فصل اول: ابعاد شخصیت امام

ما هیچ اندر هیچ هستیم

کد : 146191 | تاریخ : 20/12/1395

ما هیچ اندر هیچ هستیم 

‏نباید در ذهن کسی بیاید که انقلاب مربوط به شخصی است. من باید عرض کنم که از‏‎ ‎‏باب این که یک فردی از افراد جامعه هستم، به همان مقدار اگر دخالت داشتم، دارم.‏‎ ‎‏آنچه هست از خدای تبارک و تعالی است. خدای تبارک و تعالی است که این ملت را‏‎ ‎‏منقلب کرد از یک حالی به حال دیگر. او مقلب القلوب است. اوست که همۀ کارها و‏‎ ‎‏زمام همۀ امور در دست اوست و ما هیچ و هیچ اندر هیچ هستیم. عنایات اوست که این‏‎ ‎‏ملت را در حالی که همۀ جهات شکست درش بود، طوری منقلب کرد که بحمدالله پیروز‏‎ ‎‏شد و پیروزی از خداست.و من مکررتجربه کردم در این مدتی که وارد این امور بودم که‏‎ ‎‏بسیاری از اوقات، ما یک کاری می خواستیم بکنیم منحرف می شدیم به کار دیگر،بعد‏‎ ‎‏می بینیم این کارانحرافی درست بود؛این نبودجز اینکه خدای تبارک و تعالی این کارها را‏‎ ‎‏می کرد. سفر می رفتیم، می دیدیم که این ترتیبی که قهراً پیش آمده است، این ترتیب‏‎ ‎‏صلاح بوده است نه آنی که ما خیال می کردیم. در هر امری از امور، من با تجربه دیدم که‏‎ ‎‏ما خودمان فکرمان نمی رسد. آن که افکار را در دست دارد حق تعالی است، و او زمام‏‎ ‎‏امور را در همۀ امور به دست دارد و این را باید باور کنیم.‏‎[1]‎

*  *  *

‎ ‎

‎[[page 11]]‎

  • )) همان؛ ج 20، ص 470ـ471.

انتهای پیام /*