ویژگی عرفان حماسی امام
از ویژگیهای عرفان حماسی امام، جمع شریعت و طریقت و حقیقت است که در طول تاریخ، جداگانه مطرح بوده اند و احیاناً،
حامیان شریعت با سالکان طریقت و پویندگان حقیقت ضدیت داشتند؛ اما، امام هر سه را با هم مطرح می کنند و معتقدند سالک بدون این سه به وصل دوست نمی رسد به این ترتیب می بینیم که خود نیز در اوج وصل به آداب و ظواهر شریعت سخت پایبند بودند.
راه و روشی که امام در عرفان مطرح فرمودند، در دو بُعد فردی و اجتماعی است. در بُعد فردی: خودسازی، انقطاع و بیرون آمدن از منزل خود و خودی را مطرح می کنند. چنانکه در ره عشق می خوانیم:
تا انسان در حجاب خود است و به خود سرگرم است و خَرْق حُجُب حتی حجب نوری را نکرده فطرتش محجوب است و خروج از این منزل
[[page 57]]علاوه بر مجاهدات، محتاج به هدایت حق تعالی [است].
الهی هب لی کمال الانقطاع الیک ... که تا این حجب باقی است راهی به معدن عظمت نیست.
و نیز می فرمایند:
تا اسیر رنگ و بویی، بوی دلبر نشنوی هر که این اغلال در جانش بود آماده نیست
و یا در شعر دیگرشان با بیان شیرین و رسا و قاطع به تشویق و ترغیب انسانها می پردازند و می گویند:
این قفلها را باز کن، از این قفس پرواز کن انجام را آغاز کن، کانجا ز یار آوا بود این تارها را پاره کن، واین دردها را چاره کن آواره شو آواره کن از هر چه هستی زا بود بردار این ارقام را، بگذار این اوهام را بستان ز ساقی جام را جامی که در آن لابود امام، با این بیان، حماسه ای در جامعه و فرد ایجاد می کند و جامعه را به سوی توحید وجودی و شهودی فرا می خواند.
در بُعد اجتماعی: مرزها و حدود جغرافیایی را نادیده می انگارند و فریاد برمی آورند که «هان ای مسلمانان جهان و مستضعفان گیتی به پا خیزید و مقدرات خود را به دست گیرید. تا کی نشسته اید که مقدرات شما را
[[page 58]]واشنگتن یا مسکو تعیین کنند.» یا این جمله که «اگر جهانخواران بخواهند در مقابل دین ما بایستند، ما در مقابل همۀ دنیای آنها خواهیم ایستاد».
نتیجه ای که از این بحث می گیرم این است که، امام تبلور مجسم پیوستگی سه محور شریعت و طریقت و حقیقت است، و به پویندگان و رهروان راه حقیقت، تعلیم می دهند که:
الف) راه وصول به لقای حق ممکن است و این نیز خود نوعی امیدآفرینی است:
وعده دیدار نزدیک است یاران مژده باد روز وصلش می رسد ایام هجران می رود
ب) لقای حق و قرب به حق، در گرو سیر و سلوک حاصل می شود نه سکون و تحجّر:
برخیز که رهروان به راهند همه پیوسته به سوی جایگاهند همه
ج) باید خدا را در تمامی مراحل سیر و سلوک، ناظر و حاضر دید و دیده از ماسوای او پوشانید که:
ای دیده نگر رخش به هر بام و دری ای گوش صداش بشنو از هر گذری ای عشق بیاب یار را در همه جا ای عقل ببند دیدۀ بی خبری
[[page 59]]
امام بر این نکته که همواره باید پیری و مرشدی در طول طریق دستگیری نماید، تأکید می ورزند و آن مرشدان و رهبران نزد ایشان، نفوس مقدس پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) هستند:
ای پیر طریق دستگیری فرما طفلیم در این طریق پیری فرما
در عرفان حماسی امام، به وضوح روشن است که با انس به قرآن و تمسک به ائمه معصومین(ع) راه رستگاری و کمال حتمی است. در ره عشق می خوانیم:
از همه دل انگیزتر، مناجات و ادعیه ائمه مسلمین است که راهبرند به سوی مقصود؛ نه راهنما. و دست انسان حقجو را می گیرند و به سوی او می برند. افسوس و صد افسوس که ما از آنها فرسنگها دور هستیم و مهجور.
روشن است که معصومین ـ علیهم السلام سراسر زندگی و وجودشان حماسه بوده است؛ حماسه عشق و دلدادگی؛ حماسه شجاعت و شهامت؛ حماسه جهاد و شهادت و حماسه انفاق و ایثار. پس، امام با توجه دادن به این شخصیتهای مورد احترام خویش در جامعه، حماسۀ عرفانی و عرفانِ حماسی می پروراند که نتیجه اش رشادت و شهادت فرزندان و جوانان پاکباختۀ ایران اسلامی بود که با جان و دل، از مال و هستی خویش گذشتند و پیام امام خویش را لبیک گفتند و راه صدساله را یک شبه پیمودند و رستگار و سعادتمند شدند؛ زیرا که جان خویش را با خدای خویش معامله کردند.
د) قهرمانی که امام می پرورد هرگز به نعمتهای بهشتی خرسند نیست؛
[[page 60]]او تنها و تنها، روی محبوب و قرب به حق را می طلبد تا بدین وسیله جان تشنۀ خویش را سیراب سازد:
آب کوثر نخورم منّت رضوان نبرم پرتو روی تو ای دوست جهانگیرم کرد
* * *
تو راه جنت و فردوس را در پیش خود دیدی جدا گشتی ز راه حق و پیوستی به باطلها
[[page 61]]