان ادا می شود) و غیر آن نیست. پس اگر همۀ حروف معجم از بین رفته باشد‏‎ ‎‏دیۀ کامل است و اگر بعضی از آن ها از بین رفته فقط سهم از بین رفته، واجب است.‏

مسأله 3 ـ ‏حروف معجم در عربی بیست و هشت حرف است؛ پس دیه بر آن ها تقسیم‏‎ ‎‏می شود. و اما غیر عربی چنانچه موافق این ها باشد پس به همین حساب است و اگر‏‎ ‎‏حروف آن کمتر یا بیشتر باشد ظاهر آن است که به طور مساوی بر آن ها توزیع شود؛ هر‏‎ ‎‏انسانی به حسب لغتش.‏


‎[[page 612]]‎مسأله 4 ـ ‏معیار (تعیین دیه) در زبان سالم، مقدار حروفی است که از بین رفته نه‏‎ ‎‏مساحت زبان؛ پس اگر نصف زبان را قطع کرده باشد اما ربع حروف از بین رفته باشد‏‎ ‎‏دیه اش ربع می باشد. و اگر ربع زبان را بریده باشد ولی نصف حروف از بین رفته باشد،‏‎ ‎‏دیه اش نصف است.‏

مسأله 5 ـ‏ اگر با جنایت، حرفی از بین نرود، لیکن طوری تغییر کند که موجب عیب‏‎ ‎‏باشد‏

‏پس زبانش سنگین یا سریع النطق شود به حدی که عیب شمرده شود، یا حرفی به حرفی‏‎ ‎‏تغییر کند ولو این که دومی صحیح باشد لیکن عیب شمرده شود، پس مرجع، حکومت است.‏

مسأله 6 ـ ‏اگر جانی زبان او را قطع نماید پس بعضی از کلام او را از بین ببرد، سپس‏‎ ‎‏شخص دیگری قسمتی از آن را قطع نماید پس بعضی از قسمت باقی مانده از بین برود، به‏‎ ‎‏مقدار آنچه که بعد از جنایت اولی از بین رفته، نسبت به باقی ماندۀ آن بعد از جنایت، دیه‏‎ ‎‏گرفته می شود؛ پس اگر به جنایت اولی، نصف کلام او از بین برود نصف دیه بر او می باشد‏‎ ‎‏سپس به جنایت دومی نصف آنچه که باقی مانده، از بین برود نصف این نصف یعنی ربع‏‎ ‎‏بر او می باشد و به همین صورت.‏

مسأله 7 ـ ‏اگر شخصی کلام او را به زدن بر سرش و مانند آن ـ بدون آن که زبانش قطع‏‎ ‎‏شود ـ از بین ببرد بر او دیه می باشد. و اگر از کلامش کم شود پس به نسبت است؛ چنان که‏‎ ‎‏گذشت. و اگر دیگری زبان او را که به سبب فعل قبلی لال شده است قطع نماید، بر او ثلث‏‎ ‎‏دیه است اگرچه برای زبان، فایدۀ چشیدن و کمک به کار آسیا نمودن، باقی بماند. و بین‏‎ ‎‏این که مجنی علیه بر حروف شفوی (که از لب ادا می شود) و حروف حلقی (که از حلق ادا‏‎ ‎‏می شود) توانایی دارد یا نه، فرقی نیست.‏

مسأله 8 ـ ‏اگر زبان بچه را قبل از رسیدن او به حدّ نطق قطع نماید بر او دیۀ کامل است.‏‎ ‎‏و اگر به این حدّ رسیده باشد ولی نطق نکرده پس با قطع آن، ثابت نمی شود مگر ثلث. و‏‎ ‎‏اگر خلاف آن آشکار شود آنچه که نقص پیدا کرده از جانی گرفته می شود.‏

مسأله 9 ـ ‏اگر بدون قطع بر او جنایت نماید پس کلامش از بین برود سپس عود کند،‏‎ ‎‏ظاهر آن است که دیه عودت داده می شود. و اما اگر دندان او را دربیاورد پس عود کند،‏‎ ‎
‎[[page 613]]‎‏دیه اش عودت داده نمی شود.‏

‏ ‏

‎ ‎

‎[[page 614]]‎

انتهای پیام /*