دکتر علی شریعتمداری

امام، الگوی تربیت اسلامی

کوشش امام برای استقرار نظامی اسلامی و بهتر ساختن شرایط مادی و معنوی در جامعه ما مبین جامعیت شخصیت امام است. امام نه تنها در بعد معنوی که حقاً در آن زمینه، از شخصیتهای برجسته محسوب می شود بلکه در زمینه های اجتماعی، سیاسی، نظامی، اقتصادی نیز حساسیت خاص داشته اند. اقدامات ایشان در تأسیس نهادهای مختلف اجتماعی، انتظامی، رفاهی و توصیه ایشان در مورد تأمین نیازهای اساسی مستضعفان نمونه های بارز شخصیت همه جانبه امام است.

کد : 143933 | تاریخ : 29/09/1396

بسم الله الرحمن الرحیم

درباره شخصیت امام باید بیشتر مطالعه کرد. شایسته است نویسندگانی که از نزدیک با امام تماس داشته اند و از ابتدا متوجه نقش امام در پایه گذاری انقلاب، هدایت فعالیتهای انقلابی و قدرت رهبری امام شده بودند شخصیت امام را بیشتر بررسی کنند و ابعاد و ویژگیهای این رهبر بزرگ را مشخص سازند تا آیندگان با مطالعه رفتار امام راه امام را ادامه دهند و افکار و اندیشه های امام را راهنمای خود در تداوم انقلاب و حفظ دست آوردهای این نهضت عظیم ملتی نمایند.

امام بدون تردید یکی از الگوهای برجسته تربیت اسلامی بود. پیش از آنکه به تحلیل شخصیت امام بپردازیم لازم است تربیت اسلامی را در مقایسه با مذاهب و مکاتب دیگر مطالعه کنیم و سپس به بررسی اندیشه های تربیتی امام بپردازیم.

اندیشمندانی که درباره تربیت آدمی بحث کرده اند غالباً یک یا دو جنبه از ابعاد وجودی انسان را مورد توجه قرار داده  و درباره آنها به بحث پرداخته اند. برخی انسان را حیوان تلقی می کنند که درجاتی از کمال را بیشتر از جانوران دیگر طی کرده است از نظر آنها انسان جز حواس و مغز چیزی دیگر در اختیار ندارد و در حد وسیع پیرو محیط پیرامون خود است. محیط در شکل دادن به اعمال و رفتار انسان نقشی اساسی ایفاد می کند در این زمینه باید محیط جغرافیایی را از محیط اجتماعی و محیط فرهنگی متمایز ساخت. افراد آدمی تحت تأثیر این سه محیط قرار دارند. آنچه به عنوان علم، فلسفه، رشد، ادبیات، آداب و رسوم، اخلاق در زندگی انسان مطرح می شود محصول و نتیجه این سه محیط در انسان است. البته ساختار حواس و نقش مغز انسان نیز در تأثرات انسان از محیط تأثیر دارند.

از نظر این گروه عنصر معنوی و عقلانی در شخصیت انسان جایگاه ویژه ای ندارد. ادراکات انسان مانند جانوران محصول فعالیتهای حسی آنهاست و فراگیری در انسان مانند فراگیری حیوانات پیرو اصول شرطی شدن و اثرپذیری از محیط است. معنویات نیز مانند امور اخلاقی محصول محیط اجتماعی و فرهنگی است.

گروهی انسان را موجودی اجتماعی می دانند و همه قوا و استعدادهای انسان را نتیجه و حاصل حیات جمعی تلقی می کنند.

بحث در این است که آیا اینگونه برداشتها از ماهیت یا شخصیت انسان انعکاس چیزی است که واقعاً در وجود انسان یا اینکه آنچه در مورد انسان باید در نظر گرفت گسترده تر و عمیق تر و پیچیده تر از چیزی است که در حیات بدنی یا حیات اجتماعی انسان ظاهر می گردد.

به سخن دیگر انسان از حواس پنجگانه یا بیشتر برخوردار است. مغز انسان ساختار معینی دارد. انسان موجودی اجتماعی است. در طول زمان انسان شیوه ای برای خود در زندگی انتخاب نموده و به تعبیر مردم شناسان فرهنگ جامعه را بوجود آورده است. اما این عوامل بخشی از واقعیات موجود در شخصیت انسان و همچنین بخشی از عوامل موثر در حیات انسان را ارائه می دهند.

