فصل سوم: اصول رهبری

من هم با ایرانیها رفیقم

کد : 146484 | تاریخ : 21/12/1395

من هم با ایرانیها رفیقم

‏[‏‏همان برادر ارتشی خطاب به امام: یک موضوع دیگر اجازه بدهید به عرضتان برسانم و‏‎ ‎‏آن اینکه الآن خیلی انتظار تشریف فرمایی شما را به قم دارند و منتظر هستند که شما‏‎ ‎‏تشریف ببرید آنجا. و معتقدند که راحت می شوند که آقا می روند قم؛ دیگر از این‏
‎[[page 144]]‎‏دردسرها راحت می شوند!‏‏]‏

‎     ‎‏امام: نه! بگویید که من تا شما را راحت نکنم نمی روم. نه، نه ان شاءالله ! ‏

‏[‏‏یکی دیگر از برادران ارتشی: قم را می توانند خیلی زود محاصره اش کنند و خیلی‏‎ ‎‏راحت ارتباط را قطع کنند.‏‏]‏

‎     ‎‏امام: نخیر، این را خاطر جمع باشید. من اهل قم و اهل تهران و اهل جایی ‏‏[‏‏نیستم‏‏]‏‏!‏‎ ‎‏من اهل ایرانم. من در ایران هستم و با همۀ ایرانی ها رفیقم.‏‎[1]‎

*  *  *

‎ ‎

‎[[page 145]]‎

  • )) همان؛ ج 6، ص 76.

انتهای پیام /*