فصل سوم: شخصیت امام خمینی (س)

جنبه هایی از ویژگیهای اخلاقی حضرت امام

کد : 145828 | تاریخ : 18/12/1395

جنبه هایی از ویژگیهای اخلاقی حضرت امام

‏باید گفت که جذابیت حضرت امام برای دوستانش و فضلایی که از نزدیک با ایشان آشنا‏‎ ‎‏بودند بیشتر به معنویت امام بر می گردد. متأسفانه گرایش به مسائل معنوی دو آفت و‏‎ ‎‏خطر مهم را همیشه به همراه داشته و دارد. یکی از آن دو آفت مهم، تظاهر و تشبث به‏‎ ‎
‎[[page 88]]‎‏اعمال ریاکارانه است و دیگری توأم شدن تقدس با تحجر و حتی عقب ماندگی فکری‏‎ ‎‏است که این دومی در حوزه ها شیوع بیشتری داشت به طوری که هر کس عمامه اش را‏‎ ‎‏کج به سر می گذاشت و یا عبا و قبایش را به طور ناجور بر تن می کرد و با نعلین پاره و یا‏‎ ‎‏بدون جوراب در انظار ظاهر می شد به عنوان مظهر تقدس و معنویت شناخته می شد‏‎ ‎‏مع الأسف این برداشت از معنویت در آن سالها که امام خمینی در قم حضور داشت رواج‏‎ ‎‏بیشتری پیدا کرده بود و تقدس ظاهری همراه با نامرتب بودن و رسیدگی نکردن به وضع‏‎ ‎‏ظاهری خود و بیخبری از اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعه به عنوان زهد و تقوا و‏‎ ‎‏معنویت تبلیغ و ترویج می شد؛ اما در همان مقطع، امام (س) تعریفی علمی و متفاوت از‏‎ ‎‏معنا و قدسیت به نمایش گذاشت. حضرت امام خمینی (س) به گفته تمام دوستان و‏‎ ‎‏نزدیکانش اعم از دوستان دوران جوانی مانند مرحوم آیت الله غروی و مرحوم آیت الله ‏‎ ‎‏سیدمحمدصادق لواسانی که من خودم از این بزرگوار شنیدم در نشستهای صمیمانه‏‎ ‎‏زیادی که اینها به همراه عده ای دیگر از دوستان با امام داشته اند هیچ گاه جرأت نمی کرده‏‎ ‎‏است که در حضور امام غیبت و یا از کسی بدگویی بنماید و یا با اینکه حضرت امام در‏‎ ‎‏مزاحها و شوخیهای این جمع شرکت می کرده ولی هرگز از محدوده نزاکت و ادب بیرون‏‎ ‎‏نمی رفته است و باز همه دوستان و رفقای صمیمی دوران جوانی متفقند که تهجد و‏‎ ‎‏شب زنده داری و زیارت جامعه ایشان حتی در همان دوران جوانی ترک نمی شده است.‏‎ ‎‏آنها با وصف حال می گویند: ما هیچ گاه ندیدیم که امام در انظار مردم تسبیح به دست‏‎ ‎‏بگیرد و مشغول ذکر شود و یا طوری حرف بزند و یا راه برود که نمایانگر زهد و تقدس‏‎ ‎‏باشد. امام واقعاً اهل معنویت و ریاضت و انجام مستحبات و ترک مکروهات بود اما‏‎ ‎‏بدون ذره ای ریا و تظاهر و خودنمایی و همه این فضایل را با آگاهی از مسائل سیاسی و‏‎ ‎‏اجتماعی و با مردم معاشرت کردن درآمیخته بود. تقوا و تقدس واقعی امام مانع از آن‏‎ ‎‏نمی شد که ایشان با قدرت و دقت به جامعه اش بیندیشد و مراقب اوضاع سیاسی کشور‏‎ ‎‏باشد بلکه تقدس و گرایش به معنویت باعث می شد که امام آگاهانه تر و واقع بینانه تر به‏‎ ‎‏مسائل نگاه کند و با توجه دقیق به تعالیم اسلام و قرآن به راهش ادامه دهد؛ این در حالی‏‎ ‎‏بود که تفکر رایج حوزه در آن زمان بین معنویت و سیاست تنافی می دید و این دو را دو‏‎ ‎
‎[[page 89]]‎‏چهره متضاد و غیرقابل جمع معرفی می کرد؛ ولی امام این تضاد را که در اذهان اکثر‏‎ ‎‏حوزویان رسوخ کرده بود، زدود و لباس تقدس و سیاست را بر قامت رسای خود‏‎ ‎‏پوشاند. ایشان از همان دوران جوانی در کنار خودسازی و تهذیب نفس علاقه شدیدش‏‎ ‎‏را به مسائل سیاسی جامعه اظهار کرد و از سن بیست سالگی برای مطلع شدن از‏‎ ‎‏مذاکرات مجلس شورای ملی که مرحوم شهید سیدحسن مدرس حضوری مقتدرانه در‏‎ ‎‏آن داشت و یا مراسم سیاسی دیگر، از قم به تهران می رفت و یا در ایام تابستان که در‏‎ ‎‏تهران بود غالباً در این نوع مراسم و مجالس به طور فعال شرکت می کرد؛ در سالهای بعد‏‎ ‎‏نیز ایشان با سیاستمداران انقلابی و روحانی آن زمان مانند مرحوم آیت الله کاشانی دائماً‏‎ ‎‏در تماس بود. امام همانند جد بزرگوارش حضرت امیر (ع) بود که جرج جرداق در کتاب‏‎ ‎‏الامام صوت العدالة الانسانیة‏‏ می گوید: علی در همان حال که یک انسان متعبد و متهجد و‏‎ ‎‏مقدس بود، در همان زمان یک رزمنده سلحشور و یک جنگجوی خستگی ناپذیر و‏‎ ‎‏بی بدیل بود و در حالی که یک عالم بی نظیر و یک عارف بی همتا بود یک سیاستمدار‏‎ ‎‏برجسته و زبردست هم بود. جمع شدن این چهره های به ظاهر متضاد در حضرت‏‎ ‎‏علی (ع) برای جرداق از آن جهت جالب و مهم است که در تاریخ انسانیت همواره بین‏‎ ‎‏این خصایل فرسنگها فاصله است؛ یعنی انسانهای راهب و تارک دنیا در عالم مسیحیت‏‎ ‎‏دیگر با سیاست و امور سیاسی و اجتماعی جامعه خودشان کوچکترین ارتباطی برقرار‏‎ ‎‏نمی کنند و سیاستمداران نیز با دین ارتباطی ندارند. حال با توجه به نظر جرج جرداق‏‎ ‎‏درباره حضرت علی (ع) باید گفت: امام خمینی نیز البته در مقیاسی کوچکتر جامع بین‏‎ ‎‏این ویژگیهای به ظاهر متضاد بود و به طور خلاصه دو چیز به طور عمده موجب جذابیت‏‎ ‎‏امام شده بود، یکی مراتب بالای علمی ایشان و از آن مهمتر برخورداری از جنبه های‏‎ ‎‏والای اخلاقی و معنوی بود.‏

‎[[page 90]]‎

انتهای پیام /*