هجوم ساواک به کتابخانه حضرت امام
در سال 43 شخصی منزلی را به امام هدیه کرد و ایشان دستور داد که از آن منزل به عنوان کتابخانه عمومی استفاده شود؛ ولی تا دو ـ سه سال هیچ استفاده ای از آن منزل نمی شد اما بعد از دو ـ سه سال کتابهای حضرت امام را به آنجا منتقل کردند تا مورد استفاده طلاب قرار گیرد. علاوه بر این سالن بزرگش را نیز برای تدریس در اختیار حوزه قرار دادند که من یادم هست حضرت آیت الله فاضل لنکرانی درس کفایه اش را که از درسهای
[[page 231]]پرطرفدار حوزه بود و حدود دویست نفر از طلاب در آن شرکت می کردند به این مکان انتقال داد. رفت و آمد نسبتاً زیاد طلاب در آن محل و خروج همزمان عده زیادی از طلبه ها به هنگام اتمام درس آقای فاضل و دروس دیگر، از جایی که نام امام را بر خود داشت برای ساواک و رژیم قابل تحمل نبود؛ به همین دلیل آنجا را هم مورد حمله قرار دادند و ظاهراً تعدادی از کتابهای دست نویس و خطی حضرت امام مثل دیوان شعر، حاشیه بر کفایه و حاشیه بر فصوص ایشان را که از کتابهای بسیار ارزشمند بود با خودشان بردند و در کتابخانه را هم بستند. بعد از مدتی آقای فقیهی یکی از علمای قم رفت و از امام اجازه خواست که این محل را به درمانگاهی جهت استفاده عموم تبدیل کند که ایشان اجازه داد و این درمانگاه با نام دارالشفاء ثقلین کارش را آغاز کرد که هنوز هم دایر است منتها بعد از انقلاب کامل تر و مجهزتر شد و با نام «قرآن و عترت» به کارش ادامه می دهد.
[[page 232]]