قدرت عقلانی انسان، میل به کنجکاوی و حقیقت جویی در انسان اعمال طلبی انسان و زمینه بعد معنوی در شخصیت انسان مانند حواس و مغز و محیط موثر در انسان، واقعیاتی هستند که هیچ انسان سالمی نمی تواند وجود این گونه ابعاد را در شخصیت انسان مورد انکار قرار دهد. برخی از مذاهب نیز به بعد عاطفی و معنوی انسان توجه دارند و سایر ابعاد موجود در شخصیت انسان را از نظر دور می دارند.

اسلام انسان را به صورتی که هست معرفی می کند، از نظر اسلام انسان از فطرتی ویژه برخوردار است. این فطرت زمینه بعد معنوی، بعد اخلاقی، بعد کمال طلبی را تشکیل می دهد. در همین حال انسان مانند حیوانات تحت تأثیر عوامل طبیعی قرار دارد. انسان برخوردار از عقل و اختیار است و موجودی اجتماعی است. انسان تحت هدایت تکوینی و تشریعی خداوند بزرگ

 قرار دارد. پیامبران الهی مامور هدایت انسان اند. در عین حال انسان با برخورداری از عقل و تفکر می تواند در هدایت خویشتن بکوشد و مسئول اعمال خود می باشد.

اگر بخواهیم ابعاد شخصیت آدمی را از نظر اسلام ترسیم کنیم ممکن است پنج بعد را از یکدیگر متمایز سازیم. ابعاد معنوی و اخلاقی، بعد عقلانی، بعد اجتماعی، بعد عاطفی و بعد بدنی که ابعاد اساسی شخصیت آدمی را تشکیل می دهند. بنابراین می توان گفت یک فرد تربیت شده از نظر اسلامی در جهات زیر:

1) جهت معنوی و اخلاقی

2) جهت فکری یا عقلانی

3)جهت اجتماعی

4)جهت عاطفی

5) جهت بدنی

مراحل رشد و تکامل را طی می کند.

آنچه از یک فرد تربیت  شده انتظار می رود، توجه به ارزشهای معنوی و اخلاقی است. یک فرد مسلمان تربیت  شده باید در زندگی شخصی، در خانواده، در محیط اجتماعی ارزشها و اصول معنوی و اخلاقی را در رفتار خود منعکس سازد.

از فرد تربیت شده انتظار می رود از تفکر منطقی برخوردار باشد و در برخورد به مسائل از شیوه عقلانی استفاده نماید.

از فرد تربیت شده انتظار می رود در برخورد با دیگران ارزشهای انسانی را محترم بشمارد و در فرایندهای اجتماعی اصول اخلاق و منطق را مراعات کند. فرد تربیت شده ضمن برخورداری از عواطف انسانی باید در ابراز عواطف به صورتی اساسی و معقول اهتمام بورزد و عواطف خود را تحت کنترل قرار دهد.

فرد تربیت شده در حفظ سلامت و بهداشت بدن خود کوشش بخرج می دهد. در زمینه بعد معنوی و اخلاقی توجه به آیات شریفه 1 ـ 5 سوره بقره مفید است:

 «الم، ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین الذین یومنون بالغیب و یقیمون الصلوة و مما رزقناهم ینفقون. والذین یومنون بما انزل الیک و ما انزل من قبلک و بالاخرة هم یوقنون. اولئک علی هدی من ربهم و اولئک هم المفلحون.»

  «این کتاب بی هیچ ریب و شک راهنمای پرهیزکاران است. آن کسانی که با جهان غیب ایمان آورند و نماز بپای دارند و از هر چه روزیشان کردیم انفاق کنند و آنانکه به آنچه خدای تعالی به تو و بر پیغمبران پیش از تو فرستاد ایمان آرند و آنها خود به عالم آخرت یقین دارند آنها از لطف پروردگار خویش به راه راستند و آنها به حقیقت رستگاران عالمند.»

این آیات شریفه اصول سه گانه اعتقادی مسلمانان را  مطرح می کنند. در زمینه بعد عقلانی توجه به آیه شریفه 125 سوره نحل آموزنده است:

 «ادع الی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن».

