کتاب نکاح

احکام اولاد و ولادت

کد : 143048 | تاریخ : 21/09/1395

احکام اولاد و ولادت

مسأله 1 ـ ‏بچه ای که از زن متولد می شود فقط با شروطی به شوهرش ملحق می شود:‏‎ ‎‏دخول به زن با انزال نطفه یا انزال در فرج و اطراف آن، یا داخل نمودن نطفه اش در آن به‏‎ ‎‏هر نحوی که باشد و در دخول بدون انزال نطفه، اشکال است؛ و گذشت شش ماه یا بیشتر‏‎ ‎‏از وقت نزدیکی با زن تا زمان ولادت بچه و این که از نهایت مدت حمل تجاوز نکند. و در‏‎ ‎‏این که نهایت آن، نه ماه باشد اشکال است بلکه آنچه که ارجح به نظر می رسد این است که‏‎ ‎‏نهایت آن یک سال است. پس اگر اصلاً به او دخولی نکرده باشد و در فرج او یا در اطراف‏‎ ‎‏آن انزالی ننموده باشد به طوری که احتمال جذب آن به داخل برود و منی را به نحوی از‏‎ ‎‏انحاء داخل آن نکرده باشد، قطعاً بچه به شوهر زن ملحق نمی شود، بلکه نفی بچه از شوهر‏‎ ‎‏واجب است. و همچنین است اگر به او دخول کرده و انزال نموده باشد و بچۀ زنده کاملی‏‎ ‎‏بیاورد که از شش ماه از وقت دخول و مانند آن کمتر باشد، یا بچه را بیاورد و حال آن که از‏‎ ‎‏وقت وطی او و مانند آن بیشتر از نهایت حمل گذشته باشد مانند این که بیشتر از نهایت‏‎ ‎‏حمل از او کناره بگیرد یا از او غایب شود و بعد از آن بچه بیاورد. ‏

مسأله 2 ـ ‏اگر شروط گذشته تحقق پیدا کند، فرزند به شوهر ملحق می شود و برایش نفی‏‎ ‎‏او جایز نیست اگرچه وطی کننده ای از روی گناه او را وطی کرده باشد تا چه رسد به این که‏‎ ‎‏زن را به آن متهم کرده باشد. و اگر او را نفی کند، در صورتی که عقد دائم باشد از او منتفی‏‎ ‎‏نمی شود مگر با لعان؛ به خلاف آن که عقد منقطع باشد و فرزندی بیاورد که الحاق آن به او‏‎ ‎‏ممکن باشد، پس اگرچه نفی او برایش جایز نیست، لیکن اگر او را نفی کرد ظاهراً بدون‏‎ ‎‏لعان منتفی می شود، لیکن با ادّعای نسب از جانب زن یا فرزند، مرد باید قسم بخورد.‏

مسأله 3 ـ ‏نفی فرزند به خاطر عزل جایز نیست؛ پس اگر او را نفی کند منتفی نمی شود‏‎ ‎‏مگر با لعان. ‏


‎[[page 328]]‎مسأله 4 ـ ‏زنی که وطی به شبهه شده است ـ مانند این که زن بیگانه را به گمان این که زن‏‎ ‎‏خودش است وطی کند ـ فرزند او به وطی کننده ملحق می شود به شرط آن که ولادتش از‏‎ ‎‏وقت نزدیکی شش ماه یا بیشتر باشد و این که از نهایت حمل تجاوز نکند و به شرط آن که‏‎ ‎‏تحت زوجی که تولد از او با شروطش ممکن است، نباشد.‏

مسأله 5 ـ ‏اگر در دخولی که موجب الحاق فرزند و عدم آن است اختلاف نمایند، پس‏‎ ‎‏زن ادعا کند که دخول واقع شده تا بچه به شوهر ملحق شود و مرد آن را انکار نماید؛ یا در‏‎ ‎‏ولادت او اختلاف نمایند پس زوج آن را نفی کند و ادعا کند که زن بچه را از خارج آورده،‏‎ ‎‏پس قول، قول زوج است با قسمش. و اگر در دخول و ولادت متفق باشند ولی در مدت‏‎ ‎‏اختلاف کنند، پس مرد ادعا کند که ولادت او کمتر از شش ماه یا بیشتر از نهایت حمل‏‎ ‎‏است و زن خلاف آن را ادعا کند، پس قول، قول زن است با قسمش و فرزند به مرد ملحق‏‎ ‎‏می شود و از او منتفی نمی شود مگر با لعان. ‏

مسأله 6 ـ ‏اگر زوجۀ مدخول بهایش را طلاق دهد پس عده بگیرد و ازدواج نماید،‏‎ ‎‏سپس فرزندی بیاورد پس اگر الحاق آن به شوهر دومی ممکن نباشد و به اوّلی ممکن‏‎ ‎‏باشد، مانند این که در کمتر از شش ماه از نزدیکی دومی و با تمام شدن شش ماه،‏‎ ‎‏بدون تجاوز از نهایت حمل از نزدیکی اولی بچه متولد شود، پس ملحق به شوهر‏‎ ‎‏اوّلی می شود و بطلان ازدواج دومی معلوم می شود؛ برای آن که معلوم می شود که در‏‎ ‎‏عده واقع شده است و بر او ابداً حرام می شود چون که او را وطی نموده است. و اگر‏‎ ‎‏برعکس باشد، به این که الحاق آن به دومی ممکن باشد؛ نه به اولی، به این که بچه‏‎ ‎‏را در فاصلۀ بیشتر از اکثر حمل از وطی اول و در فاصله اقل حمل تا نهایت حمل از‏‎ ‎‏نزدیکی دومی بیاورد، به دومی ملحق می شود. و اگر الحاق آن به هیچ کدام آن ها امکان‏‎ ‎‏نداشته باشد به این که بچه را در بیشتر از نهایت حمل از وطی اولی و به کمتر از شش ماه‏‎ ‎‏از وطی دومی بیاورد، از هر دو منتفی می شود. و اگر الحاق آن به هر دو ممکن باشد مال‏‎ ‎‏دومی می باشد. ‏

مسأله 7 ـ ‏اگر زن را طلاق دهد سپس زن، مورد وطی به شبهه شود و پس از آن بچه‏‎ ‎


‎[[page 329]]‎‏بیاورد مانند تزویج بعد از عده است؛ پس در آن، صور چهارگانۀ گذشته حتی صورت‏‎ ‎‏آخری می آید و صورت آخری آن است که الحاق آن به هر دو ممکن باشد پس در اینجا‏‎ ‎‏هم به آخری ملحق می شود.‏

مسأله 8 ـ ‏اگر در تحت زوجی باشد پس او را شخص دیگری وطی به شبهه نماید و‏‎ ‎‏بچه بیاورد پس اگر الحاق آن، تنها به یکی از آن ها ممکن باشد، به او ملحق می شود. و اگر‏‎ ‎‏الحاق آن به آن ها ممکن نباشد از هر دو منتفی می شود. و اگر الحاق آن به هر کدام آن ها‏‎ ‎‏امکان داشته باشد بین آن ها قرعه کشیده می شود.‏

‎ ‎

‎[[page 330]]‎

انتهای پیام /*