هدف رژیم از تغییر تاریخ رسمی کشور
رژیم پهلوی در پی سالها تلاش در جهت اسلام زدایی از ایران به این خیال باطل دست یافته بود که در این زمینه توفیقی کسب کرده است؛ لذا درصدد برآمد که به زعم خود آخرین نشانه های مذهب و دین اسلام را از چهره این کشور محو کند. به عنوان مؤید این نظر می توان به خاطرات سولیوان (سفیر انگلیس در ایران) اشاره کرد که در این خصوص به شاه می گوید: تو با چه جرأتی دست به این کار زدی؟ ما در انگلستان به هیچ وجه جرأت و توان چنین کاری را نداریم. شاه در جواب وی می گوید: چون من یقین دارم که ملت ایران من را دوست دارد بنابراین هر کاری که بکنم آنها با دل و جان می پذیرند. هدف دوم رژیم بعد از زدودن آثار اسلام از ایران، جانشین نمودن آثار نظام سلطنتی و استبدادی به عنوان فرهنگ ملی و ایرانی به جای اسلام بود که این مسأله نیز تحت
[[page 329]]پوشش بازگشت به هویت اصیل ایرانی و ملی صورت می گرفت بویژه که این مسأله گاهی در میان روشنفکران آن روز جامعه ایران نیز طرفدارانی پیدا می کرد. این عده حتی بدون گرایش به رژیم پهلوی و شخص شاه، دم از قومیت و ملی گرایی می زدند و درصدد احیای پیشینه ایران بودند و در این راستا حضور و حاکمیت مظاهر اسلام و به تعبیر آنها اعراب در ایران را نشانه تحقیر ایران و ایرانی می پنداشتند و بنابراین با حذف این آثار دینی با رژیم همسو و هم جهت بودند.
[[page 330]]