ای پیغمبر مردم را از طریق منطق و موعظه نیکو به راه خدا دعوت کن. و به نیکوترین وجه با آنها  بحث کن».

 و آیه شریفه، سوره اسراء، 36) – و لا «تقف ما لیس لک به علم ان السمع و البصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسئولا»

و هرگز از آنچه علم نداری پیروی مکن همانا گوش و چشم و عقل همه مسئول می باشد.

در بعد اجتماعی توجه به آیات شریفه زیر ضروری است:

واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لاتفرقوا (آل عمران، آیه 103)

همه به ریسمان الهی چنگ بزنید و از یکدیگر جدا نشوید.

والمومنون و المومنات بعضهم اولیاء بعض (توبه، آیه 71)

مردان و زنان با ایمان همکار و دوست یکدیگر هستند.

یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی وجعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا. (حجرات، آیه 13)

ای مردم ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را به صورت ملتها و قبیله ها درآوردیم تا نسبت بیکدیگر تفاهم و دوستی داشته باشید.

تعاونوا علی البر و التقوی (مائده، آیه 2)

درامور نیک و تقوی همکاری کنید.

انما المومنون اخوه فاصلحوا بین اخویکم (حجرات، آیه 10)

در بعد عاطفی توجه به آیه شریفه زیر آموزنده است:

والکاظمین الغیظ و العافین عن الناس (آل عمران، آیه 134)

آنهائی که خشم خود را فرو می نشانند و از خطای مردم چشم پوشی می کنند.

 امام راحل ما در تمام این ابعاد مراحل عالی را طی کرده بود. سیر و سلوک امام، تعالیم امام در ذیل نقل چهل حدیث شریف، توصیه های امام به دیگران، برخورد امام با افراد و گروهها در رده های مختلف برجستگی بعد معنوی و اخلاقی امام را منعکس می سازد.

امام در بخش آخر وصیت نامه می فرماید:

 « یک مرتبه دیگر در خاتمه این وصیتنامه، به ملت شریف ایران وصیت می کنم که در جهان  حجم  تحمل زحمتها و رنجها و فداکاریها و جان نثاریها و محرومیتها مناسب حجم بزرگی مقصود و ارزشمندی و علوّ رتبه آن است، آنچه که شما ملت شریف و مجاهد برای آن بپاخاستید و دنبال می کنید و برای آن جان و مال نثار کرده و می کنید، والاترین و بالاترین و ارزشمندترین مقصدی است و مقصودی است که از صدر عالم در ازل و از پس این جهان تا ابد عرضه شده است و خواهد شد؛ و آن مکتب الوهیت به معنی وسیع آن و ایده توحید با ابعاد رفیع آن است که اساس خلقت و غایت آن در پهناور وجود و در درجات و مراتب غیب و شهود است؛ و آن در مکتب محمدی- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- به تمام معنی و درجات و ابعاد متجلی شده؛ و کوشش تمام انبیای عظام- علیهم سلام اللَّه- و اولیای معظم- سلام اللَّه علیهم- برای تحقق آن بوده و راهیابی به کمال مطلق و جلال و جمال بی نهایت جز با آن میسر نگردد. آن است که خاکیان را بر ملکوتیان و برتر از آنان شرافت داده، و آنچه برای خاکیان از سیر در آن حاصل می شود برای هیچ موجودی در سراسر خلقت در سرّ و عَلن حاصل نشود». (صحیفه امام؛ ج21، ص449)

در بعد عقلانی پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در حد وسیع، قدرت فکری امام را در تجزیه و تحلیل موقعیت انقلاب و انتخاب راه اساسی نشان می دهد. امام انقلابی را به پیروزی رساند که مجهزترین دستگاه سیاسی و جاسوسی جهان (سازمان جاسوسی آمریکا) نیز از پیش بینی وقوع آن عاجز بود.

