فصل چهارم: رنجها و نگرانیها

هر وقت فکرش را می کنم متأثر می شوم

کد : 146713 | تاریخ : 22/12/1395

هر وقت فکرش را می کنم متأثر می شوم

‏این دردآور بود هر وقت من فکرش را می کنم متأثر می شوم از اینکه در زمان محمدرضا‏‎ ‎‏برای یک آپاندیس از خارج طبیب آوردند، و این سرکوبی اطبا‏‏[‏‏ی‏‏]‏‏ محترم ما بود.‏‎[1]‎

*  *  *

‎ ‎

‎[[page 248]]‎

  • )) همان؛ ج 18، ص 283.

انتهای پیام /*