مقالات

تفاوت مقام رضا، توکل و تفویض

کد : 145655 | تاریخ : 17/12/1395

تفاوت مقام رضا، توکل و تفویض

‏در پایان این مقال بی مناسبت نیست به سه‏‎ ‎‏تفاوت مقام رضا، توکل و تفویض بپردازیم.‏

‏چنانچه گذشت توکل از باب تفعّل به معنای‏

‎ ‎‏نماینده گرفتن یا وکیل گرفتن در انجام کاری است.‏

‏     تفویض از باب تفعیل به معنای سپردن و واگذار نمودن امری است. و‏‎ ‎‏رضا به معنای خشنودی و رفع کراهت است.‏

‏     در تمایز و اختلاف توکل و تفویض می توان چنین گفت:‏

‏     1ـ توکل در مصالح امور است، ولی تفویض در همۀ امور ـ چه‏‎ ‎‏مصلحت باشد و چه مصلحت نباشد بنابراین، دامنۀ تفویض وسیعتر‏‎ ‎‏است.‏

‏     2ـ در توکل اصالت با موکل است که وکیل را انتخاب می کند؛ اما در‏‎ ‎‏تفویض، اصالت با کسی است که کار به او سپرده می شود؛ زیرا مفوّض او‏
‎[[page 229]]‎‏را متصرف حقیقی می داند.‏

‏     3ـ توکل پس از رخداد امری حاصل می شود؛ یعنی پس از آنکه سالک‏‎ ‎‏ضرورتی احساس کرد و در شرایط خاص قرار گرفت بر خدا توکل‏‎ ‎‏می کند. اما در تفویض چنین نیست، شخص مفوّض هم قبل از وقوع فعل و‏‎ ‎‏رخداد بر خداوند تکیه دارد و هم بعد از وقوع امور آنها را به خدا‏‎ ‎‏وامی گذارد و شخص راضی نیز در هر شرایطی خشنود و فرحناک است.‏

‏     امام خمینی در بیان تفاوت توکل و رضا می نویسد:‏

مقام رضا غیر از مقام توکل است بلکه از آن شامختر و عالیتر است؛ زیرا که‎ ‎متوکل طالب خیر و صلاح خویش است و حق تعالی را که فاعل خیر داند‎ ‎وکیل کند در تحصیل خیر و صلاح و «راضی» فانی کرده است اراده خود را‎ ‎در ارادۀ حق و از برای خود اختیاری نکند.‎[1]‎

‏    ‏‏دربارۀ تفاوت توکل و تفویض، خواجه عبداللّه انصاری معتقد است:‏

‏     تفویض لطیفتر و از لحاظ معنی وسیعتر از توکل است؛ زیرا توکل بعد‏‎ ‎‏از وقوع رخداد است؛ ولی تفویض هم قبل و هم بعد از رخدادن امری‏‎ ‎‏حاصل می شود که عین تسلیم و رضامندی است و توکل شعبه ای از مقام‏‎ ‎‏تفویض است.‏‎[2]‎

‏    ‏‏اما حضرت امام نظر خواجه را نمی پذیرند و می نویسند: دلیلی نیست‏‎ ‎‏بر آن که توکل فقط بعد از وقوع سبب باشد بلکه در هر دو مورد جای‏‎ ‎‏توکل هست؛ و اما در حدیث شریف که فرمود: ‏فتوکّل علی اللّه بتفویض ذلک‎ ‎الیه ‏منظور این است که چون توکل محقق نمی شود مگر با رؤیت تصرف‏‎ ‎‏خویش. حضرت خواسته اند او را از مقام توکل به تفویض ترقی دهد و به‏
‎[[page 230]]‎‏او بفهماند که حق تعالی قائم مقام تو نیست در تصرف، بلکه خود متصرف‏‎ ‎‏ملک خویش و مالک مملکت خود است.‏‎[3]‎‏ در پایان این مقام و مقال،‏‎ ‎‏سخن حضرت امام را یادآور می شویم که عزیز! دعوی مقامات و مدارج‏‎ ‎‏کردن سهل است. چه بسا باشد که به خود انسان نیز مطلب مشتبه شود و‏‎ ‎‏خودش نیز نداند که مرد میدان این دعوی نیست؛ ولی اتصاف به حقایق و‏‎ ‎‏وصول به مقامات با این دعویها نشود خصوصاً مقام رضا که از اشّق‏‎ ‎‏مقامات است.‏‎[4]‎


[[page 231]]

‎ ‎

‎[[page 232]]‎

  • )) شرح چهل حدیث؛ ص 217.
  • )) همان؛ ص 218.
  • )) همان؛ ص 219.
  • )) شرح حدیث جنود عقل و جهل؛ ص 168.

انتهای پیام /*