امام در خلال وصیت نامه خود افراد را در اظهارنظرها و تصمیم گیریها به آشنایی به مسائل، ترغیب می کند و توصیه می فرمایند، که بیطرفانه و با فکر آزاد به قضاوت بنشینند و وضع مخالفان را با دقت و بدون هوای نفس بررسی کنند. (ر.ک. صحیفه امام؛ ج21)

همچنین می فرماید، اگر دانشگاهیان و مراکز تعلیم و تربیت دیگر با برنامه های اسلامی و ملی در راه منابع کشور به تعلیم و تهذیب و تربیت کودکان و نوجوانان جریان داشتند، هرگز میهن ما در حلقوم انگلستان و پس از آن آمریکا و شوروی فرو نمی رفت و هرگز قراردادهای خانه خراب کن برملت غارت زده تحمیل نمی شد. (ر.ک. صحیفه امام؛ ج21)

در تجسس درباره نقش رادیو  تلویزیون می فرماید: « نگذارند این دستگاههای خبری و مطبوعات و مجله ها از اسلام  و مصالح  کشور منحرف شوند. و باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن، که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران می شود، از نظر اسلام و عقل محکوم است». (صحیفه امام؛ ج21، ص435)

امام در پیشگفتار وصیت نامه برخی از جنبه های اجتماعی را مورد بحث قرار می دهند. ایشان در زمینه اتحاد و برادری ـ عدالت اجتماعی، و رهایی از بردگیها و خرافه ها سخن می گوید:

 «در حقیقت  قرآن  را- که برای بشریت تا ورود به حوض بزرگترین دستور زندگانی مادی و معنوی بود و است- از صحنه خارج کردند؛ و بر حکومت عدل الهی- که یکی از آرمانهای این کتاب مقدس  بوده و هست- خط بطلان کشیدند و انحراف از دین خدا و کتاب و سنت الهی را پایه گذاری کردند، تا کار به جایی رسید که قلم از شرح آن شرمسار است».(صحیفه امام؛ ج21، ص394)

 

در بخش دیگری از این قسمت می فرمایند:

 « ما مفتخریم و ملت  عزیز سر تا پا متعهد به اسلام و قرآن مفتخر است که پیرو مذهبی است که می خواهد حقایق قرآنی، که سراسر آن از وحدت بین مسلمین بلکه بشریت دم می زند، از مقبره ها و گورستانها نجات داده و به عنوان بزرگترین نسخه نجات دهنده بشر از جمیع قیودی که بر پای و دست و قلب و عقل او پیچیده است و او را به سوی فنا و نیستی و بردگی و بندگی طاغوتیان می کشاند نجات دهد.

و ما مفتخریم که پیرو مذهبی هستیم که رسول خدا مؤسس آن به امر خداوند تعالی بوده، و امیر المؤمنین علی بن ابی طالب، این بنده رها شده از تمام قیود، مأمور رها کردن بشر از تمام اغلال و بردگیها است.» (صحیفه امام؛ ج21، ص396)

« ما مفتخریم که ائمه معصومین ما- صلوات اللَّه و سلامه علیهم- در راه تعالی دین اسلام و در راه پیاده کردن قرآن کریم که تشکیل  حکومت  عدل  یکی از ابعاد آن است، در حبس و تبعید به سر برده و عاقبت در راه براندازی حکومتهای جائرانه و طاغوتیان زمان خود شهید شدند. و ما امروز مفتخریم که می خواهیم مقاصد قرآن و سنت را پیاده کنیم و اقشار مختلفه ملت ما در این راه بزرگِ سرنوشت ساز سر از پا نشناخته، جان و مال و عزیزان خود را نثار راه خدا می کنند.» (صحیفه امام؛ ج21، ص397)

 « ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان  و خرد و کلان در صحنه های فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر، و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند».(صحیفه امام؛ ج21، ص397)

در قسمت 2 ـ وصیت نامه امام درباره نقش اسلام در بهبود وضع معنوی و مادی جامعه چنین اظهارنظر می کنند:

 « اسلام  و حکومت  اسلامی  پدیده الهی است که با به کار بستن آن سعادت فرزندان خود را در دنیا و آخرت به بالاترین وجه تأمین می کند و قدرت آن دارد که قلم سرخ بر ستمگریها و چپاولگریها و فسادها و تجاوزها بکشد و انسانها را به کمال مطلوب خود برساند. و مکتبی است که بر خلاف مکتبهای غیر توحیدی، در تمام شئون فردی و اجتماعی و مادی و معنوی و فرهنگی و سیاسی و نظامی و اقتصادی دخالت و نظارت دارد و از هیچ نکته، و لو بسیار ناچیز که در تربیت انسان و جامعه و پیشرفت مادی و معنوی نقش دارد فروگذار ننموده است؛ و موانع و مشکلات سر راه تکامل را در اجتماع و فرد گوشزد نموده و به رفع آنها کوشیده است.» (صحیفه امام؛ ج21، ص402)

