مقدمه
بحران معنویت و دوری بشر از حقیقت هستی و سرچشمۀ لایزال الهی، یکی از خطرناکترین بحرانهای عصر حاضر است. بشر امروزی برای رسیدن به حقیقت واقعی و پیوند با آن، راهی جز عبودیت، معرفت هستی، دینداری و پذیرش ربوبیت خداوند یکتا را ندارد. خدامحوری و خداباوری و ارزشی بودن اعتقادات دینی تحفۀ ارزشمند پیامبران، ائمه اطهار(ع) و برگزیدگان الهی است و هر زمان که این ارزشها خاموش گردیده و یا رو به فراموشی گذاشته شده، خداوند کریم با ارسال راهنمایان، مردم را به سوی حق و حقیقت رهنمون ساخته است.
در زندگی انسانها مردان بزرگی گاه و بیگاه ظهور کرده و آنان را به سرچشمه های نور و پاکی و عروج به سوی آفریدگار رهنمون شده اند. سرحلقۀ این گروه همان پیامبران الهی و اولیاء خدایند و به دنبال ایشان عارفان و حکیمان و دانشمندان قرار دارند. سالار انبیاء الهی پیامبر بزرگوار اسلام و پس از ایشان علی(ع) و اولاد طاهرینش چراغ هدایت و راهنمای بشریت بوده اند و در دورۀ غیبت کبری ناموس دهر و امام عصر، فقها و
[[page ا]]علمای رهرو راه آن بزرگوار با علم و عمل خویش پرچم هدایت خلق را در اهتزاز نگاه داشته اند تا به زمان ما رسیده است. در قرن حاضر که معرفت دینی و اخلاقیات و ارزشها رفته رفته رو به خاموشی گراییده و بحران عظیم معنویت بر همه جا سایه افکنده بود، خدای تبارک و تعالی مقدر فرمود تا مردی مقتدر از تبار رسولان و اولیاء، متفکری سرنوشت ساز، انسانی با انگیزۀ الهی و فقیهی عارف و عارفی حکیم و حکیمی سیاستمدار از ایران برخیزد تا بشر را از ظلم و تاریکی رهایی بخشد و به سوی یکتاپرستی و راه راست هدایت نماید.
امام خمینی شخصیتی منحصر به فرد و بدور از امیال دنیوی بودند و انوار عرفان و معرفت حیات ایشان نه تنها زندگی ملت ایران بلکه زندگی تمام مسلمین جهان را روشن کرد و چراغ راه و مشعل هدایت جهان اسلام گردید. رهبری حضرت امام خمینی خواست و مشیت الهی بوده و قداست و نفوذ عرفان، اخلاق و گفتار و رفتار ایشان در قلب توده ها به نفوذ پیامبران شباهت داشته و منبعث از ارادۀ خداوندی است.
بدون شک امام خمینی دارای ابعاد شخصیتی متعدد و کم نظیری هستند که مهمترین و والاترین آنها همان بعد معنوی و عرفانی ایشان است. خدامحوری و خداجویی و در یک کلام، عرفان از ویژگیهای برجستۀ امام می باشد. حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی این بعد شخصیتی حضرت امام را به مثابه کلیدی می دانند که همۀ معماها را می گشاید و تأکید دارند که «تحلیل شخصیت امام از منظری جز عرفان،
[[page ب]]غلط یا ناقص است». بنابراین لازم است که نویسندگان و محققین در مطالعات و تحقیقات خود بر بیان این ویژگی برجسته و کم نظیر آن حضرت اهتمام ورزند و از این کلید اصلی برای گشودن تمام معماها و ابعاد ناشناختۀ وجودی امام بهره بگیرند. مجموعۀ حاضر نیز با توجه به این موضوع، چارچوب تمام نوشته ها و پژوهشهای خود را بر روی بعد معنوی و عرفانی حضرت امام خمینی پایه ریزی کرده و در بین ویژگیها و خصوصیات روحی آن امام به مهمترین و در عین حال کلیدی ترین ویژگی شخصیتی ایشان پرداخته است.
