موضوع عرفان
موضوع هر علم همان چیزی است که در آن علم، از اعراض ذاتی آن بحث می شود.
«موضوعُ کلِّ علمٍ ما یُبحُث فیه عن اعراضه الذاتیه»؛ و بدین ترتیب علوم به دلیل داشتن موضوعات مختلف، از یکدیگر جدا می گردند. به عنوان مثال، موضوع فلسفه «مطلق وجود» است، و موضوع فقه افعال مکلّفین، و موضوع عرفان همان گونه که از سخنان عرفا و تعاریفی که از این علم کرده اند بر می آید، «ذات خداوند و اسما و صفات او» است، اما باید توجه داشت که شناخت «ذات خداوند» از آن جهت در موضوع عرفان گنجانده شده که تصور اسما و صفات خداوند، بدون تصور ذات حق میسور نبوده است؛ وگرنه، شناخت ذات خداوند و حتی تفکر در اکتناه ذات حق از حیطۀ درک آدمی بیرون است، چنانکه حضرت امام نیز در کتاب اربعین حدیث تصریح کرده اند که شناخت کُنه ذات خداوند برای احدی میسور نیست، که مَنْ نَظَر فی اللّه کَیْفَ هُوَ هَلَکَ و منظور، اکتناه ذات حق است که طایر هیچ اندیشه ای را مجال پرواز در فضای آن نیست، و از پیامبر اکرم ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم نیز نقل شده است که فرمود: ما عَرَفْناک حقّ معرفتک.
[[page 30]] اما معرفت و شناخت اسما و صفات الهی در حدّ توان بشر است و همه عالم مظهر اسما و صفات ذات حق است. کسانی که احادیث مأثوره از ائمۀ طاهرین ـ علیهم السلام را بر منع تفکر در ذات خدا حمل کرده اند، در این اشتباه بوده اند که منع تفکر را مطلق گرفته اند، در حالی که آنچه از آن منع شده، همان تفکر در اکتناه ذات خداوند است و نه هرنوع تفکری، و به این روایت توجهی نداشته اند که افضلُ العِبادةِ اِدْمان التفکّر فی اللّه و فی قدرته؛ برترین عبادت، تفکر در خدا و در قدرت خداوند است.
شیخ شبستری در گلشن راز می گوید:
در آلا فکر کردن شرط راه است ولی در ذات حق محض گناه است
یعنی آنکه تفکر در نعمتهای حق تعالی شرط سیر و سلوک است؛ اما اندیشیدن در کُنه ذات پروردگار گناه محض است.
پس، توجه عارفان به ذات خداوند از آن جهت است که شناخت اسما و صفات الهی را در نظر دارند، و البته اسما و صفات بدون ذاتی که به آن تعلق گیرند، تحقق نخواهند داشت و اسما و صفات ظهور و تجلی ذاتند و به سخن دیگر، ذات است که در اسما و صفات تجلی می یابد.
حضرت امام در توصیف عرفان می فرمایند:
موضوع علم عرفان و عرفان علمی وجود مطلق است یا بگو حق تعالی است و بحثی به جز حق تعالی و جلوۀ او که غیر او نیست ندارد و سپس
[[page 31]]می افزایند: «اگر کتابی یا عارفی بحث از چیزی غیر حق کند نه کتاب عرفان است و نه گوینده عارف است»
در نگاه امام آثار عرفانی «دلها را مهیّا می کنند برای رسیدن به محبوب»
[[page 32]]