تلاش برای برگزاری مراسم ختم در فیضیه و حضور مراجع
بعد از پایان یافتن مراسم تشییع جنازه ما به فکر این بودیم که برای رسمیت بخشیدن به بازگشایی مدرسه فیضیه، اولین مجلس ختم مرحوم آقای زاهدی را نیز در فیضیه برگزار کنیم به همین خاطر از مراجع درخواست کردیم که اطلاعیه ای منتشر کنند و برپایی مراسم ختم را در مدرسه فیضیه تحت نام خودشان اعلام کنند ولی نپذیرفتند و ما هم به انتشار یک اعلامیه و اعلان این مطلب که مراسم ختم مرحوم آقای زاهدی ساعت چهار بعدازظهر در مدرسه فیضیه برگزار می شود اکتفا کردیم و باز برای اینکه این مراسم از رسمیت برخوردار شود به سراغ مراجع رفتیم و خود من خدمت حضرت آیت الله گلپایگانی رسیدم و از ایشان تقاضا کردم که در مراسم شرکت کند ولی ایشان از کارهای تعدادی از جوانها در مراسم صبح ناراحت و گله مند بود و ابتدا از آمدن خودداری نمود اما بعد از صحبتهای من و توضیحاتی که دادم ایشان راضی شد که بیاید منتها موقعی که لباسش را پوشید و داشتیم از اتاق کوچک منزل ایشان می آمدیم، آقای آل طه یکی از منبریهای معروف قم وارد شد. مرحوم آقای گلپایگانی تا ایشان را دید گفت: آقای آل طه! به آقای شریعتمداری تلفن کن و بپرس ایشان به مجلس ختم مرحوم آقای زاهدی می آید یا نه؟ آقای آل طه بعد از تماس تلفنی گفت: آقای شریعتمداری می فرماید: من فعلاً قصد ندارم بروم و شما هم صلاح نیست تشریف ببرید ولی اگر بنا شد که بروم با شما هماهنگ خواهم کرد که با هم برویم. با پیام آقای شریعتمداری مرحوم آقای گلپایگانی از آمدن به مجلس ختم صرفنظر کرد و من هم با ناراحتی از ایشان خداحافظی کردم و به منزل آیت الله مرعشی نجفی رفتم و این در حالی بود که پیش از من هم تعدادی از آقایان از جمله آقای موسوی قافله باشی خدمت آقای نجفی رسیده بودند و از ایشان برای شرکت در مجلس ختم دعوت کرده بودند ولی ایشان نپذیرفته بود؛ اما من با توضیح خاصی ایشان را راضی نمودم که به مجلس بیاید و با هم به مدرسه فیضیه رفتیم موقعی که وارد مجلس شدیم، طلاب و فضلای حاضر در مجلس که از حضور یکی از مراجع در فیضیه و تأیید و تنفیذ کارشان توسط ایشان فوق العاده خوشحال شده بودند، به
[[page 424]]ابراز احساسات نسبت به ایشان پرداختند و مرحوم آقای مرعشی نجفی هم لطف نمود و برخلاف سایر مجالس ختم که دقایقی بیشتر نمی نشست بیش از یک ساعت در این مجلس نشست.
[[page 425]]