به صحنه آمدن غلامحسین صدیقی
رژیم وقتی پی برد که روشهای خشونت آمیز و نظامی گری چندان کارآمد نیست و تأثیری در روند مبارزات مردم ندارد درصدد برآمد که راههای مسالمت جویانه را نیز امتحان کند بخصوص که حامیان خارجی رژیم همان طوری که از خاطرات امثال سولیوان برمی آید
[[page 475]]شاه را ترغیب می کردند که برای آرام کردن مردم به جای بهره گیری از نیروهای نظامی، از چهره های ملی و تا حدودی مردمی استفاده کند. به همین خاطر است که می بینیم در ماههای پایانی حکومت پهلوی افرادی مثل علی امینی، غلامحسین صدیقی و شاهپور بختیار قدم به صحنه سیاست می گذارند.
درباره علی امینی قبلاً به تفصیل سخن گفتیم، اما درباره غلامحسین صدیقی آنچه می توان گفت این است که وی از اعضای مسن و قدیمی جبهه ملی بود ولی خیلی معروف و شناخته شده نبود و برخلاف افرادی مثل سنجابی و حاج سیدجوادی حضور چندانی در صحنه مبارزه نداشت و موقعی که برای پذیرش پست نخست وزیری اعلام آمادگی کرد و برای تعیین کابینه به رایزنی با گروهها و تشکلهای مبارز اعم از ملی و مذهبی پرداخت هیچ یک از افراد موجّه و مقبول این گروهها با وی همکاری نکردند و او هم به ناچار از تشکیل کابینه منصرف شد.
[[page 476]]