واکنش مردم تبریز
تبریز هم یکی از شهرهای فعال در قضیه لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی بود و من خودم در متن جریان این شهر بودم؛ چرا که از ابتدای این قضیه من به جهت کمبود نیروی انقلابی در بین طلاب تبریزی، جبهه مبارزه را بر درس و بحث ترجیح دادم و بیشتر اوقاتم را به فعالیت در کنار مرحوم آقای قاضی اختصاص دادم و با تکثیر و پخش اطلاعیه های امام و سایر مراجع، مردم را از وقایع مربوط به لایحه آگاه می کردیم و همچنین با برپایی مجالس سخنرانی در مسجد جامع و مسجد شعبان، محل اقامه نماز جماعت مرحوم آقای قاضی و دعوت از وعاظ معروف و انقلابی تبریز مانند آقایان ناصرزاده و
[[page 111]]انزابی به وسیله سخنرانیهای ایشان و دادن اطلاعیه های امام و سایر مراجع، مردم را بیش از پیش آگاه نموده و برای حضور بیشتر در صحنه آماده می کردیم و مردم نیز با اعتصاب و تعطیل کردن بازارها همراهی و همدلی خودشان را با مراجع اعلام می کردند. بعد از جواب اول اسدالله علم و قانع نشدن امام و مراجع عظام دیگر، هر روز علمای بزرگ تبریز چون آیت الله اهری، آقای مولانا، آقای انگجی و شهید قاضی طباطبایی در اتاق بازرگانی که در مرکز شهر تبریز قرار دارد، تجمع می کردند و من گاهی در کنار مرحوم آقای قاضی در جلسات شرکت می کردم؛ اما اغلب اوقات در میان مردم که در خیابانهای اطراف به عنوان اعتراض تجمع می کردند و منتظر فرمان مراجع بودند تا اقدام لازم را انجام دهند شرکت می کردم.
[[page 112]]