امر سوم: سهام

کد : 143004 | تاریخ : 21/09/1395

امر سوم: در سهام است

‏وارث، یا با «فرض» ارث می برد یا با «قرابت»، و مقصود از «فرض»، همان سهم مقدر‏‎ ‎‏و کسر معین شده ای است که خدای متعال آن را در کتاب کریمش نام برده است و فروض‏‎ ‎‏شش تا می باشد و صاحبان این فرض ها سیزده (گروه) هستند.‏

اول: ‏نصف است و آن برای دختر یگانه است در صورتی که فرزندی غیر ممنوع از‏‎ ‎‏ارث، با او نباشد و این قید در تمام طبقات و درجاتی که می آیند، معتبر است. و برای‏‎ ‎‏خواهر یگانۀ پدر و مادری یا پدری است در صورتی که برادر این چنینی با او نباشد. و‏‎ ‎‏برای شوهر است در صورتی که زوجه، فرزندی ـ اگرچه پایین برود ـ نداشته باشد.‏

دوم:‏ ربع (یک چهارم) است و آن برای شوهر است در صورتی که زوجه فرزندی‏‎ ‎‏داشته باشد، اگرچه پایین برود. و برای زوجه است اگر شوهر فرزندی نداشته باشد، اگرچه‏‎ ‎‏پایین برود.‏

سوم: ‏ثمن (یک هشتم) است و آن برای زوجه است در صورتی که شوهر فرزندی‏‎ ‎‏داشته باشد اگرچه پایین برود.‏

چهارم:‏ ثلث (یک سوم) است و آن برای مادر است به شرطی که میت مطلقا فرزند‏‎ ‎‏نداشته باشد اگرچه پایین برود و به شرطی که برادرهای متعددی نداشته باشد، همان طور‏‎ ‎‏که با شرایطش گذشت. و برای برادر و خواهر مادری است در صورتی که متعدد باشند.‏

پنجم: ‏دو ثلث است و آن برای دو دختر و بیشتر است در صورتی که میت پسری‏‎ ‎‏نداشته باشد. و برای دو خواهر ـ و بیشتر ـ پدر و مادری است در صورتی که برادر پدر و‏‎ ‎‏مادری نباشد، یا دو خواهر ـ و بیشتر ـ پدری است در صورتی که برادر پدری نباشد.‏


‎[[page 400]]‎ششم:‏ سدس (یک ششم) است و آن برای پدر است با وجود فرزند مطلقا. و برای مادر‏‎ ‎‏است با وجود حاجب از ثلث یعنی فرزند و برادر و خواهر بنابر آنچه که گذشت. و برای‏‎ ‎‏برادر یا خواهر مادری است در صورتی که از طرف مادر، متعدد نباشند. پس فروض‏‎ ‎‏نصف است و نصف آن است و نصف نصف آن است و دو ثلث است و نصف دو ثلث‏‎ ‎‏است و نصف نصف دو ثلث است.‏

مسأله 1 ـ ‏از آنچه که ذکر شد ظاهر می شود که اهل طبقۀ سوم از صاحبان انساب،‏‎ ‎‏دارای فرض نمی باشند و فقط از جهت قرابت ارث می برند. و معلوم شد که زوجین‏‎ ‎‏وراثتشان مطلقا به فرض است، مگر در یک صورت و آن موردی است که وارث، منحصر‏‎ ‎‏به امام ‏‏علیه السلام‏‏و زوج باشد.‏

‏و اما طبقۀ اول و دوم بعضی از آن ها اصلاً فرضی ندارند مانند پسر و برادر پدر و مادری‏‎ ‎‏یا پدری و بعضی از آن ها مطلقا دارای فرض می باشند مانند مادر و بعضی از آن ها در‏‎ ‎‏بعضی از حالات ـ نه در همه حالات ـ صاحب فرض می باشند مانند پدر که با وجود فرزند‏‎ ‎‏میّت، دارای فرض است و در صورتی که میت فرزندی نداشته باشد صاحب فرض‏‎ ‎‏نمی باشد و همچنین است یک خواهر و دو خواهر پدری و پدر و مادری، پس این ها‏‎ ‎‏فرض دارند در صورتی که مردی با این ها نباشد و اگر مردی باشد دارای فرض نمی باشند‏

