کتاب طلاق

عدّه فراق، طلاق باشد یا غیر آن

کد : 143039 | تاریخ : 21/09/1395

عدّۀ فراق، طلاق باشد یا غیر آن

مسأله 1 ـ ‏زنی که به او دخول نشده و صغیره ـ و او زنی است که نُه سالش تکمیل نشده‏‎ ‎‏باشد ـ اگرچه به او دخول کرده باشد و زن یائسه، عده ندارند؛ چه در همۀ این ها با طلاق‏‎ ‎‏جدا شود و چه با فسخ یا بخشیدن مدت یا انقضای مدت.‏

مسأله 2 ـ ‏دخول، با وارد شدن تمام حشفه در قُبُل یا دُبُر زن؛ اگرچه انزال نکند، تحقق‏‎ ‎‏پیدا می کند، بلکه اگرچه هر دو بیضه اش قطع شده باشند.‏

مسأله 3 ـ ‏یائسه بودن با رسیدن به شصت سال در زن قرشیه و به پنجاه سال در غیر او‏‎ ‎‏تحقق پیدا می کند و احوط (استحبابی) آن است که مطلقا مراعات شصت سال نسبت به‏‎ ‎‏ازدواج با دیگری و مطلقا مراعات پنجاه سال نسبت به رجوع به او، شود.‏

مسأله 4 ـ ‏اگر ذات الاقراء (زنی که با قرء عده می گیرد) را قبل از رسیدن به سن یائسگی‏‎ ‎‏طلاق دهد و یک مرتبه یا دو مرتبه خون ببیند سپس یائسه شود، عده را به دو ماه یا یک ماه‏‎ ‎‏تکمیل می نماید. و همچنین است ذات الشهور (زنی که با ماه عده می گیرد) اگر یک ماه یا‏‎ ‎‏دو ماه عده بگیرد سپس یائسه شود سه ماه را تمام می کند.‏

مسأله 5 ـ ‏مطلّقه و زنی که به او ملحق می شود اگر حامله باشد عده اش مدت حملش‏‎ ‎‏است و عده اش با وضع حمل منقضی می شود ولو این که بدون فاصله بعد از طلاق باشد،‏‎ ‎
‎[[page 357]]‎‏چه تام باشد یا غیر آن ولو این که مضغه یا علقه باشد اگر ثابت شود که حمل است.‏

مسأله 6 ـ ‏وقتی عدّه با وضع حمل منقضی می شود که حمل ملحق به کسی باشد که‏‎ ‎‏عده برای او است؛ پس وضع حمل کسی که حمل ملحق به او نمی باشد، در انقضای عدۀ‏‎ ‎‏او اعتبار ندارد، پس اگر زن قبل از طلاق یا بعد از آن از زنا حامله باشد، با وضع این حمل‏‎ ‎‏از عدّۀ طلاق خارج نمی شود، بلکه انقضای آن عده با اقراء و ماه ها است مانند غیر حامله،‏‎ ‎‏پس وضع حمل در این صورت اصلاً اثری ندارد. البته اگر قبل از طلاق یا بعد از آن از وطی‏‎ ‎‏شبهه حامله شود به طوری که فرزند به وطی کننده ملحق شود نه به شوهر، پس وضع آن‏‎ ‎‏حمل، سبب انقضای عده است نسبت به کسی که وطی شبهه نموده، نه نسبت به شوهر‏‎ ‎‏طلاق دهنده.‏

مسأله 7 ـ ‏اگر به دو بچه حامله باشد اقوی آن است که از عدّه خارج نمی شود مگر‏‎ ‎‏این که هر دو را وضع نماید؛ پس شوهر حق دارد بعد از وضع اولی رجوع نماید، لیکن‏‎ ‎‏ترک احتیاط سزاوار نیست و نباید با شوهری ازدواج کند مگر بعد از آن که هر دو را وضع‏‎ ‎‏نماید.‏

مسأله 8 ـ ‏اگر زن با وطی شبهه حامله شود و فرزند به وطی کننده ملحق شود به خاطر‏‎ ‎‏آن که زوج از او دور است یا برای غیر این، سپس او را طلاق دهد یا بعد از طلاق وطی‏‎ ‎‏شبهه شود به طوری که فرزند به وطی کننده ملحق شود باید زن مذکور دو عدّه نگهدارد؛‏‎ ‎‏یک عده برای وطی شبهه که با وضع حمل منقضی می شود و یک عدّه برای طلاق که آن را‏‎ ‎‏بعد از وضع حمل از نو می گیرد و مدت آن بعد از انقضای نفاس او است در صورتی که به‏‎ ‎‏وضع حمل متصل شود و اگر خون نفاس تأخیر بیفتد نقائی که بین وضع حمل و خون‏‎ ‎‏واقع می شود ـ ولو این که یک لحظه باشد ـ یک قرء از عدّه دوم حساب می شود.‏

مسأله 9 ـ ‏اگر مطلّقۀ حامله، ادعا کند که وضع حمل نموده پس عده اش منقضی شده‏‎ ‎‏است و شوهر انکار کند؛ یا بر عکس باشد، که شوهر ادعا کند زن وضع حمل نموده و عده‏‎ ‎‏گذشته است و زن انکار کند، یا ادعای حمل نماید و شوهر انکار کند، یا زن ادعای حمل و‏‎ ‎‏وضع با هم بنماید و شوهر هر دو را منکر شود، قول زن با قسمش نسبت به بقای عده و‏‎ ‎
‎[[page 358]]‎‏خروج از آن قبول می شود، نه نسبت به آثار حمل غیر از آنچه که ذکر شد بنابر ظاهر.‏

