حمله مزدوران شاه به مدرسه فیضیه
دستگاه که با این برنامه نتوانست به هدفش برسد، بعدازظهر همان روز مأمورانش را با لباس مبدل به مدرسه فیضیه، محل برگزاری مراسمی که از طرف آیت الله آقای گلپایگانی به مناسبت شهادت امام صادق (ع) برپا شده بود، گسیل کرد. در این مجلس نیز مأموران شاه به هم زدن جلسه را در حین سخنرانی با فرستادن صلوات آغاز می کنند. سخنران
[[page 122]]که تصور می کند اینها ندانسته صلوات می فرستند تذکر می دهد که صلوات نفرستید هرجا لازم باشد من از شما می خواهم که صلوات ختم کنید. ولی اینها به کارشان ادامه می دهند. در بین حضار یکی از طلبه ها با یکی از مأمورینی که در کنارش نشسته بود و با صلوات پی درپی قصد اختلال در مجلس را داشت درگیر می شود که دوستان وی به کمکش می آیند و آن طلبه را حسابی کتک می زنند و نظم جلسه به هم می خورد و مأموران کم کم خودشان را به کنار منبر می رسانند و سعی حاج انصاری برای نشاندن اینها و آرام کردن مجلس به جایی نمی رسد و ایشان ناچار سروته سخنرانی را به هم می آورد و از منبر پایین می آید. یکی از مأموران می خواهد بگوید: «به روح رضاشاه فقید صلوات» که مردم بلند می شوند، جمعی فرار می کنند و درگیری بین عده ای از مردم و طلاب با مأموران آغاز می شود. در ابتدا طلاب موفق می شوند که مأموران حکومت را از مدرسه بیرون کنند و تعدادی از آنها را نیز مجروح کنند، ولی در ادامه نیروهای نظامی که قبلاً از تهران اعزام شده و در بیرون مدرسه فیضیه مستقر شده بودند به کمک این مأمورین می آیند و با هجوم به مدرسه، طلاب را مورد ضرب و شتم قرار می دهند و جمع زیادی از آنها را زخمی می کنند و یکی از طلاب مدرسه به نام آقاسید یونس رودباری را از پشت بام پرت کرده و به شهادت می رسانند. (امام در اطلاعیه ای که به همین مناسبت صادر کرد به شهادت مظلومانه او اشاره نمود). مردم برای حفظ جان آیت الله گلپایگانی که در مدرسه حضور داشت ایشان را به یکی از حجره های مدرسه راهنمایی می کنند و سپس از مدرسه خارج می کنند، ولی چند نفر از اطرافیان ایشان و جناب آقای علوی و آقای صافی در کنار ایشان مورد ضرب و جرح قرار می گیرند.
[[page 123]]