مسأله 2 ـ ‏از آنچه که ذکر شد معلوم گشت که کسی که دارای فرض می باشد بر دو قسم‏‎ ‎‏است: اول کسی است که فقط یک فرض دارد و فرض این شخص به تبدّل احوال، کم و‏‎ ‎‏زیاد نمی شود مانند پدر که در صورت وجود فرزند، صاحب فرض است و آن فقط سدس‏‎ ‎‏است مطلقا. و همچنین است یک دختر و دو دختر و بیشتر در صورتی که پسر نباشد. و‏‎ ‎‏همچنین است یک خواهر و دو خواهر پدری یا پدر و مادری در صورتی که برادر نباشد؛‏‎ ‎‏زیرا فرض این ها نصف یا دو ثلث است مطلقا و این ها اگرچه در بعضی از حالات ـ نه همه‏‎ ‎‏حالات ـ صاحب فرض می باشند، اما فرض این ها به تغیّر حالات نه کم می شود و نه زیاد.‏‎ ‎‏و گاهی کسی است که در هر حالی دارای فرض است که به تبدّل احوال، تغییر پیدا‏‎ ‎‏نمی کند. و این مانند برادر مادری یا خواهر مادری است که در صورت یکی بودن فرض او‏‎ ‎
‎[[page 401]]‎‏سدس است و در صورت تعدّد، ثلث است که در هیچ یک از حالات کم و زیاد نمی شود.‏‎ ‎‏دوم کسی است که فرضش با تبدّل احوال تغییر پیدا می کند مانند مادر؛ زیرا گاهی‏‎ ‎‏فرض او ثلث و گاهی دیگر سدس است. و همچنین است زوجین؛ زیرا با نبودن فرزند‏‎ ‎‏نصف و ربع است و با بودن او ربع و ثمن می باشد.‏

مسأله 3 ـ ‏غیر از آنچه که از اصناف صاحب فرض ذکر شد، با قرابت وارث می باشند.‏‎ ‎مسأله 4 ـ ‏اگر جد و جدۀ مادری ـ هر دو یا یکی از آن ها ـ با منسوبین پدری مانند‏‎ ‎‏برادرها و خواهرهای پدر و مادری یا پدری و مانند جد و جدۀ پدری با هم باشند حق‏‎ ‎‏آن ها ثلث مجموع ترکه است اگرچه نقص بر صاحب فرض وارد شود. پس اگر وارث،‏‎ ‎‏زوج و جد ـ یا جدۀ ـ مادری و خواهر پدر و مادری باشد، نصف آن مال زوج است و ثلث‏‎ ‎‏آن مال جد مادری است ـ یکی باشد یا متعدد ـ و بقیۀ آن، که سدس است مال تنها خواهر‏‎ ‎‏پدری است با این که فریضه اش نصف می باشد و با این حال، ارث جد و جده به قرابت‏‎ ‎‏است، نه فرض.‏

مسأله 5 ـ‏ فروض ششگانه با ملاحظۀ اجتماع آن ها با صورت هایی که از آن متصور‏‎ ‎‏می شود سی و شش صورت می شود که از ضرب شش در شش به دست می آید و اگر‏‎ ‎‏صورت های تکراری که پانزده صورت است، ساقط شود بیست و یک صورت باقی می ماند.‏

مسأله 6 ـ ‏صورت های گذشته غیرتکراری بعضی از آن ها اجتماعشان صحیح است و‏‎ ‎‏بعضی از آن ها ولو به جهت بطلان عول اجتماعشان ممتنع می باشد؛ پس ممتنع های آن ها‏‎ ‎‏هشت است، و آن ها اجتماع نصف با دو ثلث، و ربع با مثل خودش و با ثمن، و ثمن با مثل‏‎ ‎‏خودش و با ثلث، و دو ثلث با مثل خودشان، و ثلث با مثل خودش و با سدس است. و‏‎ ‎‏صورت های صحیح، بقیۀ آن ها می باشد؛ زیرا نصف با مثل خودش مانند زوج و یک‏‎ ‎‏خواهر پدری یا پدر و مادری و با ربع مانند یک دختر و زوج و با ثمن مانند یک دختر با‏‎ ‎‏زوجه و با ثلث مانند زوج و مادر با نبود حاجب و با سدس مانند زوج و یکی از کلالۀ مادر‏‎ ‎‏جمع می شود؛ پس نصف با فرض های ششگانه جمع می شود مگر یک فرض که به جهت‏‎ ‎‏عول باطل است و دو خواهر اگر با زوج با هم باشند به قرابت ـ نه به فرض ـ ارث می برند‏‎ ‎
‎[[page 402]]‎‏و نقص بر آن ها وارد می شود. و ربع با دو ثلث مانند زوج و دو دختر و با ثلث مانند زوجه‏‎ ‎‏و چند نفر از کلالۀ مادر و با سدس مانند زوجه و یک نفر از کلالۀ مادر جمع می شود. و‏‎ ‎‏ثمن با دو ثلث مانند زوجه و دو دختر و با سدس مانند زوجه و یکی از پدر و مادر با وجود‏‎ ‎‏فرزند جمع می شود. و دو ثلث با ثلث مانند دو خواهر پدری و بیشتر و اخوۀ مادری و با‏‎ ‎‏سدس مانند دو دختر و یکی از پدر و مادر جمع می شود. و سدس با مثل خودش مانند‏‎ ‎‏پدر و مادر با وجود فرزند جمع می شود.‏

‎ ‎

‎[[page 403]]‎

انتهای پیام /*