عکس العمل مردم و روحانیت در قبال حزب رستاخیز
از آنجا که مردم بویژه کارگران و کارمندان دولتی مجبور به عضویت در این حزب بی خاصیت بودند و اگر عضو نمی شدند از کار برکنار می شدند، طبیعی بود که دل خوشی از آن نداشته باشند بخصوص که عضویت در این حزب برای کارمندان رده پایین در ثبت نام کردن در یکی از دفاتر حزب خلاصه می شد و تا آخر هیچ کاری با آنان نداشتند و تنها وزرا و مدیران کل استانها و سایر مسئولین رده بالای شهرها و استانها در
[[page 311]]کنگره هایی که حزب برگزار می کرد آن هم به صورت فرمایشی شرکت می کردند ولی سایر اعضای حزب مثل معلمین و دبیران و حتی اساتید دانشگاه طبق اسنادی که بعد از انقلاب به دست ما رسید اصلاً در جلسات نیز شرکت داده نمی شدند اگرچه خود اینها هم اکثراً از حزب متنفر بودند و به اجبار تن به عضویت در آن داده بودند. اکثر علما و روحانیون نیز با این حزب مخالف بودند ولی جرأت اظهار مخالفت نداشتند. غیر از اطلاعیه مذکور؛ در ضمن امام در اطلاعیه دیگری به طور مفصل مسأله تأسیس حزب رستاخیز و تبعات آن را مورد تحلیل قرار داده بودند. هر دو اطلاعیه حضرت امام که با تأیید ضمنی سایر مراجع همراه بود تأثیر زیادی برجای گذاشت و موجب شکست این برنامه و حزب رستاخیز شد و من معتقدم که تأسیس رستاخیز روند سرنگونی رژیم طاغوت را تسریع کرد.
[[page 312]]