برافراشتن پرچم سرخ بر فراز فیضیه
کار دیگری که این طلاب پرشور کردند و زمینه را برای حملات بیشتر جریان مخالف انقلابیون حوزه فراهم نمودند، برافراشتن پرچم سرخی بر فراز فیضیه بود. این کار با توجه به زمینه های مساعدی که قبلاً به وجود آمده بود مثل قضیه شهید جاوید و مسأله دکتر شریعتی و متهم شدن طرفداران وی به کمونیست بودن و انحراف سازمان مجاهدین خلق و گرایششان به مارکسیسم و القائات مداوم شاه و ساواک که این مخالفین و انقلابیون مشتی کمونیست و عوامل ارتجاع سیاه هستند این باور را در بعضی از بزرگان حوزه پدید آورده بود که واقعاً عده ای از کمونیستها در بین طلاب نفوذ کرده اند و اینها را به این اقدامات وا داشته اند به خاطر همین ذهنیت بود که هیچ کدام از علما حاضر نشدند به درخواست ما برای نجات این بچه ها توجهی بکنند. خواست ما این بود که مأموران دولتی از محاصره فیضیه دست بردارند تا ما به داخل مدرسه برویم و از آنها بخواهیم که به تظاهراتشان خاتمه بدهند. عمده ترس ما بویژه در روز شانزدهم که مأموران زیادتری را رژیم در اطراف مدرسه مستقر کرده بود این بود که اینها ناگهان به این طلبه ها حمله کنند و به بهانه اینکه اینها کمونیست و خرابکارند با توجه به جوّ عمومی قم و همین طور
[[page 318]]بزرگان قم که این مطلب را پذیرفته بودند، آنها را از بین ببرند.
[[page 319]]