مراتب و درجات رضا از منظر امام خمینی
از نگاه امام، مقام رضا مانند دیگر کمالات نفسانیه دارای مراتب متکثره می باشد:
درجه اول، رضای باللّه است ربَّا.
سالک در این مقام خود را تحت ربوبیت او قرار داده، و از این سلطه و سیطره خوشحال و راضی است. طبیعی است شیطان هیچ گونه سلطه و چیرگی بر او ندارد؛ و فقط چنین سالکی تحت تربیت و پرورش خالق
[[page 227]]خوبیهاست. روشن است چنین سالکی از تمام اوامر محبوب خشنود و راضی است.
درجه دوم، رضا به قضا و قَدَر حق است. یعنی خشنودی از پیشآمدهای «گوارا و ناگوار»، سالکی که به مقام رضا راه یافته، بلیات و امراض و مقابل اینها نزد او یکسان است؛ زیرا هر دو را عطیه حضرت دوست می داند و به آن راضی و خشنود است و معتقد است چه بسا کمال انسان در تنگدستی و تحمل مصایب و شداید و بلایا باشد. حضرت امام به روایتی اشاره می کنند:
حضرت باقر(ع) از جابربن عبداللّه انصاری می پرسند: حال تو چگونه است؟ جابر در جواب می گوید: من مرض را خوشتر دارم از صحت، و فقر را خوشتر دارم از غنی و... امام باقر(ع) در جواب می فرمایند: اما ما هرچه را خداوند عطا فرماید می خواهیم. اگر مرض را عنایت کند آن را می خواهیم و اگر صحت را عنایت کند، صحت را دوست داریم.
درجه سوم، رضا برضی اللّه است حضرت امام مقام محبت و جذبه را اوایل این درجه می دانند. سالک در این وادی از خود خشنودی و رضایتی ندارد و رضایت و شادی او تابع رضایت حق است بنابراین، مقام رضا با مقام محبت مناسبت و سنخیت پیدا می کند و از آنجا که گفته اند: کل ما یَفعلُ المحبوبُ محبوب هر فعل و حکمی که از جانب محبوب باشد به جان می خرد و از انجام و پذیرش آن خشنود است.
[[page 228]] لازم به ذکر است بزرگان معرفت مقام رضا را مقامی دائمی برای سالک می دانند؛ یعنی حالتی است که در دنیا و آخرت از سالک جدا نمی شود. حال آنکه برخی از مقامات، مخصوص دنیا و برخی مختصّ آخرت است. به طور مثال خوف و رجاء مقامی است عرفانی، اما در آخرت از سالک جدا می شود؛ ولی رضا همواره مستمر است و با شخص سالک پیوندی ناگسستنی دارد. جنید در این باره گوید:
لیس الرضا و المحبة کالخَوف و الرَّجاء فَاِّنما حٰالان لا یُفٰارقٰان العبد فی الدُنیا و الآخِرَة لاٰنَّهُ فی الجنّة لا یستغنی عن الرضا و المحبَّة.
[[page 229]]