مسأله 10 ـ ‏اگر زوجین بر طلاق و وضع حمل اتفاق کنند، ولی در مقدم و مؤخر بودن‏‎ ‎‏آن ها اختلاف نمایند، پس شوهر بگوید: «بعد از طلاق وضع حمل کردی پس عده ات تمام‏‎ ‎‏شد» و زن بگوید: «قبل از طلاق وضع حمل نمودم و در عده هستم» یا برعکس باشد، بعید‏‎ ‎‏نیست که قول زن در بقای عده و خروج از آن مطلقا قبول شود. و بین این که بر زمان یکی‏‎ ‎‏از آن ها (طلاق و وضع حمل) اتفاق نکنند یا بر یکی از آن ها اتفاق نمایند، فرقی نیست.‏

مسأله 11 ـ ‏اگر زن غیر حامله را طلاق دهد یا ازدواج او منفسخ شود، پس اگر دارای‏‎ ‎‏حیض مستقیم باشد، به این که در هر ماهی یک مرتبه حیض می بیند، عده اش سه قرء‏‎ ‎‏می باشد. و همچنین است اگر در هر ماهی بیشتر از یک مرتبه حیض می بیند یا در هر دو‏‎ ‎‏ماه یک مرتبه خون می بیند و خلاصه (به صورتی حیض می بیند که) طهری که بین دو‏‎ ‎‏حیض فاصله می افتد کمتر از سه ماه باشد. و اگر حیض نمی بیند ولی در سن زنی است که‏‎ ‎‏حیض می بیند چه برای آن که به حدی نرسیده که غالب زن ها در آن حدّ حیض می بینند و‏‎ ‎‏یا به خاطر آن که جهت مرض یا حمل یا شیر دادن، قطع شده است، عده اش سه ماه است.‏‎ ‎‏و کسی که حیض می بیند؛ لیکن طهری که بین دو حیض او فاصله می افتد سه ماه یا بیشتر‏‎ ‎‏است ملحق به آن است.‏

مسأله 12 ـ ‏مقصود از قروء، طهرها است. و در طهر اول مسمّای آن ـ ولو کم باشد ـ‏‎ ‎‏کفایت می کند؛ پس اگر او را طلاق دهد و حال آن که یک لحظه از آن طهر باقی مانده است،‏‎ ‎‏یک طهر حساب می شود، پس اگر دو طهر کامل دیگر ببیند که یک حیض بین آن ها واقع‏‎ ‎‏شود، عده منقضی شده است، پس انقضای عده به دیدن خون سوم است. ولی اگر آخر‏‎ ‎‏صیغۀ طلاق به اول زمان حیض متصل شود، طلاق صحیح است لیکن در انقضای عده باید‏‎ ‎‏طهرها کامل باشند؛ پس عدّه با دیدن خون چهارم منقضی می شود. همۀ این ها در زن‏‎ ‎‏حُرّه است.‏

مسأله 13 ـ ‏بنابر این که مسمّای طهر در طهر اول ولو این که یک لحظه باشد کفایت کند‏‎ ‎‏و امکان این که زن در یک ماه بیشتر از یک مرتبه حیض ببیند، کمترین زمانی که امکان دارد‏‎ ‎
‎[[page 359]]‎‏که عدۀ زن حرّه منقضی شود بیست و شش روز و دو لحظه است، به این که طهر اولش یک‏‎ ‎‏لحظه است، سپس سه روز حیض می بیند و پس از آن کمترین طهر را که ده روز است‏‎ ‎‏می بیند، سپس سه روز حیض می بیند، سپس کمترین طهر را که ده روز است می بیند سپس‏‎ ‎‏حایض می شود پس به مجرّد دیدن یک لحظه از اول خون آخری، عده اش منقضی‏‎ ‎‏می شود و این یک لحظۀ آخری از عده خارج است و فقط تمام بودن طهر سوم بر آن‏‎ ‎‏توقف دارد؛ این در زن حُرّه است. و اما در أمه، پس کمترین زمانی که انقضای عده اش در‏‎ ‎‏آن امکان دارد سیزده روز و دو لحظه است.‏

مسأله 14 ـ ‏عدۀ متعه در زن حامله وضع حمل او است و در زن غیر حامله اگر حیض‏‎ ‎‏می بیند دو قرء می باشد و منظور از دو قرء در اینجا بنابر اقوی دو حیض می باشد. و اگر‏‎ ‎‏حیض نمی بیند و حال آن که در سنّ زنی است که حیض می بیند، پس عدۀ او چهل و پنج‏‎ ‎‏روز است. و منظور از دو حیض، دو حیض کامل می باشد، پس اگر مدتش را ببخشد یا در‏‎ ‎‏اثنای حیض مدتش منقضی شود، بقیۀ آن حیض از دو حیض حساب نمی شود.‏

مسأله 15 ـ ‏معیار در ماه ها، ماه های قمری است، پس اگر طلاق در اول رؤیت هلال‏‎ ‎‏واقع شود اشکالی نیست. و اگر در اثنای ماه واقع شود در آن اختلاف و اشکال است و‏‎ ‎‏شاید اقوی در نظر این باشد که دو ماه وسطی هلالی قرار داده شوند و مقداری که از اولی‏‎ ‎‏فوت شده از چهارمی تکمیل شود.‏

مسأله 16 ـ ‏اگر در انقضای عده و عدم آن اختلاف نمایند، قول زن با قسمش مقدم می شود؛‏‎ ‎‏چه انقضای آن را ادعا کند یا عدم انقضا را. و چه عده اش به قرءها باشد یا به ماه ها.‏

‎[[page 360]]‎

انتهای پیام /*