تأثیر حب و بغض اهل بیت(ع) در ردّ و پذیرش اعمال
پیروی سبب پایداری دوستی اهل بیت(ع)
ولایت اهل بیت عصمت، و طهارت و دوستی خاندان رسالت ـ علیهم السلام ـ و عرفان مقام مقدس آنها، امانت حق است؛ چنانچه در احادیث شریفۀ کثیره «امانت» را در آیه تفسیر فرموده اند به ولایت امیرالمؤمنین ـ علیه السلام. و چنانچه غصب ولایت و سلطنت آن حضرت خیانت به امانت است، ترک تبعیت آن بزرگوار از مراتب خیانت است. و در احادیث شریفه وارد است که شیعه کسی است که تبعیت کامل کند؛ والا مجرد دعوی تشیع بدون تبعیت تشیع نخواهد بود.
بسیاری از خیالات از قبیل اشتهای کاذب است! به مجرد آنکه در قلب خود دوستی از حضرت امیر ـ علیه السلام ـ و اولاد طاهرینش دیدیم، مغرور به این دوستی می شویم و گمان می کنیم با ترک تبعیت این دوستی محفوظ می ماند. چه اطمینان است که اگر انسان مراقبت نکرد و آثار دوستی را ترک کرد، این دوستی باقی
[[page 217]]
بماند؟ ممکن است در آن فشارهای سکرات که از برای غیر مؤمنین و مخلصین می باشد انسان از دهشت و وحشت، علی بن ابیطالب ـ علیه السلام ـ را فراموش کند. در حدیث است که یک طایفه از اهل معصیت در جهنم معذب اند، و اسم رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ را فراموش کنند؛ تا بعد از آنکه مدت عذاب سرآید و از قذارات گناه تطهیر و تخلیص شوند، اسم مبارک آن حضرت به یادشان آید به آنها القا شود؛ پس فریاد آنها به وامحمدا؛ صلی الله علیه و آله ـ بلند شود و مورد رحمت شوند.(165)
* * *
محب و شیعه پیرو عملی اهل البیت(ع)
پیغمبر اکرم و اهل بیت مکرم او ـ صلوات الله علیهم ـ تمام عمر خود را صرف در بسط احکام و اخلاق و عقاید نمودند و یگانه مقصد آنها نشر احکام خدا و اصلاح و تهذیب بشر بوده و هر قتل و غارت و ذلت و اهانتی را در راه این مقصد شریف سهل شمردند و از اقدام باز نماندند؛ پس محب و شیعۀ آنها کسی است که در مقاصد آنها با آنها شرکت کند و پیروی از آثار و اخبار آنها کند. اینکه در اخبار شریفه اقرار به لسان و عمل به ارکان را از مقوّمات ایمان شمرده بیان یک سر طبیعی و سنة الله جاریه است؛ چونکه حقیقت ایمان ملازم با اظهار و عمل است.
عاشق در جبله طبیعیۀ اوست اظهار عشق و تغزل در شأن معشوق، و عمل به لوازم ایمان و محبت خدا و اولیای او.] اگر] عمل نکرد مؤمن نیست و محبت ندارد. و این صورت ایمان و محبت بیمغز و معنی نیز با جزئی حوادث، و فی الجمله فشار، از بین
[[page 218]]
می رود و صفرالید به دار جزای اعمال منتقل شود.(166)
* * *
[[page 219]]