در نجف من هم یک طلبه ای بودم
در نجف که من بودم، من هم یک طلبه ای بودم و به اندازۀ خودم مشغول بودم، برای آن نکته من دست برداشتم از درس و بحث و مطالعه و زیارت امام ـ علیه السلام ـ و حرکت کردم؛ نه حرکت برای پاریس بلکه حرکت برای کویت، و از کویت به سوریه بنا داشتم لکن قضایا طوری شد که خدا خواست و رفتم به پاریس. و در آنجا البته بهتر شد؛... آقایان تشریف ببرند و رفع ابهام بکنند، این خوب است. که به همان طوری که مدرسین محترمِ اینجا بنا دارند که یک مثلاً هیأتهایی را به اطراف یا اشخاصی را به اطراف بفرستند برای روشن کردن مردم، این لازم است که عمل بشود. و غصه نخورید که درستان تعطیل می شود!... الحمدلله جوان هستید و مجال درس خواندنتان هست. من هم یک طلبه بودم که وقتی دیدم وضع اینطوری است درسم را رها کردم و رفتم، و حالا هم آمدم پیش شما. الآن هم تعطیل هست. نه مطالعه دارم نه درس دارم. مشغول همین
[[page 30]]خدمت به شما آقایان هستم.
* * *
[[page 31]]