کوشش امام برای استقرار نظامی اسلامی و بهتر ساختن شرایط مادی و معنوی در جامعه ما مبین جامعیت شخصیت امام است. امام نه تنها در بعد معنوی که حقاً در آن زمینه، از شخصیتهای برجسته محسوب می شود بلکه در زمینه های اجتماعی، سیاسی، نظامی، اقتصادی نیز حساسیت خاص داشته اند. اقدامات ایشان در تأسیس نهادهای مختلف اجتماعی، انتظامی، رفاهی و توصیه ایشان در مورد تأمین نیازهای اساسی مستضعفان نمونه های بارز شخصیت همه جانبه امام است.

تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی و مامور ساختن این نهاد در ارزیابی وضع فرهنگی، تربیتی، آموزشی جامعه و توصیه معظم له در اشاعه ارزشهای معنوی و اخلاقی در سازمانهای آموزشی نمونه دیگری از سعه فکر امام و حساسیت ایشان نسبت به مسائل اجتماعی و فرهنگی بود.

در بُعد عاطفی حقاً امام یکی از نوادر روزگار بود صبر و استقامت امام از ابتدای آغاز فعالیتهای انقلابی، برخورد امام با استادان، گفتگوی امام با استادان، گفتگوی امام با سران یا نمایندگان احزاب، حوصله امام در تحمل حوادث ناگوار و ناهنجاریها، سعه صدر امام در گوش دادن به حرفهای مخالفان نه تنها منعکس کننده قدرت فکری و معنوی امام بود بلکه رشد عاطفی امام را نشان می داد.

امام در ضمن نامه مورخ 10 / 3 / 49 خطاب به اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان

 می فرمایند: توجه نسل جوان به شناسائی و شناساندن چهره واقعی اسلام موجب تقدیر است ... در شناسایی اسلام بیشتر جدیت کنید، تعالیم مقدسه قرآن را بیاموزید و بکار بندید، با کمال اخلاص در نشر و تبلیغ و معرفی اسلام به ملل دیگر و پیشبرد آرمانهای بزرگ اسلام بکوشید برای پیاده کردن طرح حکومت اسلامی و بررسی مسائل آن اهتمام بیشتری بخرج دهید، مهذب و مجهز شوید، متحد و متشکل شده و صفوف خود را فشرده تر سازید، هر چه بیشتر همفکر و انسان فداکار بسازید، از برملا کردن نقشه های دستگاه جبار ایران علیه اسلام و مسلمین غفلت نورزید.(ر.ک. صحیفه امام؛ ج 2، ص282)

امام در ضمن نامه مورخ 2 / 7 / 54 خطاب به هفتمین کنگره سالیانه انجمنهای اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا می فرمایند: خدمت انجمن اسلامی و دانشجویان ...

مرقوم شریف واصل، توفیق و تایید شما جوانان غیور و سایر دانشجویان و روشن بینان که در راه اهداف مقدسه اسلام که در رأس آن بسط عدالت اجتماعی و دفع بیدادگریها و بی فرهنگیهاست کوشش می کنید از خداوند تعالی خواستارم، علاوه بر آن ستمکاری ها و خونخواریها که در طول تاریخ از سلاطین و حکومتهای جور شنیده اید و در تاریخ خوانده ایم، دراین ده ساله شاهد اتلاف بیت المال مسلمین و حذف ذخائر ملت گرسنه در راه خواستهای اجانب، شاهد خریداری میلیاردها دلار اسلحه برای حفظ پایگاههای نظامی اجانب، شاهد وام دادنها و وام گرفتن های مخالف قانون و عقل، شاهد کشتارها و حبس ها و شکنجه های قرون وسطایی لکن آنچه موجب امید و آرامش است طلیعه بیداری ملت و رشد سیاسی طبقات مختلفه است. (ر.ک. صحیفه امام؛ ج 3، ص113)

 

 

انتهای پیام /*