بخش دوم

تبلیغات سوء

کد : 144919 | تاریخ : 09/12/1394

تبلیغات سوء 

‏ما اکنون، در این زمان که دست ابرقدرتها را از کشور خود کوتاه کردیم، مورد‏‎ ‎‏تهاجم تبلیغاتی تمام رسانه های گروهی وابسته به قدرتهای بزرگ هستیم. چه‏‎ ‎‏دروغها و تهمتها که گویندگان و نویسندگان وابسته به ابرقدرتها به این جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی نوپا نزده و نمی زنند.(109)‏

*  *  *

‏ ‏

‏از توطئه های مهمی که در قرن اخیر، خصوصاً در دهه های معاصر، و بویژه پس از‏‎ ‎‏پیروزی انقلاب آشکارا به چشم می خورد، تبلیغات دامنه دار با ابعاد مختلف برای‏‎ ‎‏مأیوس نمودن ملتها و خصوص ملت فداکار ایران از اسلام است. گاهی ناشیانه و با‏‎ ‎‏صراحت به اینکه احکام اسلام که 1400 سال قبل وضع شده است نمی تواند در‏‎ ‎‏عصر حاضر کشورها را اداره کند، یا آنکه اسلام یک دین ارتجاعی است و با هر‏‎ ‎‏نوآوری و مظاهر تمدن مخالف است، و در عصر حاضر نمی شود کشورها از تمدن‏‎ ‎‏جهانی و مظاهر آن کناره گیرند، و امثال این تبلیغات ابلهانه و گاهی موذیانه و‏‎ ‎‏شیطنت آمیز به گونۀ طرفداری از قداست اسلام که اسلام و دیگر ادیان الهی سر و‏‎ ‎‏کار دارند با معنویات و تهذیب نفوس و تحذیر از مقامات دنیایی و دعوت به ترک‏‎ ‎‏دنیا و اشتغال به عبادات و اذکار و ادعیه که انسان را به خدای تعالی نزدیک و از‏‎ ‎‏دنیا دور می کند، و حکومت و سیاست و سررشته داری برخلاف آن مقصد و‏
‎[[page 142]]‎‏مقصود بزرگ و معنوی است، چه اینها تمام برای تعمیر دنیا است و آن مخالف‏‎ ‎‏مسلک انبیای عظام است! و مع الأسف تبلیغ به وجه دوم در بعض از روحانیان و‏‎ ‎‏متدینان بیخبر از اسلام تأثیر گذاشته که حتی دخالت در حکومت و سیاست را به‏‎ ‎‏مثابۀ یک گناه و فسق می دانستند و شاید بعضی بدانند! و این فاجعۀ بزرگی است‏‎ ‎‏که اسلام مبتلای به آن بود. گروه اول که باید گفت از حکومت و قانون و سیاست یا‏‎ ‎‏اطلاع ندارند یا غرضمندانه خود را به بی اطلاعی می زنند. زیرا اجرای قوانین بر‏‎ ‎‏معیار قسط و عدل و جلوگیری از ستمگری و حکومت جائرانه و بسط عدالت‏‎ ‎‏فردی و اجتماعی و منع از فساد و فحشا و انواع کجرویها، و آزادی بر معیار عقل و‏‎ ‎‏عدل و استقلال و خودکفایی و جلوگیری از استعمار و استثمار و استعباد، و حدود‏‎ ‎‏و قصاص و تعزیرات بر میزان عدل برای جلوگیری از فساد و تباهی یک جامعه، و‏‎ ‎‏سیاست و راه بردن جامعه به موازین عقل و عدل و انصاف و صدها از این قبیل،‏‎ ‎‏چیزهایی نیست که با مرور زمان در طول تاریخ بشر و زندگی اجتماعی کهنه‏‎ ‎‏شود. این دعوی به مثابۀ آن است که گفته شود قواعد عقلی و ریاضی در قرن‏‎ ‎‏حاضر باید عوض شود و به جای آن قواعد دیگر نشانده شود.(110)‏

*  *  *

‎ ‎

‎[[page 143]]‎

انتهای پیام /*