با مطالعۀ دقیق روش زندگانی و سیرۀ عملی و نظری و اخلاقی آن امام به روشنی می توان دریافت که ایشان با وجود تحمل تمامی فشارهای جهان سیاست که از سوی قدرتهای شرق و غرب و ایادی داخلی آنها وارد می شد و با وجود تحمل فشارهای ناشی از مبارزه با نفس و جهاداکبر، هیچگاه تعادل فکری و عملی و اخلاقی و حتی نظم عادی زندگی خود را از دست ندادند، به نحوی که می توان گفت تحمل این همه فشار و آزار و اذیت از سوی جهان بیرون و درون در هماهنگ کردن زندگی درونی و معنوی با زندگی مبتنی بر فشار بیرون و عرصۀ سیاست از عهدۀ احدی از شخصیتهای مشهور دیگر عصر ما برنیامده است. در واقع امام خمینی با این عمل مهم، موفق به جمع و هماهنگ کردن زندگی سیاسی با حیات معنوی و اخلاقی گشتند. چیزی که جهان معاصر و آینده بشر تنها با تحقق آن یعنی با چنین پیوند عمیق میان سیاست و اخلاق قادر به رفع مشکلات
[[page ج]]و بحرانهای موجود فکری، معنوی، سیاسی و تاریخی خواهد بود.
سراسر زندگی حضرت امام خمینی خدامحوری، زهدگرایی، تعبد، توسل و محبت به اهل بیت عصمت و طهارت، مردم داری، نظم و انضباط، اخلاق و بی ریایی، امیدآفرینی، مبارزه با نفس، پرکاری و پرهیز از بیکاری، توجه دادن به آخرت، علاقۀ شدید به قرآن، عدم ارجاع کارهای شخصی خود به دیگران، دقت در رفتار و کردار خویش و... بود. امام در واقع با فنای کامل خود در حق و حقیقت، به مقام والای انسانی، عرفانی و معنوی نائل آمده بودند بنابراین زندگی ایشان برای فرزندان، اعضای بیت و اطرافیان، درس زندگی بود. خانم طباطبایی توفیق آن را داشته است که دهۀ اول بعد از انقلاب را در مجاورت حضرت امام به سر برد و از نزدیک با خصوصیات فکری و روحی و مشرب عرفانی آن حضرت آشنا گردد. نامه های عرفانی حضرت امام به خانم طباطبایی و غزلیات و اشعار امام که بنا به درخواست و اصرار وی فراهم آمده، نشانگر عشق و علاقۀ این مرید به فلسفه و عرفان اسلامی است. خانم طباطبایی در طول این مدت و مخصوصاً در واپسین لحظات عمر حضرت امام، سعی کردند تا از چشمۀ فیضان و معدن علم، عرفان و حکمت امام استفاده کنند و به شاگردی بر محضر استاد، عشق ورزیدند و عاشقانه از دروس عارفانۀ حضرت امام کسب فیض کردند. «یک ساغر از هزار» خود گواه بر این مدعاست. این مجموعه که بعد از ارتحال جانگداز حضرت امام خمینی به تدریج گردآوری شده، شامل مقالات، سخنرانیها و خاطراتی است که نویسنده می خواهد با بررسی دقیق جنبۀ معنوی و عرفانی شخصیت آن امام، نقش ایشان را در احیای معنوی بشر نشان داده و اندیشه ها، افکار و توصیه های
[[page د]]آن حضرت را در مورد مبدأ هستی، کمال مطلق، عرفان، جایگاه و منزلت انسان، فطرت و... مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. تمام سعی ایشان بر این بوده است تا امام را از جنبه های مختلف عرفانی بیشتر بشناساند.
این مجموعه شامل چهار بخش است: بخش اول را مقالاتی تشکیل می دهد که در کنگره ها و سمینارهای داخلی و بین المللی در موضوعات: احیاگری امام خمینی از منظر عرفان و دعا، تجلی عرفان در اندیشه امام خمینی، عرفان حماسی و حماسه عرفان امام و... برای شناخت هر چه بیشتر بعد معنوی و عرفانی حضرت امام ارائه شده است. بخش دوم شامل سخنرانیهایی است که در موضوعات: نگرشی بر عرفان امام خمینی، انسان در عرفان، امام و جامعه انسانی، هنر امام دینی کردن دنیای مردم، زن در ادیان الهی که در مجامع علمی و فرهنگی و نیز اجتماعات مردمی در داخل و خارج از کشور ایراد گردیده است. بخش سوم شامل مصاحبه ها و گفتگوهایی است که با خانم طباطبایی صورت گرفته و ایشان به بررسی ویژگیهای اخلاقی و خصوصیات روحی حضرت امام و حجت الاسلام والمسلمین سیداحمد خمینی پرداخته اند. بخش چهارم شامل گزیده ای از خاطرات و نکته های آموزنده از زندگانی حضرت امام خمینی(س) است که در روزهای آتی مجموعه کامل و جامع آن در دفتری مجزا به زیور طبع مزین خواهد شد.
[[page ه]]