کتاب حدود

قاذف و مقذوف

کد : 142957 | تاریخ : 20/09/1395

قاذف و مقذوف

مسأله 1 ـ ‏در قاذف (قذف کننده)، بلوغ و عقل معتبر است؛ پس اگر بچه قذف نماید،‏‎ ‎‏حدّ نمی خورد اگرچه مسلمان بالغ عاقل را قذف نماید، ولی اگر ممیزی باشد که‏‎ ‎


‎[[page 504]]‎‏تأدیب در او اثر دارد، طبق نظر حاکم، تأدیب می شود و همچنین است دیوانه. و‏‎ ‎‏همچنین در قاذف، اختیار معتبر است؛ پس اگر از روی اکراه قذف نماید چیزی بر‏‎ ‎‏او نمی باشد. و قصد معتبر است؛ پس اگر به طور سهو یا غفلت یا مزاح، قذف نماید،‏‎ ‎‏حدِّنمی خورد.‏

مسأله 2 ـ ‏اگر عاقل یا دیوانۀ ادواری در دور عقلش، قذف نماید، سپس عاقل دیوانه‏‎ ‎‏شود یا جنون ادواری عود نماید، حدّ بر او ثابت است و ساقط نمی شود و در حال‏‎ ‎‏دیوانگی حدّ زده می شود.‏

مسأله 3 ـ ‏در مقذوف (قذف شده)، احصان شرط است. و احصان در این مقام، عبارت‏‎ ‎‏از بلوغ و عقل و حریت و اسلام و عفت می باشد؛ پس کسی که تمام آن ها را دارد، به قذف‏‎ ‎‏او حدّ واجب می شود و کسی که همه یا بعضی از آن ها را فاقد می باشد قاذف او حدی‏‎ ‎‏ندارد و بر او تعزیر می باشد، پس اگر پسر بچه یا دختر بچه یا مملوک یا کافری را قذف‏‎ ‎‏نماید تعزیر می شود. و اما غیر عفیف چنانچه متظاهر به زنا یا لواط باشد پس حرمتی ندارد‏‎ ‎‏و حدّ و تعزیری بر قاذف او نمی باشد. و اگر متظاهر به آن ها نباشد پس قذف او موجب حدّ‏‎ ‎‏می باشد. و اگر متظاهر به یکی از آن ها باشد پس در آنچه که تظاهر دارد حدّ و تعزیری‏‎ ‎‏نیست و در غیر آن بنابر اقوی حدّ است. و اگر به غیر آن ها از معصیت ها متظاهر باشد قذف‏‎ ‎‏او موجب حدِّاست.‏

مسأله 4 ـ ‏اگر به مسلمان بگوید: «ای پسر زانیه» یا «مادرت زانیه است»، و مادرش کافر‏‎ ‎‏باشد در روایتی آمده که به قاذف حدّ زده می شود؛ زیرا مسلمان او را محصن قرار داده‏‎ ‎‏است، ولی احوط (وجوبی) تعزیر نمودن به کمتر از حدّ است.‏

مسأله 5 ـ ‏اگر پدر، فرزندش را به آنچه که موجب حدّ است، قذف نماید حدّ زده‏‎ ‎‏نمی شود، بلکه تعزیر بر او است برای حرمت قذف، نه برای فرزند. و همچنین حدّ زده‏‎ ‎‏نمی شود اگر زن مرده اش را که وارثی ندارد مگر فرزند همین مرد، قذف نماید. و اگر آن‏‎ ‎‏زن فرزندی از غیر او داشته باشد، حدّ دارد. و همچنین است اگر زن وارث دیگری غیر از‏‎ ‎‏فرزند داشته باشد. و ظاهر آن است که جد، پدر محسوب می شود؛ پس به قذف پسر‏‎ ‎


‎[[page 505]]‎‏پسرش حدّ ندارد و اگر فرزند، پدرش را ـ اگرچه بالا برود ـ قذف نماید حدّ می خورد. و‏‎ ‎‏مادر اگر پسرش را قذف نماید حدّ دارد. و اقارب (خویشان) اگر بعضی بعضی را قذف‏‎ ‎‏نمایند حدّ می خورند.‏

مسأله 6 ـ ‏اگر گروهی را یکی بعد از دیگری قذف نماید، پس برای هر یک از آن ها یک‏‎ ‎‏حد می باشد، چه با هم برای طلب حدّ بیایند یا جدا جدا. و اگر یک نفر، گروهی را با یک‏‎ ‎‏لفظ قذف نماید به این که بگوید «این ها زنا کارند» پس اگر جدا جدا برای مطالبه مراجعه‏‎ ‎‏کنند، برای هر یک، یک حدّ است و اگر با هم مراجعه کنند، برای همه یک حدّ است. و اگر‏‎ ‎‏مثلاً بگوید: «زید و عمرو و بکر زناکارند» ظاهر آن است که این، قذف با یک لفظ است. و‏‎ ‎‏همچنین است اگر بگوید: «زید زناکار است و عمرو و بکر» و اما اگر بگوید: «زید زانی‏‎ ‎‏است و عمرو زانی است و بکر زانی است» برای هر یک حدّ است؛ چه در مطالبه، اجتماع‏‎ ‎‏کنند یا نه. و اگر بگوید: «ای پسر دو زنا کار»، پس حدّ برای هر دو می باشد و قذف با یک‏‎ ‎‏لفظ است، پس در صورت اجتماع بر مطالبه، یک حدّ و در صورتی که پی در پی مطالبه‏‎ ‎‏نمایند، دو حدّ می خورد.‏

‎ ‎

‎[[page 506]]‎

انتهای پیام /*